پُر شدن خزانه خانواده با صرفهجویی
یکی از آسیبهایی که همیشه خانوادهها را رنج میدهد جور نبودن دخل وخرج آنان است که برخی از آن مربوط به کم بودن در آمد است که نمیتوان آنرا انکار کرد اما جالب است بدانید افرادی که درآمد کمی هم ندارند در اکثر موارد از این موضوع رنج میبرند و در بین کسانی که نمیدانند چگونه پولشان خرج شده است خانمها حضور فعالتری دارند.
از آن گذشته خانمها با نظارت و مدیریتی که بر امور خانواده و همسر و فرزندان خود دارند، بهتر میتوانند بر نحوی خرج کردن کل خانواده نظارت کنند. این مقاله به شما خانوادههای گل تبیانب کمک میکند تا نیمهٔ ماه پولتان تمام نشود و لااقل تا 27 ماه از حقوقتان باقی بماند!!!
***
آدم نمیدونه که این پول چطور تموم میشه! هنوز هفته اول ماه نگذشته تمام حقوق خرج شده! همه چیز گران است و دخل و خرجمان به هم نمیرسد. قسطها دارد عقب میافتد و بچهها هر روز خرجشان بیشتر از قبل میشود. وای نمیدانم با این همه مشکل چه کنم!!!
اگر اینها درد دلهای شما نیز باشد ممکن است همه تقصیرها گردن گرانی نباشد و کمی در مدیریت مالی خانواده مشکل پیدا کرده باشید.
معمولاً چیزهایی وجود دارد که روی هم انبار شده است بی اینکه استفادهای داشته باشد و در عوض چیزهایی هست که باید میخریدید و نخریدید.
خوب بهتر نیست کمی با دقت به زندگی خود نگاه کنید. معمولاً چیزهایی وجود دارد که روی هم انبار شده است بی اینکه استفادهای داشته باشد و در عوض چیزهایی هست که باید میخریدید و نخریدید.
شما برای پرداخت قرضهایتان قرض هم میکنید؟ وای! پس لازم است نگاهی به این مطلب و تجربیات دوستانتان بیندازید:
وقتی رانندگی میکنید رادیو هر چند دقیقه یک بار و لابه لای برنامهها آگهی پخش میکند. وقتی در اینترنت هستید مدام آگهیهای بازرگانی جلوی چشمتان رژه میرود و تا میآیید روزنامهای بخوانید بخش آگهیهای آن خوشرنگتر از مطالب صفحه با شما صحبت میکند.
تلویزیون هم که سنگ تمام گذاشته و پنهان و آشکار شما را به مصرف بیشتر دعوت میکند. حتی ممکن است به در منزلتان نیز آگهی تبلیغاتی چسبانده باشند یا یک مشت برگه آگهی به درون خانه و داخل جعبه پست انداخته باشند. میبینید که مصرفگرایی همه جا چنبره زده است و هیچ بعید نیست که به ذهن شما نیز راه پیدا کرده باشد و خوب به هر حال آدم ممکن است خواسته و ناخواسته وسوسه شود.
از همه این حرفها گذشته اگر میخواهید بدهیهایتان را صاف کرده و به آرامش ذهنی دست پیدا کنید، باید به صورت ریشهای با این مشکل برخورد کرده و جلوی ولخرجیهای بیهوده خود را بگیرید.
اولین کاری که کردم این بود که به بازار نرفتم مگر اینکه نیاز ضروری پیش بیاید و قبل از خرید نیز لیست مینوشتم و پولی را که حدس میزدم نیاز است با خودم میبردم نه بیشتر.
سیما میگوید: «تا مدتی قبل عادت داشتم بیشتر پولی را که در خانه بود بردارم و به خیابان و مرکز خرید بروم و موقع بیکاری آنجا پرسه بزنم. واقعاً قصد نداشتم چیزی بخرم اما وقتی وارد آنجا میشدم میدیدم خیلی چیزها احتیاج دارم.
وقتی خرید میکردم بعد از چند وقت میدیدم این وسایل آنقدرها هم مورد نیاز نیست و فقط اشتهای بیاندازه خرید مرا به خریدن واداشته است. بعد از آن متوجه شدم اگر پولهایمان را جمع کرده بودم میتوانستم به یک سفر هیجان انگیز بروم یا برای خرید خانه سرمایهگذاری کنم. دیدم بهتر است وقت را تلف نکنم اولین کاری که کردم این بود که به بازار نرفتم مگر اینکه نیاز ضروری پیش بیاید و قبل از خرید نیز لیست مینوشتم و پولی را که حدس میزدم نیاز است با خودم میبردم نه بیشتر. سعی میکردم مستقیم سراغ جاهایی بروم که این موارد مورد نیاز را میفروشند. در مرحله بعدی سعی کردم به جای وقت گذرانی در بازار به محلهایی مثل نمایشگاههای هنری یا موزه و پارک بروم. جاهایی که احتیاج نبود بیخودی پول خرج کنم. »
در اکثر موارد بیشتر ولخرجیهای روزانه ما تنها از روی عادت شکل میگیرند. در بسیاری از مواقع این مخارج روزانه غیر ضروری به نظر میرسند همین مخارج اندک اگر صرفهجویی شوند میتواند به مصارف مفید و سرمایهای برسند.
به عنوان مثال سحر خانمی 45 ساله است که از اضافه وزن رنج میبرد. او هر روز صبح موقع سر کار رفتن یک کیک 500 تومانی میخرید و در عوض همیشه فکر میکرد کاش اینقدر پول اضافه میآمد که میتوانست یک وسیله ورزشی برای ورزش در خانه بخرد. یک روز او تصمیم گرفت به جای خرید کیک لقمه نان و پنیز که سالمتر است را سر کار ببرد. در عوض این 500 تومانیها را در جایی پسانداز کند. او حساب کرد اگر هر روز 500 تومان کنار بگذارد میشود ماهی 15 هزار تومان و سالی 180 هزار تومان که برای خرید وسیله ورزشی که در نظر داشت کاملاً کافی بود. او با این کار هم به کاهش وزن خود کمک کرد و هم پس از یک سال با پول همان کیکهایی که چاقترش میکردند یک وسیله ورزشی خرید که توانست هفتهای نیم کیلو خود را لاغر کند.
شما هم میتوانید این روش را امتحان کنید و از حالا با یک برنامهریزی شبانه از خانه ناهار ببرید. تمامی آداب خرج کردن خود را مجدداً ارزیابی کرده و ببینید که آیا انجام آنها ضروری است یا خیر؛
به خودتان بگویید: نه!!!
همه چیز را در بانک میگذارم تا جلوی دستم نباشد. این روش امیر است که هیچ کنترلی بر ولخرجیهای خودش ندارد. او مطلقاً از کارت بانکها نیز استفاده نمیکند زیرا فرقی با پول نقد ندارد و همراه بودنش ولخرجی او را تحریک میکند.
او میگوید: از یک جایی باید شروع میکردم. پس از در آمد خود و خانمم همه مخارج ضروری را حساب کردیم و ما بقی را در بانک میگذاریم. هر وقت به یک رقم خوب میرسد با یک برنامهریزی دقیق آن را برای وام قرض الحسنه یا مسکن سرمایهگذاری میکنیم. هدف نهایی ما نیز خانه دار شدن است.
پیشنهاد برای شما:
- سعی کنید از مراکز خریدی که قیمت مناسبتری دارند، خرید کنید. برخی از این مراکز خرید باکلاس همان جنسهای ایرانی خودمان را به نام ترک و غیره با قیمتی چند برابر میفروشند.
- سعی کنید خرجهایتان را بنویسد تا در پایان ماه نگوئید نمیدانم پولم چه شد!
- وقتی بی رویه از برق وتلفن و اینترنت و.. استفاده میکنید به فکر فیش آخر ماه هم باشید.
- میتوان مهانی خاطره انگیزی داد اما در تعداد غذا ومیوه و شیرینی اصراف نکرد.
- برنامه ریزی اینجا هم به شما کمک خواهد کرد. ابتدای هر ماه لیست اقلام مورد نیازتان را بنویسید و هدفمند برای خرید از خانه خارج شوید.
- قبل از اینکه وارد مغازه شوید و قیمت جنسی را بپرسید با خود بگویید: آیا واقعاً به خریدش نیاز دارم؟
مراقب باشید خسیس نشوید و وقتی خزانهتان پر شد با خانواده تفریح و کمی هم ولخرجی کنید ولی آن هم حساب شده باشد.
منبع: چها دیواری - با تغییر
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید