اگر بخواهی یک جوان ایرانی را قانع کنی که رابطه عاطفی با وابستگی فرق دارد، کار سختی در پیش داری. او سال ها ترانه ها و شعرهایی شنیده است که به نام عاشقانه بودن، وابستگی را مشروع کرده اند. او فکر می کند اگر به کسی که با او صمیمی است، وابسته نباشد؛ یعنی حسی به او ندارد. حالا چه مادرش، چه دوستش و چه نامزدش. اگر خودتان بیش از حد از طرد یا از دست دادن یا ناراحت شدن عزیزانتان می ترسید یا طرف مقابلتان این شکلی است، این مطلب را از دست ندهید.
از کجا می گوییم؟
موانع درونی که در این مطلب به آن ها می پردازیم، از نظریه علمی طرحواره درمانی گرفته شده است. این نظریه جدید و عمیق را روان درمانگر مشهور «جفری یانگ» طراحی کرده است.
همیشه فکر می کند باید هر کاری کند تا دوستش ناراحت نشود. ممکن است حتی توهین طرف مقابلش را تحمل کند اما به خاطر این که از دستش ندهد، هیچ اعتراضی نمی کند. وقتی دوستش دو روز می رود مسافرت چنان مضطرب می شود که گوشی از دستش نمی افتد و مدام می خواهد با او در تماس باشد. زندگی روزمره ای برای دوستش نگذاشته از بس اصرار دارد که همیشه با هم باشند. ممکن است وابستگی خودش را به هرکدام از شکل های زیر نشان دهد:
1. صمیمی نمی شوم، چون وابسته ام
بعضی ها رابطه اجتماعی شان عالی است اما هیچ دوست صمیمی ای ندارند. آن ها رابطه ها را مهندسی می کنند. همیشه رابطه ها را تا مرز عاطفی یا صمیمی شدن نگه می دارند و از آن جلوتر نمی روند. نه این که صمیمیت نخواهند. اتفاقا از نیاز بیش از حد به محبت و صمیمیت است که آن ها پیش تر نمی روند. آن ها می ترسند که از دست بدهند، برای همین اصلا وارد بازی صمیمیت نمی شوند.
2. می چسبم، چون وابسته ام
رایج ترین شکل صمیمیت چسبیدن به عزیزان است. این نوع از وابسته ها همیشه می خواهند با عزیزانشان باشند. آن ها جوری ور دل عزیزانشان هستند که عزیزانشان احساس می کنند دارند خفه می شوند. به این نوع از وابسته ها هیچ تفریح و سفری بدون عزیزانشان نمی چسبد. آن ها هرکاری می کنند که عزیزانشان ناراحت نشوند اما دست آخر هم عزیزانشان دقیقا از همین چسبیدن بیش از حد ناراحت می شوند.
3. به هیچ رابطه ای احتیاج ندارم، چون وابسته ام
دیده اید آدم هایی را که خانواده را رها می کنند و در شهری کیلومترها دورتر زندگی می کنند و می گویند ما هیچ احتیاجی به رابطه عاطفی نداریم؟ این آدم های به ظاهر قوی ممکن است در درون خودشان کاملا وابسته باشند. آن ها نقاب این سوپرمن غیراحساسی را به صورتشان زده اند تا زخم دردناک وابسته بودن به عزیزان را احساس نکنند.
وقتی طرف مقابل وابسته است
وابستگی یک دام است. ممکن است اولش خیلی خوشمان بیاید که یک نفر این قدر دوست دارد وقتش را با ما بگذراند. ممکن است از این که کسی این قدر به ما محتاج است، احساس غرور کنیم. ممکن است همه این ها را به پای دوست داشتنش بگذاریم. واقعیت اما این است که به زودی از این فاز می گذریم. به زودی از این که او این قدر به ما چسبیده، خسته می شویم. به زودی دلمان برای رفقای قدیمی تنگ می شود، چون طرف مقابلمان هیچ وقتی برای بودن با آن ها برایمان نگذاشته است.
وابستگی از کجا می آید؟
از دست دادن والدین
مرگ والدین یا جدایی فیزیکی طولانی مدت به هر شکلی، مخصوصا در سال های اول زندگی می تواند ما را مستعد وابستگی کند. روان کودک نمی تواند این جدایی را هضم کند و این باور در ذهنش شکل می گیرد که دنیا جایی است که ما در آن عزیزانمان را از دست می دهیم و این ترسناک است. در بزرگسالی او هر کاری می کند تا دوباره از دست دادن را تجربه نکند. چه با چسبیدن به عزیزان، چه با صمیمی نشدن چه با بیش از حد مستقل بودن.
پدر و مادر سرد
فقط نبودن فیزیکی پدر و مادر نیست که بچه ها را مستعد وابستگی می کند. اگر پدر و مادر محبتشان را از فرزند دریغ کنند، او را نوازش نکنند و در آغوش نکشند، قربان صدقه اش نروند یا به هر شکلی پیام دوستت دارم را به او نرسانند، کودک مستعد وابستگی می شود. او در بزرگسالی به هر دری می زند تا این کمبود دوران کودکی را جبران کند. معمولا اولین پیام صمیمیت از طرف دیگران او را در تله می اندازد و هر کاری می کند تا لذت چشیدن محبت را از دست ندهد.
پدر و مادر لوس کننده
همیشه اتفاق های بد در کودکی باعث بی محبتی نمی شود. بعضی وقت ها دلیل وابستگی ما در بزرگسالی این است که والدینمان بیش از حد به ما محبت کرده اند. آن ها هیچ حدی برای محبتشان نداشته اند. آن ها به خطاهای ما بی توجه بوده اند، چون دوستمان داشته اند، بیش از حد سرویس داده اند، چون دوستمان داشته اند و به ما نازک تر از گل نگفته اند، چون دوستمان داشته اند. نتیجه این دوستی خاله خرسه این شده که ما اشل محبت دیدن را گذاشته ایم در همان حدی که والدینمان به ما داده اند.
پدر یا مادر وابسته
وقتی پدر یا مادر ما خودشان وابسته باشند، حتی اگر به ما محبت کافی کنند، احتمال وابستگی در ما زیاد می شود. چطور؟ رابطه پدر و مادر ما با هم اولین تصویر رابطه عاطفی است. ما ناخودآگاه می خواهیم خودمان را هم شکل والدینمان کنیم. اگر دختر باشیم و مادر ما بیش از حد به پدرمان وابسته باشد، ناخودآگاه فکر می کنیم رابطه خوب یعنی شکل مادر عمل کردن یعنی وابستگی. اگر هم پسر باشیم و پدری وابسته داشته باشیم، همین طور. الگوهای رابطه تا آخر عمر می توانند روی ما موثر باشند.
مهاجرت های مداوم
گاهی هم بیش از حد مهاجرت کردن از این شهر به آن شهر، باعث وابستگی ما می شود. ما در کودکی سعی می کنیم شبکه عاطفی و اجتماعی خودمان را علاوه بر خانواده با همسن و سال هایمان در محله یا مدرسه شکل دهیم. وقتی خانواده به هر دلیلی هر چند سال مهاجرت می کند و ما از دوستانمان دور می شویم، در بزرگسالی به جدایی حساسیت پیدا می کنیم و می خواهیم به هر شکلی جلویش را بگیریم حتی با وابستگی.
گاهی بیش از حد مهاجرت کردن از این شهر به آن شهر، باعث وابستگی ما می شود
این پرسشنامه به شما می گوید چقدر از نظر عاطفی وابسته اید
پرسشنامه وابستگی
راهنما: هر کدام از 10 جمله زیر را بخوانید و ببینید چقدر درباره شما درست است؟ (منبع پرسشنامه: کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» جفری یانگ)
1. شدیدا نگرانم مبادا افرادی را که دوست دارم مرا ترک کنند یا بمیرند.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
2. به دیگران خیلی وابسته ام، چون می ترسم مبادا مرا به حال خود بگذارند.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
3. احساس می کنم هیچ گاه حمایت مطمئنی ندارم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
4. عاشق کسانی می شوم که تعهدی در رابطه با من ندارند.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
5. هیچ کس خواهان رابطه پایدار با من نیست.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
6. وقتی احساس می کنم افراد مهم زندگی ام از من دور می شوند، مایوس می شوم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
7. برخی اوقات از این که افراد مورد علاقه ام ترکم کنند، چنان نگران می شوم که آن ها را از خودم دور می کنم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
8. افراد نزدیک به من پیش بینی ناپذیرند. یک آن با من مهربان هستند و لحظه ای بعد مرا به حال خودم رها می کنند.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
9. به شدت به افراد وابسته می شوم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
10. در نهایت من تنها و بی کس خواهم ماند.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست است تا غلط (3)
اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
نتیجه پرسشنامه
نمره هایی را که گرفته اید، با هم جمع بزنید و ببینید در کدام دسته هستید:
10- 19: درباره وابستگی مشکل خاصی ندارید.
20- 29: ممکن است گاهی وابستگی نشان دهید اما روی هم رفته مشکلی نیست.
30- 39: رگه هایی از وابستگی در شما وجود دارد.
40- 49: وابستگی حتما در شما وجود دارد.
50- 60: وابستگی شدید دارید و از یک متخصص کمک بگیرید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید