پرسش. چرا بايد نماز را به عربي خواند؟ در مورد دعاها و قرآن هم آيا عربي خواندن شرط است يا اگر معناي فارسي آن خوانده شود نيز از ثواب بهره مند ميشويم؟ با توجه به اينكه خداوند به هر زباني خوانده شود ميشنود، آيا اشكالي دارد كه دعا به فارسي خوانده شود يا قرآن به فارسي خوانده شده در معنا و تفسيرش تدبر شود؟
با اين همه توصيه ميشود كه در انتخاب ترجمه و تفسير قرآن دقت شود و از ترجمه و تفاسير معتبر استفاده شود تا بهمعناي واقعي آيات نزديك گرديد و از برداشتهاي شخصي دور مانيد.
امّا در مورد نماز بايد گفت آنچه از سورههاي قرآن در نماز خوانده ميشود و به دنبال آن ذكرهاي نماز را نميتوان به غير عربي خواند. البته در مورد قنوت نماز برخي از فقها مثل فتواي امام خميني رحمه الله جايز دانسته اند كه به هر زباني دعا خوانده شود. در مقابل، برخي حتي در اين مورد هم احتياط كرده، عربي خواندن را شرط دانسته اند.
افزون بر اين، اگر دعايي كه در قنوت خوانده ميشود، دعاي مأثور نباشد، فاصله آن تا دعايي كه از معصومين رسيده است به اندازه فاصله ما تا خود معصوم است. پس بهتر است به دعاي نقل شده از معصوم اهتمام شود.
در پايان تذكر چند نكته، مناسب است:
1ـ هر حكمي در اسلام پشتوانه فلسفي دارد و از حكمتي عالي و دقيق برخوردار است.
2ـ بسيار از اين حكمتها را ائمه معصومين عليهالسلام مطرح كردهاند و تنها راه دستيابي به اين حكمتها همين كلام معصوم است.
3ـ نبايد عبادت و عمل را به خاطر آن حكمت انجام دهيم در غير اينصورت آن عمل باطل خواهد شد مثل عمل كردن به غسل جمعه براي فلان فايده جسماني تو را از ثواب غسل جمعه محروم ميكند؛ چنان كه اگر كسي به نيت سلامتي روزه بگيرد، روزه اش باطل است اگرچه در روايت آمده است؛ روزه بگيرد تا سالم باشيد. (صوموا تصِحّوا. مستدرك الوسائل، ج7، ص 502.)
4ـ چگونگي انجام عباداتي مثل نماز و دعا وابسته به دستور شرعي است. در فروع دين بايد تعبد و اطاعت كرد با وجودي كه اصول دين عقلاني و غيرتعبدياند. به اين ترتيب، پس از ثابت شدن وجود خدا و حقانيت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله حكم الهي كه به واسطه رسولش ابلاغ شد، نافذ است. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود:
نماز بگذاريد همان گونه كه من نماز به پا ميكنم. (صلّوا كما رأيتُمُوني أصلّي. بحارالانوار، ج82، ص 279.)
پس بهتر آنست كه در عربي خواندن نماز راه تعبّد مورد تأكيد قرار گيرد به جاي اينكه ذهن را به فلسفه آن مشغول كرد.
و از طرفي زبان عربي از نظر وسعت واژه ها استعداد و تحمل پذيرش معاني گستردهتري را دارد؛ چرا كه در عربي براي هر زمان و هر فردي، صيغهاي از فعل بنا نهاده شده است و ديگر آنكه زبان عربي توانايي هضم واژه هاي بيگانه را دارد كه آنها را به صورت عربي تلفظ ميكند. با اين بيان، زبان عربي كاملترين زبان دنياست كه ظرفيت تحمّل مفاهيم اسلامي را دارد و ديگر زبانها به ترجمه اين كلام الهي همت ميگمارند. رابطه بين زبان عربي و فارسي از قديم وجود داشت. دأب علماي ايراني چنين بوده كه با تسلّط به زبان عربي كتب خويش را نيز به اين زبان بنويسند. بنابراين مشكلي در ارتباط برقرار كردن با زبان عربي وجود نداشته است و تبادل واژهها بين عربي و فارسي تا جايي گسترده بود كه ميتوان ادعا كرد هفتاد درصد واژه هاي فارسي ريشه عربي دارند و از طرفي ديگر واژههاي فارسي فراواني در عربي وارد شدهاند؛ مانند واژه سراب در قرآن ديده ميشود كه اصالتا فارسي است. (برخورد ايراني ها با اسلام، به عنوان دين عربها نبوده است. براي توضيح بيشتر ر.ك. به: خدمات متقابل ايران و اسلام، شهيد مطهري.)
اما با وجود امكان ترجمه به زبان فارسي، ما به عربي نماز ميخوانيم؛ زيرا دين اسلام پيامبر جهاني دارد و بايد زباني واحد داشته باشد تا بين همه معتقدان به اسلام وحدت وجود داشته باشد. اگر بناست زباني واحد زبان جهان اسلام باشد، بهترين زبان همان زباني است كه بر آن زبان، دين نازل شده است. از سويي ديگر كلماتي كه در نماز به كار ميرود عمدتا در فارسي نيز كاربرد دارند و مبهم نيستند مثل مستقيم، هدايت، رب، عالمين و... مجموعه كلماتي كه در نماز بايد ياد گرفت محدود است و آموختن معاني آنها آسان است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید