امیر المؤمنین علی علیه السلام، به گونه ای عدالت را مجسّم کردند که به واسطه آن، بهترین دوستان و سخت ترین دشمنان علی، پدیدار شدند و بالأخره، آن دشمنی که علی را از مردم گرفت، جهل بود و جهل! ورنه همگان از عدالتش بهره می بردند.
برکات عدالت
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْل؛ در حقیقت، خدا به دادگرى فرمان می دهد. (نحل؛ 90) نفع همگانی، در گرو استقرار عدالت است؛ لذا امام علی (علیه السلام) می فرمایند: فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَق؛ در عدالت، گشایش است و آن كه عدالت را برنتابد، ستم را سختتر یابد. (نهج البلاغه؛ خطبه15) پس؛ تنها، کسانی مخالف عدالتند که به دنبال نفع ویژه و بیشتر برای خود، حتّی با پایمال شدن منافع عمومی (بیت المال) هستند. در همین راستا، دشمنان امام علی (علیه السلام) تعریف می شوند و لذا روشن می شود که، منطق امیرالمؤمنین (علیه السلام) خیرخواه همه مردم و نه طبق میل قشر خاصّی است.
جنگ برای عدالت
اهمیّت عدالت تا جایی است که برای به وجود آوردن و دفاع از آن، هیچ حد و مرزی نیست. حضرت علی (علیه السلام) در نکوهش هر کس به جهاد نرود می فرمایند: وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْه بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ وَ سِیمَ الْخَسْفُ وَ مُنِعَ الْنِّصْف؛ و با رها کردن جهاد، حقّ از او روى گردان، به خوارى محكوم و از عدالت محروم می شود. (همان؛ خطبه27)
دشمنان عدالت علی، بالأخره نه در میدان نبرد، که در محراب عبادت بر او تیغ کشیدند. و چه نادان است کسی که با عدالت، چنین به پیکار می پردازد! چون نادانسته، عدالت را پیروز، اعلان کرده است.
نبرد جهل و عدالت
وقتی حکومت را به دست گرفت، دلیل قبول حکومت را چنین بیان داشت: أَیَّتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ أَظْأَرُكُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ نُفُورَ الْمِعْزَى مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَدِ هَیْهَاتَ أَنْ أُطْلِعَ بِكُمْ سَرَارَ الْعَدْلِ أَوْ أُقِیمَ اعْوِجَاجَ الْحَق؛ اى مردم رنگارنگ، با دل هاى پریشان و ناهماهنگ! تن هاشان عیان، خردهاشان از آنان نهان! در شناخت حقّ، شما را مىپرورانم همچون دایه اى مهربان، و شما از حقّ مى رمید، چون بزغالگان از بانگ شیر غرّان! هیهات كه به یارى شما تاریكى را از چهره عدالت بزدایم، و كجى را كه در حقّ راه یافته راست نمایم. (همان؛ خطبه131)
انسانیّت به قیافه و شکل انسان داشتن نیست؛ بلکه بُروز عقل و بصیرت انسان است که او را به مقام حقیقی انسان می رساند. معلوم است که با جمعیّت جاهلان، نمی توان عدالت را گستراند، حتّی اگر امیرالمؤمنین (علیه السلام) حاکم باشد! اصلی ترین دشمن عدالت علوی، نه ظلم ظالمان و غارت ویژه خواران، بلکه؛ جهل مردم آن زمان (و هر زمان) است. و این قصّه پُر غُصّه و جانکاه، عاقبت، قتل مرتضی به دست جهل را در پی داشت. تا جهل هست، مَرکب ظلم نیز می تازد.
ضربت عدالت علوی بر دل تاریخ
هنوز که هنوز است ضربه شَست عدالت علی(علیه السلام) در حکومتش، وِرد زبانهاست و همه از آن همه انصاف می گویند. جایی که در جواب برادرش عقیل، آهن گداخته را به او فهماند، یا آنگاه که زیاده خواهی طلحه و زبیرها را رد کرد و فرمود: وَ إِنَّ أَوَّلَ عَدْلِهِمْ لَلْحُكْمُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ إِنَّ مَعِی لَبَصِیرَتِی مَا لَبَّسْتُ وَ لَا لُبِّسَ عَلَیّ؛ نخستین گام كه باید در راه عدالت بردارند، آن است كه خود را محكوم شمارند. همانا، حقیقت بینى من، با من همراه است، نه حق را از خود پوشیده داشته ام و نه بر من پوشیده بوده است. (همان؛ خطبه137) حتّی دشمنان امام نیز از دایره عدلش خارج نشدند؛ چنانکه بعد از ضربت خوردن به فرق مبارک نیز، از رعایت عدالت در حق ضارب خویش غافل نبودند! البتّه این، دستور قرآن کریم است: وَ لا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى؛ و البتّه نباید دشمنىِ گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنید. عدالت كنید كه آن به تقوا نزدیكتر است، و از خدا پروا دارید. (مائده؛ 8)
کلام آخر
هنوز هم، همه به دنبال عدالت علی هستند. هنوز؛ به دنبال مردی می گردند که همچون علی (علیه السلام)، مهربانی را برای همه انسانها بخواهد. هنوز همه منتظرند... أینَ المُعَدُّ لِقَطعِ دابِرِ الظّلَمةِ (دعای ندبه)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید