توصيه چارلی چاپلين به دخترش
چارلی كه در آوريل 1889 در لندن به دنيا آمد، يكی از كمدين های مشهور جهان است.
در نامه ای به دخترش میگويد:
برهنگی بيماری عصر ماست و من پيرم شايد حرفهای خنده آور میزنم، امابه گمان من تن عريان تو بايد مال كسی باشد كه روح عريانش را دوست داری.
اعتراض شديد زينب سلام الله عليها به يزيد
در ماجراي اسارت زينب (عليها السلام) زنان خاندان رسالت و همراهان پس از حادثه خونين عاشورا، زنان خاندان رسالت و همراهان را به گونه اي وارد دمشق كردند كه به آنها هتك حرمت شد، به طوري كه روپوش آنها را غارت كردند.
هنگاميكه زينب و همراهان را به مجلس يزيد وارد كردند، حضرت زينب (عليها السلام) در همانجا سخنراني شديدي بر ضدّ روشهاي ظالمانه يزيد و يزيديان نمود، از جمله بر سر يزيد فرياد زد و فرمود:
آيا اين عدالت است كه زنان و كنيزان خود را در پشت پرده بنشاني، ولي دختران رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم را به صورت اسير حركت دهي، حريم پوشش زنان ما را بشكني و نقاب از چهره آنها برداري.
سپس فرمود: سوگند به خدا جز پوست خودت را نكنده اي و گوشت خودت را پاره پاره نكرده اي، حتما تورا در (قيامت) نزد رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم ببرند، با بار سنگين گناه، گناه ريختن خون اهل بيت آن حضرت، و هتك حرمت (حجاب) آنها، آنگاه حق ما از تو گرفته خواهد شد، و در آنجا عزّت ما و ذلّت خود را خواهي ديد.
اين فراز بيانگر آن است كه خاندان رسالت در مورد، قداست حريم حجاب بسيار حساّس بودند، به طوريكه هتك آن را در كنار گناه بزرگ ريختن خونشان، عنوان يك گناه بزرگ ميشمردند، و با ذكر آن به سلطان ستمگر وقت، اعتراض مينمودند.
الگوی تقوی
در مجلس عبيداللّه ابن زياد ديدند حضرت زينب (عليها السلام) آن الگوی تقوی و حيا پيوسته صورت مبارك خود را با آستينش میپوشاند مبادا نامحرم صورت زينب را ببيند!
پدر حجاب
وقتی حضرت سكينه دختر امام حسين عليه السلام روز يازدهم در گودال قتلگاه خود را روی بدن پدر انداخت و عده ای از اعراب با كعب نی و تازيانه او را از بدن بی سر پدر جدا كردند، نگفت: پدر مرا میزنند! نگفت: پدر مرا به اسيری میبرند! نگفت: پدر تشنه ام!
بلكه اشك میريخت و فرياد میزد:
پدر برخيز ببين چادر از سرما كشيدند.
بابا سرهای برهنه ما را بنگر.
بابا برخيزببين عمه ام زينب را میزنند!
انهدام خانواده
در يكی از خانواده های محترم، زنی زيبا و خوش اخلاق زندگی میكرد، او با شوهر و چهار فرزندش با وجوديكه شوهرش چندين سال از او بزرگتر بود. در يك جوّ پر مهر و محبت و با تفاهم كامل روزگار را سپری میكردند.
نزديك خانه ايشان كاسب خبيثی بود كه هميشه به زيبايی آن زن (كه بی حجاب بود) چشم دوخته و در او طمع میكرد، كم كم با كلمات و نغمه های عاشقانه ای او را فريب داد و به او گفت: تو زنی زيبا و كم سن هستی، چگونه به زندگی با اينمرد بزرگسال تن میدهی!
و پيوسته در گوش او زمزمه میكرد... تا اينكه شوهر آن زن تحت فشار همسر فريب خورده اش مجبور شد طلاقش دهد تا با آن مرد جوان كاسب ازدواج كند، به اين ترتيب (بی حجابی) كانون گرم خانواده ای را منهدم، ميان دو همسر جدايی و بالا خره: فرزندان آنها را ضايع و آواره ساخت. و همه بلاها بر اثر بی حجابی بود. اگر اين زن حجابش را در دست میگرفت چشم دزدان ناموس به او نمی خورد و زندگی شيرين منهدم نمی گشت.
الگوي زنان
مطابق پاره اي از روايات، حضرت وقتي كه از خانه بيرون ميآمد شمله ميپوشيدند، (شمله روپوش فراگيري بود كه كاملاً سر تا پاي حضرت زهرا (عليها السلام) را ميپوشاند).
و نيز حضرت زهرا (عليها السلام) در وصيت خود به علي عليه السلام فرمود: جنازه ام را با تابوت (كه پوشاننده است) حمل كن.
و در اين مورد، وقتي اسماء بنت عُميس، تابوت پوشاننده ساخت، حضرت زهرا (عليها السلام) خرسند شد و فرمود: بسيار خوب و عالي است اين حوادث بيانگر آن است كه حضرت زهرا (عليها السلام) كه بايد الگوي زنان خداپرست و مسلمان باشد، براي خود حجاب برتر را برگزيند، و سفارش ميكرد كه حتما مسلمانان در لباس، در مسكن، در رفت و آمد و زندگي و تقسيم كار و... آن را رعايت كنند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید