در مصاحبه تبیان با حجتالاسلام یوسفیکیا مطرح شد؛
مسئله ای که هست این است که چرا با وجود بنیان های دینی همچون اسلام برخی عرفان های کاذب و پوچ در کشور ما باید بعضی افراد را درگیر خود کند مسئله ای است که در مورد آن باید توجه شود، آسیبشناسی افراد مبتلا به این معنویتهای دروغین کمک شایانی در یافتن پاسخ این سوال به حساب میآید که چه چیز بازار این شبهعرفانها را در ایران داغ میکند؟
طبق نظر کارشناسان از میان اقشار مختلف جامعه بیشترین افرادی که به دام جریان های معنوی و شبه معنوی دچار میشوند بانوان و جوانان هستند. برای بررسی مسائلی چند پیرامون عرفان های نوظهور خصوصا آسیب شناسی افراد مبتلا به این جریانها به گفتگو با حجت الاسلام محسن یوسفی کیا؛ کارشناس موسسه بهداشت معنوی پرداختیم.
علل گرایش افراد به جریانهای معنوی و شبه معنوی چیست؟
یکی از مهمترین علل گرایش به جریان های معنوی همان تمایل درونی و گرایشهای معنوی است که در وجود همه ما قرار دارد. انسان حقیقتا یک موجود وابسته به عالم فرامادی است، از این جهت گرایشات فرامادی درونش گرایشات قوی ای است. این گرایش درونی را میتوان پایه و اساسی برای گرایش کلی افراد به جریانهای معنوی دانست. آنچه که محل بحث ماست زمانی است که این گرایش با انحراف مواجه میشود. یعنی وقتی شخص به سراغ معنویت میرود اما به جای اینکه بگردد و آن جنس حقیقی را پیدا کند و کالای صحیح را انتخاب کند به سراغ جنس بدلی و قلابی میرود. دلیل این را میخواهیم مورد بررسی قرار دهیم.
جریان های شبه معنوی با شعار جبران خلأهایی چون ارامش و شادی خود را عرضه می کنند
از دلایل مهم دیگر که به شرایط و به تعبیر امروزی به سبک زندگی افراد جامعه ما باز میگردد و البته آن هم اختصاص به جامعه ما ندارد و در خصوص جوامع غربی هم صادق است، این است که شرایط اجتماعی به سمتی رفته که مشکلات و بحران های روانی افزایش پیدا کرده، در حوزه روابط اجتماعی میبینیم که افراد با مشکلاتی مواجه اند. جریان هایی که تحت عنوان جریان های معنویتگرا یا معنوی در جامعه فعالیت میکنند و شعارهایی را تحت این عنوان میدهند که میتوانند خلأهای زندگی ما یعنی خلأهایی مثل آرامش، شادی و ... را جبران کنند و این شعار ها شعارهای جذابی است؛ چراکه با توجه به آن مشکلات و بحرانها مردم امروزه خیلی نیازمند شادی اند و مجامع مذهبی ما نیز امروز این مطلب را دریافتند که ما باید به سمتی برویم که جامعه نشاط و شادی داشته باشد، این جریانهای معنوی و شبه معنوی هم با این شعار جلو میآیند و این شعارها هم جذابشان میکند.
تنوعطلبی همچنان که در خوراک و دکوراسیون منزل وجود دارد در حوزه معنویت هم خودنمایی می کند
یکی دیگر از دلایلی که باز به همین حوزه سبک زندگی امروز بازمیگردد موضوع تنوع طلبی است. اینکه افراد دوست دارند در واقع حوزه های مختلفی را تجربه کنند. یک روز پیگیر این جریان میشوند و تجربیاتی در این جریان کسب میکنند و یک روز جریان دیگری، یک روز معبد میروند و روز دیگر کلیسا میروند. این تنوعطلبی افراد همچنان که در خورد و خوراک و دکوراسیون منزل وجود دارد در حوزه معنویت هم خودنمایی می کند.
چرا دوست داریم معنویتی را دنبال کنیم که تکلیف مدار نباشد؟
یکی از دلایل مهم دیگری که سبب انحراف در میل طبیعی به معنویت میشود مسئله تکلیفگریزی است، ما دوست داریم معنویتی را دنبال کنیم که تکلیف مدار نباشد و وظیفه ای را روی دوش ما قرار ندهد. در حقیقت دنبال این هستیم تا با یک سری اعمال ساده مثل مدیتیشن و کارهایی که زحمت آنچنانی ندارد، تمرکز کنیم و حس معنوی پیدا کنیم. این روش در عین حال که تکلیف آنچنانی ای روی دوش ما نمیگذارد، ما را به این حس می رساند که بله، من آدم معنویای هستم.
می خواهیم یک شبِ پولدار شویم و نیز یک شبِ انسان معنوی فوق العاده شویم
همین را میتوان به موضوع سبک زندگی امروزی ما یعنی راحت طلبی، گره زد که در صددیم اهدافی که دنبال میکنیم را راحت به دست آوریم. نمی خواهیم زحمت زیادی برای آن بکشیم. امروزه عموم افراد جامعه در صدد این هستند که یک شبِ، پولدار شوند، فلذا همچنان دوست دارند یک شبِ یک انسان معنوی فوق العاده شوند و این، زمینه را فراهم میکند که مدعیان جریانهای معنوی خود را عرضه کرده و مدعی شوند که شما در زمان کوتاهی و در یک فرآیند کوتاه مدتی میتوانید تبدیل به یک سری موجودات معنوی قوی شوید.
حتی در معنویت از سلبریتی ها تقلید می کنیم
یکی دیگر از دلایل مهم در حوزه گرایش به شبه معنویتها تکثرگرایی است و البته این موضوع به نحوی به تنوع طلبی مرتبط است. این هم امروزه در جامعه ما بسیار پررنگ است و افراد خیلی به آن گرایش دارند. الان شما بین هنرمندان گرایش به جریان های معنوی را میبینید. هر چند وقت یکبار در فضای مجازی و صفحات مجازی شان میبینید که مثلا یک کتاب معنوی خاصی را یک هنرمند، سلبریتی یا انفلوئنسر معرفی میکند. یک مقداری از این بر می گردد به بحث پرستیژ اجتماعی، به این معنی که گرایش های معنوی برای برخی ها تبدیل به یک پرستیژ شده. مثلا قطعا این اخبار را جسته و گریخته شما هم می خوانید که فلان هنرمند باشگاه یوگا تاسیس کرده و امثال این. اگرچه قسمتی از این گرایشات به آن پرستیژ برمیگردد، یعنی خلأ معنویتی که وجود دارد از سوی برخی مشاهیر به معنویت های درست و ناردست گره زده میشود. واقعیت این است که وقتی مشاهیر اینگونه وارد عرصه ای می شوند آحاد جامعه نیز برای اینکه از این میدان عقب نمانند از همین مسیر پیروی می کنند.
چرا خانم ها بیشتر از بقیه اقشار جامعه دچار این انحرافات معنوی و گرایشات انحرافی میشوند؟
یکی از دلایلش ساختار وجودی بانوان است. ساختار وجودی خانم ها به گونه ای است که گرایشات معنویشان قویتر از آقایون است. جهت دیگر این است که شاید آقایون در مواجهه با پدیده ها کمی عقلانی تر برخورد میکنند. و بانوان احساسیتر و چون در بحث جریان های معنوی جنبه احساسی افراد بیشتر درگیر می شود از این جهت بر خانم ها اثر بیشتری داشته و جذب بیشتری هم دارد. و البته همینطور جوانان. یعنی کسانی که قدرت بالای تحلیل ندارند یا اینکه قدرت تحلیلشان را کمتر استفاده می کنند اگرچه قدرت تحلیلشان ضعیف نیست، اما چون دچار وادادگی میشوند قدرت تحلیل خود را استفاده نمیکنند.
پس در خصوص بانوان و جوانان به نظر میرسد یکی از دلایل بیشتر بودن گرایش، ضعف و عدم به کارگیری قدرت تحلیل باشد و یکی دیگر از دلایلش ضعف حاکم باشد، که افراد مشهور جامعه ژست معنوی دارند و اینها هم میخواهند از این ژست عقب نمانند. مثلا با کتاب پائولوکوئیلو عکس میگیرند و در صفحه اینستاگرام قرار میدهند که یعنی من هم از این تیپ کتابها میخوانم و در این قماش تعریف میشوم. این خودش یک ژستی است.
میزان گرایش به جریان های معنوی و شبه معنوی در کشورهای شرقی بیشتر است یا کشورهای غربی؟
پاسخ سوال شما نیازمند بیان آمار است؛ اما به اذعان خود جوامع غربی در غرب خصوصا مجامع صنعتی، رقم بالایی دین جدید بروز و ظهور داشته. در نظر داشته باشید در غرب از جریانات معنوی و شبه معنوی با عنوان دین یاد میکنند. در کشور ما هم همین وضع است، اما اصولا در کشورهایی که جریانات اصیل و سنتی جایگاه خوبی دارند جریانات شبه معنوی و انحرافی کمتر رشد میکنند.
درکشورهایی که جریانات اصیل و سنتی جایگاه خوبی دارند جریانات شبه معنوی و انحرافی کمتر رشد میکنند
از این واقعیت نمی توان چشمپوشی کرد که با وجود اینکه این جریان ها وجود دارند ولی اینگونه نیست که طیف غالب مردم ما را تحت تاثیر خودشان قرار داده باشند و به دنبال خودشان بکشند. یک عدهای مشتری این جریانات هستند و این عده دارای طیف های مختلفند که معمولا کسانی که بنیانهای مذهبی اصیل دارند کمتر گرایش به اینها پیدا میکنند و عموما افرادی به اینها گرایش پیدا میکنند که از بنمایههای مذهبی قوی و اصیل بیبهرهاند.
توصیه شما برای جلوگیری از ابتلا به این جریانهای معنوی انحرافی و شبهعرفانها چیست؟
در ابتدا باید روشنگری اتفاق بیفتد و جامعه ما باید بداند که این پدیده چیست و چه اهدافی را دنبال میکند و رابطهاش با معارف اسلامی چیست؟ این خود یک گام مهم است. گرایشات بیشتر وقتها در گستره جهل و ناآگاهی مردم اتفاق میافتد. تحصیلکردهها و حتی کسانی که تحصیلات دینی دارند ممکن است به آن مبتلا شوند. چراکه اساسا حوزه معنویت به طور عام شباهتهایی با معنویت صحیح دارد و در آن بسیاری از مسائل را میشود طوری تفسیر کرد که به دیگری هم بخورد و خیلی افراد به اش تباه دچار این همانی می شوند. به این معنا که فلان ادعای شبه عرفانها همان چیزی است که در عرفان اسلامی داریم و اصلا اینها با هم فرقی نمیکنند. در حالی که خیلی وقت ها به لحاظ ماهیت از هم متفاوتند. از این جهت تحصیلکردههای علوم دینی هم ممکن است دچار این آسیب بشوند. این همان روشنگری پیشگیرانه است.
باید معنویت صحیح اسلامیِ کلاسیک، مدون و برنامهریزی شده، به جامعه عرضه شود
اتفاق مهم دیگری که باید بیفتد این است که معنویت صحیح اسلامیِ کلاسیک، مدون و برنامهریزی شده، به جامعه عرضه شود. به هر حال اگر ما به افراد می گوییم برای رسیدن به آرامش، لازم نیست مدیتیشن انجام دهید و با همین نماز هم می شود به آرامش رسید. باید بتوانیم با یک سری دستورات که خود دین ارائه داده این اثربخشی نماز را برای مردم تبدیل به تجربه کنیم همان کاری که مدیتیشن انجام می دهد. مردم دنبال اثر هستند و ما اگر اثر آرامش بخشی نماز را بتوانیم به ایشان بچشانیم دیگر دلیل مراجعه به شبهعرفانها تا حدی از بین میرود. این دو مورد در این حوزه از مسائل کلیدی به حساب می آید.
نظرات 1
Ragno
1399/2/12 | 13:43 |ناموسا چرا انقد چرت پرت میزاری. خو هرکی ی اعتقادی داره. هرکس باید به اعتقادات مردم احترام بزاره. ب هیچ کس هم ربطی نداره. شما زیادی خود درگیری داری. که میخوای دیگران رو قانع کنی ب چیزی که میخوای
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید