مشکلات روحی پس از طلاق
جدایی یا همان طلاق مسئله ای است که ابعاد گوناگونی دارد. از علل و عوامل شکل گیری آن گرفته تا عوارض بعدی آن بر کودکان و همینطور پس لرزه هایی که برای هریک از زن یا مرد با خود همراه می آورد اما چگونه می توان بعد از طلاق به آرامش رسید؟
"امروز صدای مهر دفترخانه بر برگه ی طلاقنامه حس گنگی را در هر دویمان ایجاد کرد. از این لحظه به بعد، اویی نخواهد بود تا بر سر اختلافاتمان با هم جر و بحث کنیم. نه دادی نه فریادی، نه اشکی و نه قهری! از نگاه های سنگین همسایه هایمان هم دیگر آزاد شدیم. ما که نه بلکه من می مانم و احساساتی که از این لحظه به بعد باید با آن ها دست و پنجه نرم کنم."
این شرح حال برخی از کسانی است که در زندگی زناشویی خود با بن بست مواجه شده اند.
خانم یا آقا پس از آن که شریک زندگی خود را ترک می کنند وارد جاده ای با چاله های متعددی می شوند که اگر دقت لازم را به خرج ندهند، در این راه مستهلک خواهند شد.
حال برای آن که کسی که جدا شده از این دوران روان سالم به در ببرد، باید آسیب های احتمالی را از سه منظر مورد بررسی قرار دهد؛ پیش گیری، شناخت و درمان.
پیش گیری
در اکثر کسانی که طلاق را تجربه می کنند بعد از این رخداد حالات روحی و گرفتاری های روانی متعددی به سراغ شان می آید. از تشدید اضطراب های درونی گرفته تا افسردگی هایی با عناوین مختلف و به صورت کلی هر ژِنی که در آنان از حیث وراثتی و یا محیطی استعداد آنلاین شدن و آسیب زا بودن را داشته باشد.
برای پیش گیری از این موارد، روانشناسان راهکار های مختلفی را ارائه کرده اند. عده ای قائل به پر کردن وقت با کار، مسائل مورد علاقه مانند کلاس های هنری و یا مطالعه ی رمان و داستان هایی که شخص را بدون آن که به یاد گذشته اش بیندازد، به فضای دیگری پرتاب کند. همینطور به محکم کردن حلقه های حمایتی خانواده و دوستی های دوستان صمیمی توصیه کرده اند. در حقیقت هرآن چه که شخص را از حال و هوای طلاق و حواشی آن جدا کند برای او می تواند مناسب باشد. نکته مهمی که در این بخش مطرح است، استفاده از یک مشاور حاذق و مجرب است که بتواند راهنمایی های لازم را در زمان خودش به او ارائه دهد. گاهی یک راهنمایی علمی و کارآمد باعث جلوگیری از اتفاقات و عوارضی خواهد شد که ممکن است در آینده فرد را با مشکلات جدی ای مواجه سازد.
شناخت
حال که خانم و یا آقا از همسر خود جدا شده اند ممکن است گاهی دچار احساسات متفاوتی با قبل خود شوند. زودرنج شدن نسبت به رخداد های روزمره، نَوَسان حالات درونی و عاطفی و یا لذت نبردن از اموری که در گذشته باعث ایجاد حال خوشی در آنان می شد، از حالات روحی و روانی ای اند که ممکن است در این دوران به سراغ او بیایند. مثلا شخص یک خبر خوبی را میشنود که در گذشته اگر می شنید مدتی را به نشاط برگرفته از آن خبر می گذراند اما حالا کاملا بی تفاوت و منعطف شده است یا یک مسئله ای که در گذشته او را کمی دچار نگرانی می کرد، امروز او را چندین برابر قبل آشفته و وحشت زده کند. شاید هم روزی به خود بگوید: "این چه دنیایی است که صبح شب می شود، شب هم صبح و من هیچ فلسفه و دلیلی برای ادامه دادن نمی بینم!"
نکته قابل اهمیت این است که این افکار هرکدام از یک گره روانی نشئت گرفته اند اما ممکن است فرد تصور کند به درجه ای رسیده که پرده ها برای او کنار رفته و او می تواند حقایق عالم هستی را نظاره کند.
در این مرحله، "شناخت تغییرات روانی" بسیار مورد اهمیت اند. تا زمانی که فرد بیمار متوجه نشود و یا نخواهد قبول کند که با احساسات منفی درونی مواجه شده و به بازیابی و اصطلاحاً ریکاوری روحی نیاز دارد، کاری از پیش نمی رود.
درمان
این مرحله برای زمانی است که فرد نتوانسته از پس افکار منفی و آسیب های روانی خود بر بیاید که لاجَرم باید وارد مرحله ی روان درمانی (مراجعه به روانشناس) و یا دارو درمانی (مراجعه به روانپزشک) یا هر دو به صورت موازی شود.
اعصاب و همچنین روان انسان ها به مانند برج مراقبت برای آن ها می باشند. پس اگر دچار آسیب و یا اختلال شوند، پرواز هواپیماهایی چون تصمیمات، احساسات و امور زندگی را با مشکل مواجه می سازند.
پیدا شدن چنین حالات متفاوتی در فرد آن هم پس از یک اتفاق تاثیرگذار بر زندگی او، امر عجیب و غیرقابل پیش بینی ای نیست. مسئله ی اصلی در این دوران، مهارت و چگونگی مواجهه با این شرایط می باشد. روانشناسان برای دوران پس از جدایی، مدت زمانی را تحت عنوان "دوره سوگواری" در نظر می گیرند. در این دوران فردی که جدا شده ممکن است با حالات جدید و متفاوت روحی کلنجار برود اما این به معنای بیماری نیست بلکه حکم اشک پس از گداخته شدن را دارد. طول مدت این دوره وابسته به شخصیت و روحیه ی فرد از یک ماه تا دو سال ممکن است به طول بی انجامد اما اگر شرایط به نحوی پیش رفت که طولانی شدن آن و یا شدت و هم چنین نَوسان حالات شخص، زندگی او را با مشکل مواجه ساخت، لازم است که با مراجعه به پزشک خبره، سریعتر از رشد آن روند جلوگیری کرده و در پی درمان برآید.
همچنین در طول مدت سوگواری و یا حتی پس از آن، استفاده از توصیه های یک مشاور آگاه و یا مطالعه ی کتاب هایی که در این زمینه نگاشته شده اند می تواند کار شخص را تا حدود زیادی در مقابله با حالات منفی راحت و آسان گرداند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید