شفاعت ما به كسي كه نماز را كوچك بشمارد نميرسد.
امام صادق عليهالسلام در لحظه شهادتشان وصايايي در زمينه امامت، در زمينه مسائل خانوادگي و بخشي نيز در مورد عامه داشتهاند.
امام صادق عليهالسلام به فرزندان خود گفت: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَ اَنتُم مُسلِموُن يعني نميريد مگر اينكه مسلمان از دنيا برويد و در جايي ديگر به كسان و خويشان خود فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ يعني شفاعت ما به كسي كه نماز را كوچك بشمارد نميرسد.
ايشان به خانواده خود وصيت كرد كه پس از شهادتم تا چند سال در موسم حج در مني براي او مراسم عزاداري برپا كنند و دستور داد براي خويشاوندانش هديهاي بفرستند و حتي در روايات آمده است كه براي حسن افطس هفتاد دينار بفرستند در صورتيكه «حسن افطس» كسي بود كه با خنجرش به امام حمله كرده بود و گفته بود ميخواستم آيهاي را كه در قرآن در مورد صله رحم آمده است، اجرا كرده باشم.
امام صادق عليهالسلام در آخرين لحظات حيات خود كه شهادتشان را نزديك ميديدند، دستور دادند كه تمام خانواده و خويشان نزديكشان بر سر بالينش جمع شوند و پس از آنكه همه آنان در كنار امام حاضر شدند، حضرت چشم باز كردند و به صورت تك تك آنها نگاه كردند و فرمودند: «انّ شفاعتنا لاتنال مستخفاٌ بالصلوة»
كه اين وصيت امام، به دليل آن است كه در آئين اسلام، نماز جايگاه بسيار مهمي دارد، بطوريكه امام در آخرين لحظههاي زندگيشان از ميان هزاران مسئله، فقط نماز را سفارش ميكنند و اين فقط بخاطر اين است كه امام صادق عليهالسلام هادي امت و پاسدار دين است و نماز در اين ديدگاه از اهميت فراواني برخوردار است. امام صادق عليهالسلام بدين وسيله خواستند بيان كنند كه خويشاوندي با پيامبر (ص) اگر توأم با انجام فرائض و تكاليف ديني نباشد، سودي براي آنان نخواهد داشت.
«ام حميده»؛ مادر امام موسي كاظم و همسر امام صادق عليهماالسلام از اين رفتار امام شگفت زده شده بود كه چگونه امام به هنگام شهادت از اين فريضه بسيار بزرگ غفلت نداشته و هر گاه اين رفتار امام را به ياد ميآورد، ميگريست.
سالمه كنيز و خدمتكار امام صادق عليهالسلام از حضرت پرسيد: چگونه به مردي كه با دشنه و خنجر به شما حمله كرده و قصد قتل شما را داشته، چنين هزينهاي را عطا ميكنيد؟ امام در جواب او فرمودند: براي اينكه ميخواهم مشمول اين آيه قرآن باشم كه فرمود: «وَالَّذينَ يَصِلُونَ مااَمُرَاللهُ بِهِ يُوصَلَ وَ يَخَشونَ رَبَّهُم وَيَخافُونَ سُوءِ الحِسابِ» يعني كسانيكه فرمان خدا را در مورد صله رحم و دلجوئي ازخويشاوندان اجرا ميكنند و ازخدايشان ميترسند و از محاسبه روز فيامت بيمناكند و بعد فرمودند: اي سالمه! خداوند بهشت را آفريد و بوي آن را بسيار خوش و مطبوع گردانيد كه از فاصلهاي به مسافت دو هزار ساله به مشام ميرسد، اما عاق پدر و مادر و كسي كه قطع رحم كرده است، بوي آن را احساس نميكند. اين وصيت امام نيز بيانگر اهميت صله رحم است و رفتار خود امام نيز به شكلي بوده است كه با ارحامش پيوند داشته و حتي با آنان كه با او قطع رحم كردهاند و براي كشتن ايشان به طرف او حمله كرده بودند به طريق نيكو رفتار كند و هزينهاي بعنوان صله براي آنان فرستاد، و براستيكه اين روش از اخلاق انبياء و اولياء عليهمالسلام است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید