او به طبیعت همان اندازه نزدیک است و معیت و قیومیت دارد که به ماوراءالطبیعه، و جنبه ماوراءالطبیعه ای داشتن یک موجود به او جنبه خدایی نمی دهد.
قبلا گفتیم که جهان از نظر جهان بینی اسلامی ماهیت " از اویی " دارد. قرآن کریم در آیات متعددی عملیات اعجازآمیز از قبیل مرده زنده کردن و کور مادرزاد شفا دادن به برخی پیامبران نسبت می دهد، اما همراه آن نسبتها کلمه " باذنه " را اضافه می کند.
این کلمه نمایشگر ماهیت " از اویی " این کارهاست که کسی نپندارد انبیاء از خود استقلالی دارند. پس مرز توحید نظری و شرک نظری " از اویی " است.
اعتقاد به وجود موجودی که موجودیتش " از او " نباشد، شرک است. اعتقاد به تاثیر موجودی که موثریتش " از او " نباشد، باز هم شرک است، خواه اثر، اثر مافوق الطبیعی باشد مثل خلقت همه آسمانها و زمینها و یا یک اثر کوچک بی اهمیت باشد مثل زیر و رو شدن یک برگ.
مرز توحید و شرک در توحید عملی " به سوی اویی " است «انا الیه راجعون». توجه به هر موجود - اعم از توجه ظاهری و معنوی - هرگاه به صورت توجه به یک راه برای رفتن به سوی حق باشد و نه یک مقصد، توجه به خداست.
در هر حرکت و مسیر، توجه به راه از آن جهت که راه است و توجه به علامتها و فلشها و نشانه های راه برای گم نشدن و دور نیفتادن از مقصد از آن جهت که اینها علامتها و نشانه ها و فلشها هستند، " به سوی مقصد " بودن و " به سوی مقصد رفتن " است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید