آیا واقعاً با کارهایی مثل زیارت امام رضا (ع) و یا گریه بر امام حسین (ع) گناهان به همین سادگی بخشوده میشود؟ آیا این روایات صحیح است؟
ما احادیثی از ائمه معصومین(علیهم السلام) داریم که نشان می دهد انسان می تواند با یک کار کوچک تمام گناهان گذشته خویش را پاک کند مثلاً در کتابی که زیارت امام رضا (ع) و چند زیارت دیگر است و در حرم حضرت(ع) موجود میباشد از قول حضرت(ع) میگوید: اگر کسی یک بار مرا در غربتم زیارت کند من سه بار به داد او می رسم ... » (آن سه بار را دقیق یادم نیست ولی مضمون آن در آخرت و موقع سؤال و جواب و ... بود) یا اینکه احادیثی از حضرت فاطمه(س) داریم که میفرماید: مثلا «اگر کسی یک قطره اشک بر فرزندم حسین(ع) بریزد بهشت بر او واجب می شود» و ... حال سؤال من این است که اولاً این احادیث صحت دارد یا خیر و اگر صحت دارد مثلا اگر کسی یک بار حضرت رضا(ع) را زیارت بکند و بعد از آن نیز هزار و یک گناه صغیره و کبیره انجام دهد آیا به خاطر همان یک بار زیارت حضرت رضا(ع) دست شخص را در آخرت میگیرد و یا اگر کسی حتی در هر مجلس امام حسین(ع) بر او اشک بریزد اما گناه هم زیاد انجام دهد آیا به خاطر اشکهایی که میریزد بهشت بر او واجب میشود و از آن همه گناهانی که انجام داده صرف نظر میشود؟!
پاسخ: بدون تردید روایات مذکور صحیح است و به دلایل قرآنی و عقلی نیز قابل اثبات میباشد و اگر شناختمان نسبت به خداوند حکیم، رحمان و رحیم کاملتر گردد، باور میکنیم که بخشش به کمتر از این هم ممکن است. مثل یک توبه و استغفار. چنان چه فرمود:
قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ ( الزمر - 53)
بگو: اى بندگان من كه بر [زیان خویش] اسراف كردهاید، از رحمت خدا مأیوس مشوید. زیرا خدا همهی گناهان را مىآمرزد. به درستی که اوست آمرزنده و مهربان.
منتهیٰ باید دقت نمود که لفظ به تنهایی هیچ اثری ندارد، اگر چه میلیونها مرتبه گفته شود. مثل بدن بیجان است و اصل عزم، اراده و تصمیم است. لفظ استغفار و توبه، صیغهی یک فعل است. مانند معامله یک کالا. حال اگر خریدار مرتب تکرار کند که «من این کالا را به این نرخ از شما خریدم» و فروشنده نیز بیشتر از او تکرار کند که «من این کالا را به این نرخ به شما فروختم»، اما نه هیچ کدام قصد معامله داشته باشند و نه در عالم واقع کالا و نرخ آن مبادله شود، آیا معاملهای صورت پذیرفته است؟ خیر.
اگر به معنای «توبه» دقت شود، همهی این سؤالات پاسخ داده میشود. توبه، یعنی بازگشت. فرض بفرمایید به قصد مقصدی به راه افتادهاید. به ناگاه متوجه میشوید که مسیر را به خطا و در جهت عکس یا انحراف میپیمایید. تصمیم میگیرید برگردید و بر میگردید. به این میگویند «توبه».
این است که میفرمایند: توبه همیشه مقبول است. چون هر گاه برگشتید، دیگر برگشتید و در مسیر درست قرار گرفتهاید. حال اگر کسی توبه کند، ولی باز گناه نماید، مثل کسی است که به مسیر درست برگشته، اما دوباره منحرف شده است. معلوم است که به مقصد نمیرسد. پس، باز باید برگردد «توبه کند» و خود را در مسیر درست قرار دهد و سعی کند که دیگر منحرف نشود. لفظ «توبه» و «استغفار به معنای طلب بخشش»، تأثیر در روح و روان تائب دارد. چرا که از یک سو مرتب به خود القا میکند که اشتباه کردم و این سبب بازگشت میگردد و از سوی دیگر از خداوند رحمان و رحیم مسئلت مینماید که موانع این بازگشت را از پیش روی او بردارد. چرا که ممکن است انسان به خاطر طی مسیر خطا، در باتلاق یا گردابی فرو افتد که خود هر چه قدر هم که پشیمان باشد، توان گذر از آن را نداشته باشد. مضافاً بر این که بر اخلاص و محبتشاش نسبت به خداوند میافزاید. به خود القا میکند که مقصد و محبوب اوست و من از مسیر قرب او جدا شدهام و باید با طلب بخشش به سوی او برگردم.
پس، گناهان به کمتر از اشک بر امام حسین (ع) و زیارت حرمهای شریف نیز بخشیده میشود، چه رسد به این توفیقات بزرگ. البته به شرط توبه. و البته حقالناس باید عودت گردد.
خداوند منان و رحمان و رحیم به رسولانش میفرماید تا به انسانها ابلاغ کنند:
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ یُؤْتِ كُلَّ ذی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْكُمْ عَذابَ یَوْمٍ كَبیرٍ (هود - 3)
و نیز از پروردگارتان آمرزش بخواهید و به درگاهش توبه كنید، تا شما را از رزقى نیكو- تا آن گاه كه مقرر است- برخوردارى دهد. و هر شایسته انعامى را نعمت دهد. و اگر رویگردان شوید، بر شما از عذاب روز بزرگ بیمناكم.
وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحیمٌ وَدُودٌ (هود - 90)
از پروردگارتان آمرزش بخواهید. به درگاهش توبه كنید، كه پروردگار من مهربان و دوستدارنده است.
از این قبیل آیات کریمه معلوم میشود که طلب بخشش «استغفار» مقدم بر «توبه» است، چرا که اول باید پذیرش از ناحیهی خداوند متعال صورت پذیرد و موانع رفع شده و امکان بازگشت میسر باشد، تا بعد بازگشت «توبه» صورت پذیرد.
مثل بخشش و توبه به هنگام زیارت نیز مستند به کلام خداوند در قرآن کریم است. چنان چه میفرماید:
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً (النساء - 64)
هیچ پیامبرى را نفرستادیم جز [برای] آن كه دیگران به امر خدا مطیع او شوند. و اگر به هنگامى كه مرتكب گناهى شدند نزد تو آمده بودند و از خدا آمرزش خواسته بودند و پیامبر برایشان آمرزش خواسته بود، خدا را توبهپذیر و مهربان مىیافتند.
از مفاد این آیهی کریمه روشن میشود که به وقت زیارت معصوم (ع)، انسان باید تصمیم بگیرد از این به بعد مطیع باشد و صرف زیارت معصوم (ع)، مشکلی را حل نمیکند. چه بسیار بودند افرادی که زیارت مستقیم پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) موجب انحراف بیشترشان گردید! مانند کسانی که در غزوات در جبههی دشمن قرار گرفته و حضرت را میدیدند و یا یزیدیان در کربلا! پس غرض از زیارت باید، بازگشت از سرپیچی و تصمیم به اطاعت باشد. و البته قرار نیست که زیارت موجب بخشش گناهان آینده شود. چرا که گناه مجدد به مثابهی نافرمانی و انحراف مجدد است.
در خصوص بازدید زیارت توسط امام و به ویژه امام رضا (ع) نیز روشن است که معصوم (ع) به دیگران بدهکار نمیماند. زیارت مؤمن فضیلت است. در روایات قید شده که حتی زیارت برادر مؤمن «زیارتالله» است، چه رسد به زیارت امام (ع). حال آیا ممکن است که کسی در فضلیتی بر امام پیشی بگیرد؟! لذا در روایات قید شده است که معصومین (ع)، زوار را به هنگام خروج بدرقه نموده و سپس در همین دنیا نیز به بازدیدشان میآیند. البته مهم است که به هنگام بازدید دنیوی، زائر در کجا و مشغول به چیست؟ و امام از آن جهت که انسان کامل و مظهر اسم کریم، رحمان و رحیم خداوند است، این زیارت را تنگناهای نیاز نیز پس میدهد. چنان چه فرمود: (هر کس به زیارت من بیاید، روز قیامت در سه مرحله (میزان، صراط و هنگام به دست دادن نامه اعمال) او را نجات می دهم.
البته این لطف و کرم منحصر به ایشان نیست و سجیهی دیگر ائمه (ع) نیز همین است. چنان چه پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«من جائنى زائراً لاتحمله الاّ زیارتى کان حقاً على أن أکون له شفیعا یوم القیامه»
«هر کس به زیارت من بیاید و انگیزهاى جز زیارت من نداشته باشد، بر من لازم است که شفیع او در روز قیامت باشم.»
و اما در خصوص اشک ریختن بر مصیبت امام حسین (ع) نیز باید دقت نمود که صرف اشک، به عنوان قطرهی آبی که به دلایل فیزیکی و گاه احساس خوشی یا ناراحتی از چشم خارج میشود، کارساز برای اهداف بلند نیست. بلکه اشک باید اتصال دل و روح باشد واین اتصال نیز مداوم باشد و قطع نگردد. . اشک باید هم دلی در مصیبت باشد که آن، هم نشأت گرفته از هم هدفی است و هم به هم هدفی میانجامد. یعنی همان وجوب بهشت برای چشم گریان بر حسین (ع).
مسئلهی چنین اشکی و تأثیرات آن، به قدری مهم است که ایشان «قتیل العبرات» یعنی کشتهی اشکها لقب گرفتهاند. حال آیا آنها محتاج گریهی فیزیکی ما هستند و با تحمل مصیبتهای فراوان جان خود را فدا کردند، تا قطرهی آبی به عنوان اشک از مجاری اشک چشم ما خارج شود؟! هیهات!
بلکه، «انّ الحسین مصباح الهداه و السفینه النجاه»، او کشتی نجات است و ما طوفان زدهی بلاهای هلاک کننده. پس، هر کس سوار بر این کشتی شد [مانند کشتی نوح ع] نجات پیدا میکند و کسی سوار شده است که عقل و قلبش متوجه خدا و ائمهی اطهار (ع) شود که چراغهای هدایت و کشتیهای نجات هستند. بدیهی است اگر قلب متوجه شد و در مصیبتها نیز همدل بود، اشک میریزد و این اشک، ارزشمند است و سبب نجات میگردد.
اما، ارتکاب مجدد گناه (که سؤال نمودید)، یعنی خروج از این کشتی و حصار امنیت. مثل این که پرسیده شود: تکلیف کسی که در دریای طوفان زده سوار کشتی میشود، اما بعد خود را به دریا میاندازد چیست؟ پاسخ مشخص است که هلاک خواهد شد، مگر آن که به هر قیمتی که شده، با استدعا و استمداد از خداوند متعال و توسل به ناخدای کشتی و کمک او، همت کند خود را مجدد به کشتی بازگرداند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید