فاعْلموا معاشِر النّاسِ (ذالِک فیهِ وافْهموه واعْلموا) أنّ الله قدْ نصبه لکمْ ولِیّاً وإِماماً فرض طاعته علی الْمهاجِرین والْأنْصارِ و علی التّابِعین لهمْ بِإِحْسانٍ، و علی الْبادی والْحاضِرِ، و علی الْعجمِی والْعربی، والْحرِّ والْممْلوکِ والصّغیرِ والْکبیرِ، و علی الْأبْیضِ والأسْودِ، و علی کلِّ موحِّدٍ.
ماضٍ حکْمه، جازٍ قوْله، نافِذٌ أمْره، ملْعونٌ منْ خالفه، مرْحومٌ منْ تبِعه و صدّقه، فقدْ غفرالله له ولِمنْ سمِع مِنْه و أطاع له.
معاشِرالنّاسِ، إِنّه آخِر مقامٍ أقومه فی هذا الْمشْهدِ، فاسْمعوا و أطیعوا وانْقادوا لاِمْرِ(الله) ربِّکمْ، فإِنّ الله عزّوجلّ هو موْلاکمْ وإِلاهکمْ، ثمّ مِنْ دونِهِ رسوله ونبِیه الْمخاطِب لکمْ، ثمّ مِنْ بعْدی علی ولِیّکمْ و إِمامکمْ بِأمْرِالله ربِّکمْ، ثمّ الْإِمامة فی ذرِّیّتی مِنْ ولْدِهِ إِلی یوْمٍ تلْقوْن الله ورسوله.
هان مردمان! بدانید این آیه درباری (علی) اوست. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است.
[هشدار که] اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است.
هان مردمان! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.
لاحلال إِلاّ ما أحلّه الله و رسوله وهمْ، ولاحرام إِلاّ ما حرّمه الله (علیْکمْ) و رسوله و همْ، والله عزّوجلّ عرّفنِی الْحلال والْحرام وأنا أفْضیْت بِما علّمنی ربِّی مِنْ کِتابِهِ وحلالِهِ و حرامِهِ إِلیْهِ.
معاشِرالنّاسِ، علی (فضِّلوه). مامِنْ عِلْمٍ إِلاّ وقدْ أحْصاه الله فِی، و کلّ عِلْمٍ علِّمْت فقدْ أحْصیْته فی إِمامِ الْمتّقین، وما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وقدْ علّمْته علِیّاً، و هو الْإِمام الْمبین (الّذی ذکره الله فی سورةِ یس: (و کلّ شیءٍ أحْصیْناه فی إِمامٍ مبینٍ).
معاشِرالنّاسِ، لاتضِلّوا عنْه ولاتنْفِروا مِنْه، ولاتسْتنْکِفوا عنْ وِلایتِهِ، فهوالّذی یهدی إِلی الْحقِّ ویعْمل بِهِ، ویزْهِق الْباطِل وینْهی عنْه، ولاتأْخذه فِی الله لوْمة لائِمٍ. أوّل منْ آمن بِالله و رسولِهِ (لمْ یسْبِقْه إِلی الْایمانِ بی أحدٌ)، والّذی فدی رسول الله بِنفْسِهِ، والّذی کان مع رسولِ الله ولا أحد یعْبدالله مع رسولِهِ مِن الرِّجالِ غیْره.
(أوّل النّاسِ صلاةً و أوّل منْ عبدالله معی. أمرْته عنِ الله أنْ ینام فی مضْجعی، ففعل فادِیاً لی بِنفْسِهِ).
روا نیست، مگر آن چه خدا و رسول او و امامان روا دانند؛ و ناروا نیست مگر آن چه آنان ناروا دانند. خداوند عزوجل، هم روا و هم ناروا را برای من بیان فرموده و آن چه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی نهاده ام.
هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...»
هان مردمان! از علی رو برنتابید. و از امامتش نگریزید. و از سرپرستی اش رو برنگردانید. او [شما را] به درستی و راستی خوانده و [خود نیز] بدان عمل نماید. او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد. در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته. و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او همراه بوده است تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کرد و جز او کسی چنین نبود.
اولین نمازگزار و پرستشگر خدا به همراه من است. از سوی خداوند به او فرمان دادم تا [در شب هجرت] در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند.
معاشِرالنّاسِ، فضِّلوه فقدْ فضّله الله، واقْبلوه فقدْ نصبه الله.
معاشِرالنّاسِ، إِنّه إِمامٌ مِن الله، ولنْ یتوب الله علی أحدٍ أنْکر وِلایته ولنْ یغْفِر له، حتْماً علی الله أنْ یفْعل ذالِک بِمنْ خالف أمْره وأنْ یعذِّبه عذاباً نکْراً أبدا الْآبادِ و دهْر الدّهورِ. فاحْذروا أنْ تخالِفوه. فتصْلوا ناراً وقودها النّاس والْحِجارة أعِدّتْ لِلْکافِرین.
هان مردمان! او را برتر دانید، که خداوند او را برگزیده؛ و پیشوایی او را بپذیرید، که خداوند او را برپا کرده است.
هان مردمان! او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر او را نپذیرد و او را نیامرزد. این است روش قطعی خداوند درباره ناسازگار علی و هرآینه او را به عذاب دردناک پایدار کیفر کند. از مخالفت او بهراسید و گرنه در آتشی درخواهید شد که آتش گیری آن مردمانند؛ و سنگ، که برای حق ستیزان آماده شده است.
معاشِرالنّاسِ، بی - والله - بشّرالْأوّلون مِن النّبِیِّین والْمرْسلین، وأنا - (والله) - خاتم الْأنْبِیاءِ والْمرْسلین والْحجّة علی جمیعِ الْمخْلوقین مِنْ أهْلِ السّماواتِ والْأرضین. فمنْ شکّ فی ذالِک فقدْ کفر کفْر الْجاهِلِیّةِ الْأولی و منْ شکّ فی شیءٍ مِنْ قوْلی هذا فقدْ شکّ فی کلِّ ما أنْزِل إِلی، ومنْ شکّ فی واحِدٍ مِن الْأئمّةِ فقدْ شکّ فِی الْکلِّ مِنْهمْ، والشاکّ فینا فِی النّارِ.
معاشِرالنّاسِ، حبانِی الله عزّوجلّ بِهذِهِ الْفضیلةِ منّاً مِنْه علی و إِحْساناً مِنْه إِلی ولا إِلاه إِلاّهو، ألا له الْحمْد مِنِّی أبد الْآبِدین ودهْرالدّاهِرین و علی کلِّ حالٍ.
هان مردمان! به خدا سوگند که پیامبران پیشین به ظهورم مژده داده اند و اکنون من فرجام پیامبران و برهان بر آفریدگان آسمانیان و زمینیانم. آن کس که راستی و درستی مرا باور نکند به کفر جاهلی درآمده و تردید در سخنان امروزم همسنگ تردید در تمامی محتوای رسالت من است، و شک و ناباوری در امامت یکی از امامان، به سان شک و ناباوری در تمامی آنان است. و هرآینه جایگاه ناباوران ما آتش دوزخ خواهد بود.
هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روی منّت و احسان خویش این برتری را به من پیشکش کرد و البته که خدایی جز او نیست. آگاه باشید: تمامی ستایش ها در همه روزگاران و در هر حال و مقام ویژی اوست.
معاشِرالنّاسِ، فضِّلوا علِیّاً فإِنّه أفْضل النّاسِ بعْدی مِنْ ذکرٍ و أنْثی ما أنْزل الله الرِّزْق وبقِی الْخلْق.
ملْعونٌ ملْعونٌ، مغْضوبٌ مغْضوبٌ منْ ردّ علی قوْلی هذا ولمْ یوافِقْه.
ألا إِنّ جبْرئیل خبّرنی عنِ الله تعالی بِذالِک ویقول: «منْ عادی علِیّاً ولمْ یتولّه فعلیْهِ لعْنتی و غضبی»، (و لْتنْظرْ نفْسٌ ما قدّمتْ لِغدٍ واتّقوالله - أنْ تخالِفوه فتزِلّ قدمٌ بعْد ثبوتِها - إِنّ الله خبیرٌ بِما تعْملون).
معاشِر النّاسِ، إِنّه جنْب الله الّذی ذکر فی کِتابِهِ العزیزِ، فقال تعالی (مخْبِراً عمّنْ یخالِفه): (أنْ تقول نفْسٌ یا حسْرتا علی ما فرّطْت فی جنْبِ الله).
هان مردمان! علی را برتر دانید؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید.
دور دورباد از درگاه مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد!
هان! بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد: «هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!» البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش فرستاده. [هان!] تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید. مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد. که خداوند بر کردارتان آگاه است.
هان مردمان! همانا او هم جوار و همسایه خداوند است که در نبشتهٔ عزیز خود او را یاد کرده و درباری ستیزندگان با او فرموده: «تا آنکه مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که درباری همجوار و همسایهٔ خدا کوتاهی کردم...»
معاشِرالنّاسِ، تدبّروا الْقرْآن و افْهموا آیاتِهِ وانْظروا إِلی محْکماتِهِ ولاتتّبِعوا متشابِهه، فوالله لنْ یبیِّن لکمْ زواجِره ولنْ یوضِح لکمْ تفْسیره إِلاّ الّذی أنا آخِذٌ بِیدِهِ ومصْعِده إِلی وشائلٌ بِعضدِهِ (و رافِعه بِیدی) و معْلِمکمْ: أنّ منْ کنْت موْلاه فهذا علِی موْلاه، و هو علِی بْن أبی طالِبٍ أخی و وصِیّی، و موالاته مِن الله عزّوجلّ أنْزلها علی.
هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که: هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛ برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.
معاشِرالنّاسِ، إِنّ علِیّاً والطّیِّبین مِنْ ولْدی (مِنْ صلْبِهِ) هم الثِّقْل الْأصْغر، والْقرْآن الثِّقْل الْأکْبر، فکلّ واحِدٍ مِنْهما منْبِئٌ عنْ صاحِبِهِ و موافِقٌ له، لنْ یفْترِقا حتّی یرِدا علی الْحوْض.
ألا إِنّهمْ أمناء الله فی خلْقِهِ و حکّامه فی أرْضِهِ. ألاوقدْ أدّیْت.
ألا وقدْ بلّغْت، ألاوقدْ أسْمعْت، ألاوقدْ أوْضحْت، ألا و إِنّ الله عزّوجلّ قال و أنا قلْت عنِ الله عزّوجلّ، ألاإِنّه لا «أمیرالْمؤْمِنین» غیْر أخی هذا، ألا لاتحِلّ إِمْرة الْمؤْمِنین بعْدی لاِحدٍ غیْرِهِ.
هان مردمان! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، یادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن یادگار گران سنگ بزرگ تر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.
هان! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند.
هشدار که من وظیفهٔ خود را ادا کردم. هشدار که من آن چه بر عهده ام بود ابلاغ کردم و به گوشتان رساندم و روشن نمودم. بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم. هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان بری کسی جز او روا نباشد.
ثم قال: «ایهاالنّاس، منْ اوْلی بِکمْ مِنْ انْفسِکمْ؟ قالوا: الله و رسوله. فقال: الا من کنْت موْلاه فهذا علی موْلاه، اللهمّ والِ منْ والاه و عادِ منْ عاداه وانْصرْمنْ نصره واخْذلْ منْ خذله.
سپس فرمود: مردمان! کیست سزاوارتر از شما به شما؟ گفتند خداوند و پیامبر او! سپس فرمود آگاه باشید! آن که من سرپرست اویم، پس این علی سرپرست اوست! خداوندا دوست بدار آن را که سرپرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن که او را دشمن دارد و یاری کن یار او را؛ و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد.
معاشِرالنّاسِ، هذا علِی أخی و وصیی و واعی عِلْمی، و خلیفتی فی امّتی علی منْ آمن بی وعلی تفْسیرِ کِتابِ الله عزّوجلّ والدّاعی إِلیْهِ والْعامِل بِمایرْضاه والْمحارِب لاِعْدائهِ والْموالی علی طاعتِهِ والنّاهی عنْ معْصِیتِهِ. إِنّه خلیفة رسولِ الله و أمیرالْمؤْمِنین والْإمام الْهادی مِن الله، و قاتِل النّاکِثین والْقاسِطین والْمارِقین بِأمْرِالله. یقول الله: (مایبدّل الْقوْل لدی).
بِأمْرِک یاربِّ أقول: الّلهمّ والِ منْ والاه وعادِ منْ عاداه (وانْصرْ منْ نصره واخْذلْ منْ خذله) والْعنْ منْ أنْکره واغْضِبْ علی منْ جحد حقّه.
هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.»
پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاریاش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور.
اللهمّ إِنّک أنْزلْت الْآیة فی علِی ولِیِّک عِنْدتبْیینِ ذالِک ونصْبِک إِیّاه لِهذا الْیوْمِ: (الْیوْم أکْملْت لکمْ دینکمْ وأتْممْت علیْکمْ نِعْمتی و رضیت لکم الْإِسْلام دیناً)، (و منْ یبْتغِ غیْرالْإِسْلامِ دیناً فلنْ یقْبل مِنْه وهو فِی الْآخِرةِ مِن الْخاسِرین). اللهمّ إِنِّی أشْهِدک أنِّی قدْ بلّغْت.
معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که: «امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.» «و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه میگیرم که پیام تو را به مردمان رساندم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید