یکی از گروههایی که در تاریخ اسلام، به تحریف تاریخ پرداخت «واقفیه» است. این گروه در سال 183 ه. ق. مصادف با شهادت موسی بن جعفر (ع) اعلام موجودیت کرد و خط مشی عقیدتی و سیاسی خویش را بر مبنای انکار مرگ حضرت موسی بن جعفر (ع) و مبارزه با امامت حضرت رضا (ع) قرار داد.
واقفیه را از این جهت واقفیه نامیدهاند که بر امامت موسی بن جعفر (ع) توقف کردهاند و آن حضرت را به عنوان آخرین فرد در سلسلهٔ امامت پنداشتهاند آنها میگویند موسی بن جعفر (ع) از دنیا نرفته، او زنده در پس پردهٔ غیبت پنهان است تا روزی که به امر خداوند ظاهر شود و شرق و غرب جهان را که مملو از ستم و ستمگر گردیده از عدل و داد پر نماید.
واقفیه میگویند موسی بن جعفر (ع) به این شکل از نظرها پنهان شد که وقتی نقشهٔ کشتن او از طرف دستگاه هارونالرشید کشیده شد روز روشن از زندان خارج گردید و دیگر کسی او را ندید و آن شخصی را که هارون بعنوان موسی بن جعفر (ع) اعلام کرد که در زندان از دنیا رفته و عاقبت در قبرستان قریش مدفون گشت موسی بن جعفر (ع) نبوده بلکه شخصی شبیه آن حضرت بوده است.
آنها برای اثبات ادعای خود روایاتی را از امام صادق (ع) نقل کردهاند که آن امام بزرگوار در مورد فرزندش موسی (ع) چنین فرموده است:
«او همان قائم موعود حضرت مهدی (ع) است و هرگاه مشاهده کردید که سر او غلطان غلطان از کوه به زیر میآید نپذیرید پس او زنده و رهبر شما، امام قائم است». (1)
گروهی از واقفیه نسبت به موسی بن جعفر (ع) چنین عقیده دارند:
«موسی بن جعفر (ع) زنده است او نمرده و نخواهد مرد، همانند حضرت عیسی (ع) به آسمان رفت. او همان امام قائم منتظر است که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود بعد از آن که پر از ظلم و جور شده باشد. به گمان واقفیه آن کسی که در زندان سندی بن شاهک محبوس گردید، موسی بن جعفر (ع) نبود بلکه شخصی شبیه آن حضرت بود و آنان میپنداشتند که موسی بن جعفر است». (2)
برخی گفتهاند که او امام قائم است و بمرد و امامی جز او نباشد ولی پس از مرگ بازگشته و در جایی پنهان شده و یاران او با وی دیدار میکنند و او به ایشان امر و نهی میفرماید. در این باره روایاتی از پدرش آوردهاند که از آن جمله فرمود:
«بدان جهت قائم را قائم نامند که بعد از مرگ برمیخیزد».
برخی از آنان کشته شدن او را انکار کرده گفتند که وی بمرد ولی خداوند او را به نزد خود به آسمان برد و در هنگام قیامش دگر باره بازمیگردد. (3)
آراء و اعتقاد واقفیه نسبت به امام موسی بن جعفر (ع) مختلف است و این که آیا آن حضرت زنده است یا مرده، به آسمان رفته و یا در زمین از دیدهها پنهان گردیده، او را کشتهاند یا خود از دنیا رفته مسائلی است که در تاریخ فکری و اعتقادی این گروه وجود دارد ولی آنچه که از نظر کلی میتوان در مورد واقفیه بیان کرد این است که همهٔ آنان بر این عقیده وحدت نظر دارند که امام کاظم (ع) امام قائم است و پس از او امامی وجود ندارد.
علامه بزرگ مرحوم مامقانی در «مقیاس الهدیه» واقفیه را به سه دسته تقسیم کرده است و این طور اظهار میکند: «به واقفیه (موسویه) هم گفته میشود و ایشان بر سه دسته تقسیم شدند: گروهی در زنده و مرده بودن موسی بن جعفر (ع) شک کردند که (ممطوره) خوانده میشوند. برخی از آنها به مردن آن حضرت یقین پیدا کردند که (قطعیه) نامیده شدهاند. و بعضی دیگر کسانی هستند که زنده بودن آن امام (ع) را معتقدند و این گروه را (واقفیه) مینامند». (4)
(منبع: کتاب واقفیه و حضرت رضا)
پینوشت:
1. المقالات و الفرق، ص 89
2. حیوه الامام موسی بن جعفر، ج 2، ص 204
3. فرق الشیعه نوبختی ترجمه و تعلیقات محمدجواد مشکور، ص 119
4. المقالات و الفرق، ص 236
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید