فلج مغزی، یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در کودکان است و عبارت است از: اشکال در حرکت اندامها که ناشی از صدمات وارده به مغز در مراحل اولیه رشد و تکامل آن است. این صدمات میتواند مربوط به دوران جنینی، دوران حول و حوش تولد یا ماههای اول پس از تولد باشد.
در گذشته تصور میشد که علت اصلی بیماری، خفگی و صدمات حین تولد نوزاد است ولی امروزه دیده شده که علیرغم پیشرفت قابل توجه در مراقبتهای بارداری و نوزادی، آمار بیماران فلج مغزی کاهش نیافته است. بر اساس مطالعات انجام شده، مشکلات دوران جنینی و قبل از تولد، شایعترین علت ایجاد فلج مغزی هستند (عفونتهای مادرزادی، ناهنجاریهای ساختمانی مغز، مشکلات عروقی مغز در جنین که باعث خونرسانی ناقص مغز میشود و بیماریهای ژنتیکی).
علائم
فلج مغزی شاید تا چند ماهگی کودک مشخص نشود. نخستین علائم معمولاً اینها هستند:
- سفتی دستها و پاها هنگام بلند کردن کودک
- خودداری از استفاده از یکی از دستها
- ننشستن تا 1 سالگی
در برخی کودکان، عضلات یکی از دست و پاها یا بیشتر، سفت (منقبض) است که حرکات عادی را بسیار مشکل میسازد. این مشکل معمولاً از 6 ماهگی به بعد شروع میشود. برخی کودکان نیز حرکات پیچشی نامنظم و غیر ارادی بدن دارند.
بسیاری از کودکان مبتلا به فلج مغزی، اختلالات یادگیری دارند. برخی نیز دچار صرع و اشکالات شنوایی و بینایی هستند. اختلالات گفتاری نیز بنا به دلایل زیادی، از جمله ضعف شنوایی، کندی یادگیری و ضعف هماهنگی عضلات گفتاری، بین آنها شایع است. گاهی نیز مشکلات رفتاری در اثر سرخوردگی کودک از معلولیتهایش، یا فشار در خانواده یا نواقص خود مغز بروز میکند.
گاهی دیده میشود کودکان دچار فلج مغزی در ماههای اول زندگی، شُل هستند و قادر به گردن گرفتن، نشستن یا راه رفتن مستقل در سن معمول نیستند. این نشستن یا راه رفتن مستقل در سن معمول نیستند. این کودکان بعدها، به تدریج اندام و تنه آنها سفت میشوند که با افزایش سن شدیدتر شده و در صورت عدم پیگیری و درمان به موقع باعث تغییر شکل مفاصل و اندامها خواهد شد. در موارد شدید فلج مغزی، از همان ابتدا سفتی در عضلات و اندامها مشهود است، به طوری که دستهای کودک به صورت مشت کرده باقی میمانند. این نوع از فلج مغزی، فلج مغزی اسپاستیک نامیده میشود و شایعترین فرم فلج مغزی است. در این حالت به علت درگیری عضلات مربوط به بلع و تکلم و درگیری مسیرهای عصبی مربوطه، کودک قادر به تکلم نیست و بلع جامدات به سختی انجام میشود به طوری که هنگام غذا خوردن، مواد غذایی یا شیر مرتباً وارد راههای هوایی شده و باعث عفونتهای مکرر ریوی در این بیماران میشود که از علل مرگ و میر آنها است. گاهی برای تغذیه این کودکان، وسیلهای را در معده تعبیه میکنند و از این طریق کودک تغذیه میشود تا احتمال آسپیراسیون مواذ غذایی (ورود غذا به داخل مجاری هوایی، که باعث خفگی میشود.) کمتر شود. تشنج و عقب افتادگی ذهنی هم در این دسته از بیماران فلج مغزی بسیار شایع است.
در بیماری فلج مغزی، ممکن است فقط پاها درگیر باشند و شدت ابتلای دستها بسیار اندک باشد، در این صورت وضعیت بیمار بهتر است و به انجام فعالیت با دستها قادر است. از نظر هوشی طبیعی بوده و میتواند ادامه تحصیل بدهد و احتمال همراهی تشنج نیز کمتر خواهد بود و فقط در موارد شدید ممکن است کودک برای راه رفتن به صندلی چرخدار یا کمک نیاز داشته باشد.
گاهی فقط یک نیمه بدن دچار فلج اسپاستیک (فلج سفت)، است و کودک حین راه رفتن میلنگد و با دست مبتلا قادر به انجام فعالیت نیست. در این موارد 30 درصد احتمال تشنج و 25 درصد احتمال عقبماندگی ذهنی در کودک وجود دارد.
در بعضی انواع فلج مغزی، سفتی اندامها دیده نمیشود ولی حرکات غیرارادی پیچشی در دست و پاها و گاهی صورت و زبان وجود دارد که تکلم و حرکات ارادی را دچار مشکل میکند و در موارد دیگری ممکن است ترکیبی از سفتی اندامها به همراه حرکات اضافی و غیرارادی وجود داشته باشد. در واقع قسمتهایی از مغز که درگیر شده، محل و چگونگی ابتلا را مشخص میکند.
مراجعه به پزشک
اگر نگرانید که کودک خردسال شما رشد کافی ندارد، باید وقت معاینه پزشکی بگیرید. ممکن است اسکن و آزمایش برای تشخیص دقیق علت مشکلات کودک انجام گیرد. بسته به اشکالات کودک، ممکن است مورد معاینه پزشک مشاور اطفال، متخصص کاردرمانی و گفتاردرمانی، روانپزشک، یا مددکار اجتماعی قرار گیرد. گاهی تغییر شکل اندام در اثر انقباض عضلات، عمل جراحی را لازم میگرداند.
چشمانداز
هر چند فلج مغزی غیر قابل درمان است، با بردباری و تحریک هر چه بیشتر ذهنی، ممکن است کودک رو به بهتر شدن برود. کودکانی که فلج مغزی خفیف دارند معمولاً میتوانند به مدارس عادی بروند، اما در موارد حادتر ممکن است نیاز به آموزش خاص وجود داشته باشد. کودکان دچار معلولیت خفیف یا میانه قاعدتاً میانگین عمر نزدیک به حد عادی خواهند داشت.
کاردرمانی
تمرکز و هماهنگی کودکان مبتلا به فلج مغزی را با بازی با پازل و بازیهای مستلزم حرکات دست میتوان افزایش داد.
از علل حوالی تولد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
خونریزی مغزی، افت شدید قند خون نوزادان و نارس متولد شدن نوزاد. از جمله مهمترین عواملی که در ماههای اول پس از تولد میتوانند باعث ایجاد فلج مغزی در شیرخوار شوند، عفونتهای مغزی، ضربهها و خونریزیهای مغزی هستند. در 30-50 درصد موارد، علت قانعکنندهای برای فلج مغزی کودک پیدا نمیشود. در این موارد نقش عوامل ژنتیکی مهم است.
بیماری فلج مغزی تهدید کننده حیات نیست ولی نیاز به مراقبت درازمدت وجود دارد. این بیماران در معرض ابتلا به عفونتهای ریوی و نیز به علت اشکال در عملکرد عضله مثانه در معرض عفونتهای دستگاه ادراری هستند. تشنج، مشکلات بینایی و شنوایی، اختلالات رفتاری و کمتوانی ذهنی، از سایر مشکلات این بیماران است که کم و بیش در انواع مختلف فلج مغزی دیده میشوند. درمان صحیح این بیماران در درجه اول مستلزم تشخیص به موقع و زود هنگام است. نوزادان در خطر ایجاد فلج مغزی از همان ابتدا باید تحت نظر پزشک متخصص باشند تا در صورت لزوم برای توانبخشی ارجاع داده شوند. مهمترین علامت تشخیص بیماران فلج مغزی، تأخیر در کسب به موقع مهارتهای تکاملی است. به کارگیری زودرس و به هنگام اقدامات توانبخشی، از قبیل فیزیوتراپی و کاردرمانی میتواند از سفتی بیش از حد عضلات و جمع شدگی مفاصل جلوگیری کند. مشکلات همراه دیگر نیز باید پیگیری و برطرف شوند. اگر توانبخشی موثر و به موقع برای این کودکان انجام شود. ممکن است بتوانند زندگی مستقلی داشته باشند. در موارد شدید، ممکن است جراحی، به کاهش انقباض عضلات و بدشکلیهای متعاقب آن کمک کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید