مثل سراب
بیابان شوره زار در یک ظهر گرم و سوزان با تمام فریاد میکند که دریاست، دریای آب، آن هم آب مواج، در حالی که از تنها چیزی که خبری نیست آب است، حتی دریغ از قطرهای.
به قول حافظ سراب است نه سر آب:
دور است سر آب از این بادیه هشدار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت
و همین جا باید درسی گرفت و آن اینکه گفتنها را ملاک نگیریم. یعنی بر اساس ظاهرها و نمودها داوری نکنیم. چون گاه گفتنها با بودن ها خیلی متفاوت است، و ظاهرها با باطن ها.
شاید بارها دیدهای که کسی به حرف و زبان مدعی ایمان است، اما دریغ از ذرهای باور؟
و یا ظاهرش ظاهری آراستهای است و فریاد دین داری دارد، اما باطنش تار و تاریک است.متأسفانه این جماعت هیچ گاه کم نبوده و نیستند.
از این رو قرآن کریم هشدار میدهد.
و من الناس من یقول آمنا بالله و بالیوم الآخر و ماهم بمؤمنین
پارهای از مردم کسانی هستند که می گویند به خدا و قیامت ایمان داریم، ولی ندارند. و این یعنی گفتنها ملاک نباشد.
و این یعنی بودها و نمودها میتوانند متفاوت باشند. و این یعنی آدمها باید محک بخورند.
همان طور که با محک عیار طلا سنجیده میشود، با محک عمل و رفتار هم عیار آدمها سنجیده میشود.
و البته اگر کسی در ادعای خود صادق باشد، از تجربه شدن و محک خوردن هیچ گاه هراس ندارد، بلکه اقبال هم خواهد کرد.
چنان که حافظ گفته است:
در وجود منت آر هست شکی تجربه کن / که عیار زر خالص نشناسد چو محک
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید