نامها همواره مفاهيم ساده و رواني جهت برقراري ارتباط و مشخص شدن هويت شخص هستند، در گذشته به خوبي فهميده بودند كه هر اسمي فركانس انرژي خاصي را با خود حمل مي‌كند كه بر زندگي حامل اسم بسيار تأثيرگذار است .اسم بر شخصيت آدم تاثير مي گذارد در واقع آدم ها در پناه اسم زندگي شان راشكل مي دهند رابطه اي كه هر شخص با اسم خودش برقرار مي كند بر آينده و به ويژه موقعيت اجتماعي اش تاثير دارد. تأثير اسم بخش مهمي از هويت شخص را در برمي گيرد و در واقع آدم ها با اسم خود زندگي كرده رشد مي كنند. اگر شما يك «فرزند ناخواسته» در خانواده تان هستيد رابطه اي جدي بين اسم شما و به دنيا آمدن بي هنگامتان است.
دكتر ناصر قاسم زاده ـ روان شناس ـ در اين باره معتقد است كه فرزندان خانواده ها دو دسته اند: خواسته و ناخواسته؛ فرزندان ناخواسته مانند مهمانان ناخوانده اي هستند كه خود را به جمع خانواده ها وارد مي كنند، به دليل عدم پذيرش روحي خانواده براي اين دسته اعضاي جديد، اسم آنها نيز با دقت انتخاب نمي شود. به همين دليل اين افراد ـ معمولاً و نه هميشه ـ در يك كشمكش دايمي با نام خود هستند.اين روان شناس تاكيد مي كند كه اسم در ديدگاه روان شناسانه بخش مهمي از هويت شخص را در برمي گيرد و در واقع آدم ها با اسم خود زندگي كرده، رشد مي كنند و با همين اسم هويت واقعي شان را به دست مي آورند.دكتر قاسم زاده معتقد است: «اسم بر شخصيت آدم تاثير بسياري مي گذارد در واقع آدم ها در پناه اسم زندگي شان را شكل مي دهند. رابطه اي كه هر شخص با اسم خودش برقرار مي كند بر آينده و به ويژه موقعيت اجتماعي اش تأثير دارد.»اگر شما از آن دسته آدم هايي هستيد كه با اسمتان رابطه خوبي نداريد و به دلايلي از اسمتان ناراضي هستيد حتماً اين نارضايتي در زندگي شما رسوخ مي كند و باعث تغييراتي در روند عادي و معمولي زندگيتان مي شود. به اعتقاد روان شناسان افرادي كه اسم هاي نيك و بامسمايي دارند احساس موفقيت بيشتري از كساني دارند كه از داشتن يك رابطه خوب با اسمشان محرومند.
رابطه اسم فرزند با والدين
بيزاري هر فرد از اسم خودش،ممكن است سبب شود كه فرد در ايجاد رابطه عاطفي مناسب از همان ابتدا دچار اختلال و مشكل شود.اين اختلال بيشتر به رابطه ميان فرزند و پدر و مادر بر مي گردد. فرزندان معمولاً والدين خود را در انتخاب اسمشان مقصران اصلي مي دانند و هنگامي كه فرزندان از اسم خود راضي نباشند ممكن است در ايجاد يك رابطه صميمانه و دور از كينه با والدين خود دچار تعارض شوند.
اسم مرده گذاشتن
مردم ما معمولاً براي مردگان خود احترام خاصي قايل هستند در اين محترم شمردن تا آن جا پيش مي روند كه پس از مرگ شخص تمام كينه و دلخوري كه از مرده دارند دور مي ريزند و فراموش مي كنند.نوع ديگري از احترام گذاري بر مرده رايج در كشورمان مربوط به نامگذاري فرزندان است؛ برخي پدر و مادرها پس از مرگ يكي از نزديكان خود، نام مرده را بر فرزند خود مي گذارند تا به اعتقاد عامه -اسمش زنده بماند-در اين موارد اگر رابطه ميان پدر و مادر با مرده خوب و شفاف بوده باشد مشكلي پيش نمي آيد اما در برخي موارد كه رابطه پدر يا مادر با فرد مرده شفاف نبوده باشد تاثير منفي زيادي بر رابطه فرزند و والدين مي گذارد. به عنوان مثال اگر مردي نام پدرش را بر فرزندش بگذارد حال آن كه خود با پدرش رابطه صميمانه اي نداشته باشد شايد در آينده با پسرش ـ به دليل نام پدر ـ نتواند رابطه خوبي داشته باشد.
دو اسمي شدن
دكتر قاسم زاده معتقد است: اسم هر فردي بخش مهمي از شخصيت فرد را پي ريزي مي كند و در واقع يك اسم مناسب مي تواند احساس آرامش به انسان ها بدهد. گذاشتن اسم هاي طولاني بي معني و يا دو اسمي نامتناسب تا حدي باعث مي شود كه احساس آرامش را از فرزندانمان دور كنيم.
در برخي موارد نيز گذاشتن اسامي دو جزيي براي فرزندان آنها را دچار تنش و دوگانگي شخصيتي مي كند. به عنوان مثال وقتي اسم فرزند را «محمد شهروز»مي گذارند در حالي كه اين دو جزء هيچ هماهنگي اي با يكديگر ندارند . جالب تر وقتي است كه گروهي فرد را «محمد» صدا مي كنند و گروه ديگر «شهروز» و همين سبب مي شود تا در دوره تكميل شخصيت فرد با مشكل روبه رو شود