1- تقويت سيستم اسکلتي و پيشگيري از ابتلا به بيماري پوکي استخوان
مشخص شده است که تقويت سيستم اسکلتي بدن و متراکم بودن آن ارتباط مستقيمي با ميزان فعاليت بدني و فشارهاي مکانيکي دارد.
به طور مثال در فضانورداني که به مدت طولاني در فضا به سر ميبرند،به دليل بيوزني و يا در بيماران مزمن که به مدت طولاني بستري شده يا پايشان گچ گرفته شده و تحرکي ندارند، تراکم استخواني به شدت کاهش يافته و بسيار مستعد شکستگي ميشود.اين همان پديده اي است که به آن « پوکي استخوان» مي گويند و در افراد سالمند به طور شايع ديده ميشود. پوکي استخوان منجر به دردهاي متوسط تا شديد و مزمن اسکلتي ميشود و زندگي عادي فرد را تحت تأثير قرار ميدهد.
2- به تأخير انداختن پديدهي سالمندي يا پير شدن
با افزايش سن، مصرف انرژي پايه کاهش مييابد. به ازاي هر 10 سال افزايش سن در بزرگسالي، ميزان مصرف انرژي پايه حدود 2 تا 3 درصد کاهش مييابد، که گفته ميشود به دليل از دست دادن تودهي عضلاني بدن و افزايش بافت چربي است.اين تغييرات در ترکيب بدن را ميتوان با ورزش کاهش داد. ورزش سبب حفظ تودهي عضلاني بدن و افزايش مصرف انرژي پايه ميگردد. همچنين از يبوست و بيماريهاي قلبي- عروقي جلوگيري مي کند که بعداً به آن اشاره خواهد شد و بدين ترتيب پديدهي سالمندي را به تأخير مياندازد.
3- مصرف بيواسطه و مستقيم اسيدهاي چرب
ميدانيم که اکثر بافتهاي بدن از گلوکز (قند خون) به عنوان سوخت اصلي خود استفاده ميکنند.يکي از وظايف دستگاه گوارش و کبد اين است که مواد غذايي دريافت شده را هضم و جذب کرده و در نهايت، قسمتي از آن را به شکل گلوکز براي مصرف بافتها و سلولهاي بدن وارد خون کند.
براي ورود گلوکز به درون سلول و مصرف آن، وجود هورمون انسولين ضروري است. انسولين هورموني است که از افزايش قند خون جلوگيري ميکند. اين هورمون از آب شدن چربي بدن و آزاد شدن اسيدهاي چرب از بافت چربي جلوگيري مي کند. حتي در صورت مصرف زياد غذا، به ذخيره شدن انرژي به صورت چربي نيز کمک ميکند.اما عضلات در حال فعاليت از اين امر مستثني هستند و ميتوانند بدون نياز به انسولين، انرژي خود را علاوه بر گلوکز از اسيدهاي چرب نيز تأمين کنند. اين امر باعث ميشود سطح انسولين خون کاهش يابد و باعث ذوب شدن تودهي چربي و آزاد شدن اسيدهاي چرب از آن مي شود که به نوبهي خود توسط عضلات به مصرف خواهند رسيد.
4- تأثير مثبت در بيماران ديابتي و کاهش مقاومت به انسولين
در بيماران ديابتي نوع دو، انسولين وجود دارد اما قادر به عمل نيست که اصطلاحاً به آن «مقاومت به انسولين» گفته ميشود.مشخص شده است که بافت چربي، گيرندهي عمدهاي براي انسولين ندارد و به طور بارزي باعث مقاومت به اثرات انسولين و در نتيجه بالا رفتن قند خون و عوارض ناشي از آن ميشود.ورزش با کاهش بافت چربي و افزايش ميزان سوخت و ساز بدن، مقاومت به انسولين را کاهش داده و باعث بهبود عملکرد گيرندههاي انسولين شده و سطح گلوکز خون را کاهش ميدهد.حتي در بيماران ديابتي نوع يک که در بدن آنها انسولين وجود ندارد يا به ميزان کافي ترشح نميشود، ورزش با افزايش ميزان متابوليسم و مصرف انرژي، سطح گلوکز يا قند خون را کاهش مي دهد و بدين ترتيب نياز به انسولين تزريقي يا رعايت رژيمهاي بسيار سخت و محدود از قند و انرژي را در اين افراد کمتر مي کند.
5- کاهش خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي- عروقي و سکتههاي مغزي
ورزش باعث کاهش اسيدهاي چرب آزاد خون و افزايش کلسترول خوب يا Hdl ميشود. بدين طريق پديدهي آترواسکلروز يا تنگ شدن عروق بدن از جمله عروق قلبي و مغزي به تأخير ميافتد و هيچگاه به حد بحراني و انسداد (که در اين صورت شاهد سکتههاي مغزي يا قلبي خواهيم بود) نميرسد.
همچنين باعث کاهش مقدار تري گليسيريد و کلسترول بد يا Ldl خون ميشود که همگي آنها در آترواسکلروز يا تنگ شدن عروق نقش دارند.
6- افزايش حجم گردش خون موثر بدن و جلوگيري از ترومبوز (لخته شدن خون) در سياهرگ عمقي پا
فعاليت بدني و تحريک زياد باعث افزايش حجم گردش خون موثر و جلوگيري از رکود خون در سياهرگ عمقي پا ميگردد و جريان خون را در کل عروق بدن افزايش ميدهد، از جمله بازگشت خون را زياد ميکند. بدين طريق احتمال ترومبوز يا لخته شدن خون در سياهرگ عمقي پا، که خود ميتواند منشاء لختههاي آزاد خون(آمبولي) و گير افتادن در رگهاي ديگر بدن از جمله عروق مغز و قلب باشد، کاهش مييابد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید