م. ع متولد سال 1340 است. وي در سالهاي 75 و 76 دو بار به دليل صدور چک بلامحل بازداشت و هر بار با قيد وثيقه آزاد شد. او حدود 6 سال پيش اقدام به برگزاري جلسات تفسير قرآن و نهج البلاغه براي خانمها و علاوه بر جلسات مزبور اقدام به استخاره و دادن ذکر براي استشفاي مريضان کرد. وي که مدعي نور درماني از طريق اذکار قرآني بود، کم کم زمينه را مساعد ديده و مدعي ارتباط با امام زمان شد و بدعتهايي را در احکام دين وارد کرد.
در تحقيقات اوليه پيرامون نامبرده، مسايل انحرافي وي به شرح ذيل بدست آمد:
1 برگزاري مراسم اعتکاف چهل روزه در بيابانهاي اطراف تهران
2 سيد معرفي کردن مريدان خود در مراسم اعتکاف
3 برگزاري مراسم حج در زمان اعتکاف
4 اقامه نماز جماعت به امامت امام زمان
5 اضافه کردن ذکر به نماز
6 افترا به ائمه معصومين
7 تخريب مراجع عظام و افتراء به امام زمان
8 ادعاي مکاشفه و غيب گويي
9 بيان احکام ساختگي
10 ايجاد بسترهاي فرقه گرايي
شکل گيري اعتکاف ساختگي
يکي از اعمال خلاف منع که هم بدعت در دين است و هم باعث انحراف عده اي از مردم شد، ايجاد انحراف درسنت اعتکاف و اعتکاف ساختگي (دروغين) است که وي چگونگي شکل گيري آن را اينگونه بيان ميکند:
شنيده بودم حديثي است از امام صادق «عليه السلام» که ميفرمايد: فرزندان ساره يا قوم بني اسرائيل به چهارصد سال عذاب محکوم شده بودند و گروهي از آنها که از عذاب به تنگ آمده بودند، تصميم گرفتند که چهل صبح براي مناجات و توبه و انابه، ترک ديار و زندگي کنند و در خارج شهر و در بيابان مستقر شوند و پس از چهل روز خبر رسيد که 17سال عذاب آنها بخشيده شده و خداوند به موسي وهارون عليهما السلام فرمان داد که به طرف بني اسرائيل برويد و آنها را از دست فرعون نجات دهيد و چنين کردند و مردم نجات يافتند. امام صادق عليه السلام در ادامه روايت ميفرمايند: اگر شيعيان ما هم چنين کنند (يعني چهل روز در بياباني معتکف شوند) در فرج قائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) تعجيل ميشود و در غير اين صورت تا منتهاي مسير خود پيش خواهند رفت. بعد از اين حديث بود که تصميم گرفتم چنين اعتکافي را تدارک ببينم. يک روزي که از سکوي ذکر پايين ميآمدم با چند نفر از دوستان ذاکر و همراه، مطلب را در ميان گذاشتم و با استقبال آنها مواجه شدم. وقتي که به منزل رسيدم همسرم گفت: يکي از خانمهاي جلسه خوابي براي شما ديده و قبل از آمدن شما زنگ زده و تعريف کرده است که کسي را نديده اما صداي مهرباني را در خواب شنيده که با وضوح ميگويد: تبريک به م.ع که چنين دقت و توجهي به ولي عصر دارد. گفتم خود اين خانم جلسه اي ميدانست که کدام دقت و توجه؟ گفت خير. من فهميدم که نيت من براي اعتکاف مورد توجه آسمانيها است و مصمم تر شدم که حتماً اين کار انجام گيرد. داستان خواب و تصميم گيري در مورد آن به ارديبهشت 82 برمي گردد.
ويژگيهاي اعتکاف ساختگي
مراسم اعتکاف ساختگي م.ع و گروه همراه او ويژگيهاي عجيب و غريبي داشت. اين جمع مردانه و 40 نفره تصميم گرفت در باغي خارج از شهر و دور از منطقه مسکوني اقامت کند. قرار بر اين بود که محل اقامت، حتي الامکان محصور به کوه يا تپه هم باشد که اگر براي ذکر تعجيل فرج از نقطه اي به نقطه اي ديگر ميرفتند، فراز و نشيبهاي محل اقامت باعث ازدياد فعاليت بدني و آمادگي جسمي آنها شود.
گروه، اقدام به عضوگيري کرد. طبيعي بود که هر کسي شرايط لازم براي ورود به اين فرقه را نداشت. از نظر گروه هر کسي نمي توانست در اين «حرکت مقدس و مورد توجه آسمان» شرکت کند و بنابراين شرايطي را براي انتخاب اعضاء لحاظ کردند. از جمله اينکه کسي ميتواند عضو گروه شود که در مراسم ذکر صبحگاهي، 40 روز متوالي شرکت کند. در اين جلسات، فرد ملزم به خواندن نماز اول وقت، زيارت عاشورا، دعاي عهد و سوره اعلي بعد از نماز صبح بود و کسي که چنين انضباطي را ميپذيرفت ميتوانست به جرگه معتکفين وارد شود. از آنجايي که قرار بود اين حرکت کمترين نقص را داشته باشد، گروه شروع به برنامه ريزي کرد.
عضوگيري گروه، بعد از گذشت پنج ماه در نهايت تا آخر شهريور 83 به پايان رسيد و گروهي 40 نفري براي برگزاري مراسم اعتکاف انتخاب شد اما هنوز تا برگزاري مراسم اعتکاف 11 ماه باقي بود. م. ع براي اينکه گروه تا رسيدن زمان موعود انجام اعتکاف رها نشود، از هيچ کاري براي تقويت روحي و آماده نگه داشتن جمع غافل نبود و از هر ترفندي براي حفظ اين گروه 40 نفره استفاده ميکرد.
در اين مسير تعبير خواب و روياي مريدان بسيار بکارش آمد. هراز گاهي يکي از مريدان، خوابش را براي منع نقل ميکرد و او با ارائه تصويري مثبت از خواب، آن را دليلي براي تاييد اقدامش عنوان ميکرد. از جمله اينکه يکي از مريدان نزد او آمد و گفت که پيامبر بزرگوار اسلام را در خواب دياله است که کتابي با عنوان مکارم الاخلاقي را در دستشان داشتند.
ماجراي اين خواب باعث شد که م. ع، زماني را براي تدريس و تفسير دعاي مکارم الاخلاق امام سجاد (عليه السلام) براي معتکفين اختصاص دهد.
مشروح اعمال و مناسک اعتکاف ساختگي
اذان انتظار اذان انتظار ترکيبي از اذان اصلي به علاوه پسوند «حي علي الاعتکاف انه عمل صالح» بود.
نماز انتظار: م. ع درباره نماز انتظار چنين توضيح ميدهد: نماز انتظار فرقي با نمازهاي عيدين ندارد. يعني در دو رکعت حمد و سوره را ميخوانيم و بعد از آن دو خطبه ايراد ميشود. علت شباهت نماز انتظار با نماز عيدين به خاطر خواندن آن در روز جمعه است. جمعه به خاطر اينکه روز تولد صاحب الزمان (عليه السلام) و عيد است.
اذان مقدس صاحب الزمان: يکي از معتکلفين ميبايست قبل از بيداري معتکفين، اذان مقدس انتظار را ميگفت و در فاصله اي که اذان گفته ميشد و نام مقدس حضرت حجت را معتکفين ميشنيدند، عرض ادب ميکردند و براي غسل و وضو آماده ميشدند. کيفيت آن، مثل اذان معمولي بود با اين تفاوت که اعتراف به ولايت ولي عصر و اعتکاف در آن جاي داده شده بود و با کلمه مقدس توحيد شروع و به کلمه توحيد هم ختم ميشد.
موضوع سيد شدن افراد معتکف در مراسم اعتکاف : م. ع در مورد سيد شدن افراد در دوره اعتکاف ميگويد: شايد 35 روز بعد از شروع اعتکاف، چند نفر معتکف طي چند روز متوالي خواب ديدند که وجود مقدس رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت فاطمه و امام حسين و امام زمان به دفعات در خواب حاضر شدند و شال سبزي را به کمر معتکفين ميبستند يا به گردن آنها ميانداختند و ميفرمودند ما خود آن نور ساداتي شما را در دل و چشم اهل آن روشن ميکنيم. شما نگران نباشيد و بعد خودشان در عالم خواب ميفرمودند به همان دليل که سلمان سادات است و ابوذر نيست، ميشود برخي از غير سادات را جزو سادات دانست و ماندگاري اين صفت تا زماني است که گناهي از معتکف سرنزند، در غير اين صورت اين موهبت از او سلب ميشود. بگفته م.ع ديدن چنين خوابهايي به منزله سيد شدن همه معتکفين نبود بلکه اين لطف تنها شامل کساني ميشد که حضرات معصومين عليهم السلام چنين لطفي را در عوالم خواب به معتکف بکنند و تنها در آن صورت است که ميتوان گفت که سيادت تحقق يافته است.
وي درباره مستند شرعي در خصوص سيادت افراد چنين توضيح ميدهد: مستند شرعي خواب، آيه 39 سوره آل عمران است. در اين آيه ميفرمايد که اي زکريا ما به تو بشارت ميدهيم که فرزندي به نام يحيي که سيد و از صالحان است به تو هديه مينمائيم. کلمه يبشرک در اين آيه، اشاره به عوالم خواب براي حضرت زکريا (عليه السلام) دارد. زيرا رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند من از بين شما ميروم و وحي قطع ميشود اما مبشرات منقطع نمي شود. پرسيدند يا رسول الله مبشرات شما چيست؟ فرمود: خواب مومن.
برگزاري مراسم حج در زمان اعتکاف با کعبه ساختگي
م. ع موضوع حاجي شدن افراد معتکف را چنين توضيح ميدهد: ما در اعتکاف اصلاً به دنبال اينگونه اهداف فرعي نبوديم و حتي براي جمعيت معتکف بارها روايت ميخواندم که هر کس منتظر ديدن حضرت باشد، در حجاب است و هر کسي متقاضي ديدن حضرت باشد، از ياد خدا غافل ميشود و جمعيت معتکف کاملاً اين مطلب را پذيرفتهاند و حاجي شدن هم جز برنامههاي ما نبوده است. اما قبل از اعتکاف، يکي از اعضاي گروه ما خواب يکي از انوار مقدسه ميبيند و به او ميفرمايد که سه روز آخر را محرم شويد. در اين ميان اصلاً بحث خانه نمادين کعبه مطرح نبود و فقط قرار بود معتکفين حوله احرام بپوشند. در روز 36 اعتکاف تصميم گرفتيم بدون اينکه حولههاي احرام داشته باشيم، يکي پرچم لا اله الا الله را بگيرد و ديگران دور آن طواف کنند. چنين کرديم و ذکرهاي تعجيل فرج را گفتيم. بعد از اتمام مراسم به خوابگاه بازگشتيم و 7/30 که خوابيديم. بعد از ساعت 9 صبح يکي از معتکفين خواب ديد که حضرت داود (عليه السلام) فرمودند حج شما قبول. از اين پس بود که فهميديم اين حرکت مورد توجه خداوند قرار گرفته و در روزهاي پاياني، نماد کعبه ساخته شد.
ملبس شدن به لباس سادات روحاني
م. ع در اين باره توضيح ميدهد: در عوالم خواب، همسرم ديده بود که من عمامه سياه بر سر دارم. من هم تبرکاً در يکي از روزهاي اعتکاف عمامه سياه بر سر گذاشتم. ما دو عمامه در مراسم اعتکاف داشتيم که يکي در جا نماز من بود و عمامه دوم در جاي نماز حضرت حجت (عليه السلام) که به آن هم کسي دست نمي زد.
ادعايا حضور حضرت حجت (عليه السلام)
در تمامي نمازهاي يوميه در چهل روز اعتکاف ساختگي
يکي از اموري که م. ع به مريدان خود القا ميکرد و آنها نيز کاملاً به اين مطلب معتقد شدند اين بود که امام زمان در تمامي نمازهاي يوميه در مدت چهل روز اعتکاف ادعايي حاضر ميشوند. وي در اين باره اظهار کرد: طبق خوابهاي قبل از اعتکاف کاملاً مشخص بود که از اولين نماز، حضرت (عليه السلام) حضور دارند لذا براي پا قدم ايشان، گودالي را براي قرباني با سيمان آماده کرده بوديم که با صداي اذان نماز، گوسفندي قرباني شود که البته چون بودجه زيادي نداشتيم به جز چند مرتبه موفق به قرباني نشديم. حضور مبارک حضرت بقيه الله (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را فقط يکي از معتکفين که از قبل مشخص شده بود، اعلام ميکرد.
ادعاي تشرف به محضرولي عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
يکي ديگر از ادعاهاي عجيب منع اين بود که برخي از اعضاي گروه معتکف چند بار خواب حضرت ولي عصر(عليه السلام) را ديدند و تعدادي از مناسک و عادات مراسم اعتکاف برگرفته از دستوراتي بود که آن حضرت در خوابهاي ادعايي به معتکفين ارائه ميدادند. از جمله ورود شهادت ثالثه و رابعه در اذان و تشهد نماز.
ادعاي برگزاري نماز جماعت به امامت امام زمان (عليه السلام)
م. ع براي تحت تاثير قرار دادن مريدانش در روزهاي اعتکاف ادعاهاي تازه اي را مطرح ميکرد. از جمله اينکه وعده ميداد معتکفين نماز جماعت را به امامت حضرت ولي عصر برگزار خواهند کرد.
وي براي اينکه اين ترفند براي مريدان باور پذيرتر باشد، سجاده اي خالي را جلوي جماعت پهن و ادعا ميکرد که اين سجاده امام زمان است و همه به ايشان اقتدا ميکنيم.
وي براي توجيه شرعي چنين ادعايي توضيح داد: طبق روايتي هرگاه نماز اول وقت را توفيق يافتيد اقتدا به ولي عصر کنيد. من قبل از سال 72 به اين روايت برخورد کردم و از اين پس هرگاه نماز اول وقت را چه در فرادي و چه در جماعت درک کردم، چنين اقتدايي را نيت ميکردم.
همانطور که در سر سفره غذاي خود هميشه به نيت حضرت، ظرف غذايي را ميگذارم و همانطور که در هر ورود و خروجي براي حضور ايشان احترام قائليم، در نمازهايي که حوصلهاش را داشته باشيم بصورت نمادين يک سجاده خالي پهن ميکنيم.
نحوه پاسخگويي به سوالات (کارت سوال)
يکي از مريدان در اين باره چنين توضيح ميدهد: سوالاتي را ايشان بر روي کارتي مينوشتند و به من ميدادند و ميگفتند که حضرت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) جوابهايي را به تو القا ميکنند يا جوابها در ذهنت خطور ميکند. من تمامي جوابها را يا از سخنرانيهاي ايشان که در کلاسهاي خصوصي مانند کلاس جن، کلاس مکيال المکارم، معراج السعاده و يا کلاسهاي عمومي تفسير قرآن و غيره ايراد ميکردند، ياد گرفته بودم و يا در بحثهايي که به صورت دو يا چند نفره با کسي داشتند، دريافت ميکردم. ايشان مخصوصاً در مورد استفتائات مطالبي را به من ميگفتند و من هم جواب سوالات را اين گونه ميدادم. ايشان در آن موقع بر اين باور بودند که اين جوابها را حضرت به من القاء ميکنند.
ادعاي تشرفات خصوصي و عمومي
از ديگر ادعاهاي م.ع ادعاي تشرف افراد به محضر امام زمان بود که تحت عنوان تشرفات خصوصي و عمومي مطرح ميشد. کيفيت تشرفات خصوصي و عمومي از زبان يکي ديگر از افراد شرکت کننده در مراسم اعتکاف چنين است:
تقريباً از روز سوم، تشرفات عمومي در دو نوبت صبح و عصر آغاز شد. صبحها 30 دقيقه و عصرها يک ساعت به اين موضوع اختصاص داده ميشد. کيفيت آن هم اينطور بود که افراد ثبت نام ميکردند. هر نوبت، 10 الي 12 نفر بيشتر نمي توانستند سوال مطرح کنند لذا افراد به ترتيب يک الي دو سوال را مطرح ميکردند و دو تن از مريدان به اصطلاح پاسخ حضرت را ارائه ميدادند. معمولاً جوابي در حد چند کلمه و به صورت بلي يا خير بود اما بعضي از جوابها طولاني بود. اين مراسم به اسثتثناي جمعهها ادامه داشت. مراسم اعياد و شهادتها هم با حضور به اصطلاح انوار مقدسه به مولودي خواني و عزاداري پرداخته ميشد. در تشرفات خصوصي که در دهه پاياني اعتکاف مطرح شد همه افراد معتکف در دو نوبت 5 دقيقه اي تشرف پيدا کردند. کيفيت آن هم به اين نحو بود که بر اساس ليست عمومي تعدادي براي صبح و تعدادي براي عصر معين ميشدند و در آلاچيق حضور مييافتند و سوالات خصوصي خود را مطرح ميکردند.
ادعاي استشفاء و کيفيت دست بوسي از حضرت حجت (عليه السلام)
از ديگر ادعاهاي م. ع اين بود که به معتکفين ميگفت، ميتوانند دست حضرت حجت را ببوسند و شفاي دردهايشان را بگيرند.
وي در اين باره گفت: بعضي از مواقع نه به صورت عمومي بلکه به صورت جمع چند نفره که معمولا دور يکديگر حلقه ميزدند بدون اينکه حضرت به صورت جسم ديده شود چنين کاري اتفاق ميافتاد. اما در مورد استشفاء در اواخر اعتکاف پس از نماز جمعه اين اتفاق براي سه نفر برنامه ريزي شد. يکي از مريدان خردسال دست خود را روي محل درد ميگذاشت و از اين طريق معتکف تبرک ميشد.
نماز جمعه در اعتکاف ساختگي
يکي از مريدان وي در اين باره چنين توضيح ميدهد: خطبهها توسط آقاي م. ع و بدون اينکه اسحله اي در دست داشته باشد، خوانده ميشد. پس از آن، نماز به اصطلاح به امامت صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اقامه ميشد.
دست بوسي و بوسيدن عبا
در جلسات، مريدان دست م.ع و خانمها نيز عباي وي را ميبوسيدند.
خود وي در اين خصوص ميگويد: اين مساله متاسفانه واقعيت داشت و من خيلي در محذوريت اخلاقي قرار گرفتم.
البته او عنوان ميدارد بارها در صدد نهي آنها از اين کار برآمد اما دوباره افراد جديدي به جلسه اضافه شدند و دست بوسي رسم جلسه شد.
در مورد بوسيدن عبايش توسط خانمها شرکت کننده در جلسه ميگويد: خانمها خم ميشدند و گوشه عبا را ميبوسيدند يا به صورت ميماليدند.
اظهار نظر فقهي در برخي ابواب فقه
عليرغم اينکه م. ع فاقد سابقه طلبگي بود و هيچگونه سواد ديني نداشت اما مبادرت به پاسخ دادن به پرسشهاي ديني مينمود. نمونههايي از اظهار نظرهاي وي مورد برخي مسايل فقهي به شرح ذيل است:
زناني که لاک ناخن دارند ميتوانند با همان لاک وضو بگيرند.
خواب جزئي از عالم غيب است و ميبايست به عنوان يک منبع مولد و قوي، پشتوانه اي محکم براي احکام جديد باشد.
عمره قبل از تمتع حرام است.
عمل زيبايي منکر و حرام است و فقها بايد به صحنه بيايند و جامعه پزشکي و نظام پزشکي و وزير درمان را زير سوال ببرند.
شهادت ثالثه و رابعه
م. ع بدعتهايي را در اذان و اقامه و تشهد آورد و صحت اين مدعيات را به خوابي که در اين باره ديده بود، مستند کرد. متن تشهد نماز وي و مريدانش به شرح ذيل است:
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله و علياً اميرالمومنين وليه و فاطمه بنت رسول الله ام الائمه المعصومين حجج الله سيما بقيه الله فى الارضين صاحب الزمان خاتم اوصياء الله اللهم صلى عل محمد وآل محمد
ادعاي طي الارض
م. ع مدعي بود که قدرت طي الارض دارد و در اين مورد ميگويد: با اذن خودم نيست و خودم هم در جريان آن نيستم و گاهي خبر ميآورند که در فلان بيمارستان صندوق دار بودم و براي فلان بيمار هزينهها را با تخفيف بسيار حساب کردم و... و برخي در سفر مکه، مشهد، کربلا و سوريه مرا ديدند.
يکي از مريدان م. ع و در اين باره اظهار ميدارد: آقاي م. ع بارها گفتهاند به جزيره خضر رفت و آمد دارند... ميتوانند در قارههاي ديگر دنيا به سرعت رفت و آمد کنند... ميتوانند به مکانهاي دور توجه و تمرکز کرده و آنجا را حس کنند.
ديگر مريد وي در اين زمينه اظهار داشته است: آقاي م. ع ميگويد که هنگام طي الارض به حالت چرت ميروم و جني در کالبد جسمي من قرار ميگيرد که جسم من به زمين نيفتد و روحم از آن خارج و نسبت به دستورات حضرت ميرود و بر ميگردد و موقع برگشت آن جن از جسم من خارج و من داخل ميگردم.
ادعاي ارتباط با امام زمان و ائمه اطهار(عليه السلام):
يکي از مريدان وي در اين باره ميگويد: آقاي م. ع ميگفت روزي در حال روضه خواني بودم و روضه حضرت رقيه (سلام الله عليها) را ميخواندم که متوجه شدم حضرت رقيه (سلام الله عليها) در کنار من ايستادهاند و دست من روي موهاي ايشان است.
م. ع مدعي بود که بيشتر اوقات در سکوي ذکر، امام زمان تشريف ميآورند و گاهي به او پيام و دستوراتي ميدهند و گاهي به منزل ايشان ميروند و...
برخورد قضايي
با توجه به گزارشات و تحقيقات به عمل آمده توسط مرجع قضائي، آن مراجع اقدام به صدور کيفر خواست زير مينمايد:
درمورخ 84/9/5 مرجع قضائي، پس از حدود يکسال بررسي و اقدامات قضايي در مورد اين پرونده اقدام به صدور قرار مجرميت و به دنبال آن کيفرخواست متهمين پرونده کرده و پرونده جهت رسيدگي نهايي به دادگاه ارسال شد.
اهم عناوين اتهامي مندرج در کيفرخواست در خصوص 5 نفر از متهمين به شرح ذيل است:
- بدعت در دين، فرقه سازي و ادعاي دروغ سير روحي و طي الارض
- غصب عنوان از طريق ادعاي ارتباط با ائمه معصومين و سوء استفاده از عنوان مقام معظم رهبري و دفتر معظم له و ادعاي سيادت و تلبس به لباس روحانيت بدون داشتن سواد حوزوي
- اهانت وافتراء به ائمه معصومين و مراجع عظام تقليد
- تشويش اذهان عمومي
- کلاهبرداري از طريق اخذ خمس، وجوهات و نذورات بدون داشتن حق شرعي و قانوني
- معاونت در بدعت در دين و منحرف کردن مردم
- سوء استفاده از لباس روحانيت، وهن و هتک حيثيت روحانيت
- سوء استفاده از موقعيت شغلي مرجع قضائي با توجه به اتهامات فوق، اقدام به صدور راي ذيل نموده:
درمورخ 9 و 84/12/10 جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده مزبور تشکيل و پس از دفاعيات متهمين و وکيل متهم رديف اول سرانجام مورخ 28/12/84 مرجع قضائي اقدام به صدور حکم نموده و وي را در خصوص عناوين اتهامي بدعت در دين، فرقه سازي، ادعاي سير روحي و طي الارض، غصب عنوان از طريق ادعاي ارتباط با ائمه معصومين به پنج سال حبس و به جرم توهين به مراجع عظام تقليد به شش ماه حبس و به جرم تشويش اذهان عمومي به دو سال حبس و در مورد اتهام کلاهبرداري از طريق اخذ خمس و نذورات به لحاظ فقد سابقه و وضعيت مالي خاص متهم نامبرده به سه سال حبس و پنجاه ميليون ريال جزاي نقدي و استرداد مبلغ 348/642/400 ريال وجوه دريافتي از افراد به صاحبانشان و شکات مطروحه در پرونده محکوم نمود.
مرجع قضائي م.ع را به ممنوعيت استفاده از لباس روحانيت و ساير عناوين و موضوعات مربوط به روحانيت و حوزههاي علميه و صدور دستورات ديني محکوم و به عنوان تتميم حکم تعزيري به محروميت از تشکيل جلسات و شرکت در اجتماعات عمومي براي سخنراني به مدت دو سال محکوم کرد. البته متهم نامبرده به حکم صادره در تاريخ 85/4/26 اعتراضي کرد که دادگاه تجديدنظر حکم بدوي را تأييد و ابرام نمود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید