آیا به راحتی خواستههای خود را با دیگران در میان میگذارید؟ یا در حضور دیگران خود را دستکم میگیرید؟ آیا دیگران شما را به هر طرف که بخواهند سوق میدهند؟ و یا این شما هستید که برای رسیدن به اهدافتان، سایرین را تحت فشار گذاشته و بر آنها سلطهجویی میکنید؟ یکی از ویژگیهای وجودی هر انسان و خصوصاً جوانان، میل به دیده شدن و ابراز وجود کردن (Assertion) است. اغلب ما میل داریم در ارتباط با دیگران، از روابط زناشویی گرفته تا رابطه با دوستان و همکاران به نحوی خود را نشان دهیم. گاهی خودمان از این که تا چه حد میتوانیم بر دیگران تأثیر گذاشته و حرف خود را به کرسی بنشانیم، دچار تردید میشویم و نمیدانیم آیا آن طور که میخواستیم، موفق بودهایم یا خیر؟ مطمئناً هدف از یک مباحثه سودمند، دستیابی به تفاهمی است که برابری ارزشهای طرفین مورد اهمیت قرار گیرد. در این نوشته به بررسی و تحلیل روانشناختی ابراز وجود کردن در ارتباطات و مذاکرات با سایرین پرداخته و سعی میکنیم با ارائه روشهایی برای تقویت کردن نقش «خود» در یک ارتباط صمیمانه، در این زمینه کمکتان نماییم تا تحسین و تمجید شخص یا اشخاص مخاطبتان را برانگیزانید. به شرطی که خودتان نیز با اعتماد به نفس و عزت نفس، تلاش کنید و البته هیچگاه از یاد نبرید که حقوق شهروندی دیگران را باید رعایت کرد.
چرا ابراز وجود؟
همان طور که گفتیم، ابراز وجود کردن و نشان دادن هویتی مستقل، یکی از مهمترین ویژگیهای دوران نوجوانی و از نشانههای بلوغ اجتماعی و ورود به جامعه است. هر نونهالی که به مرحله بلوغ میرسد، معمولاً چنین رفتاری از خود نشان میدهد. هر کسی که به سنین حساس جوانی قدم میگذارد، دوران پرالتهابی را پیش روی خود میبیند. جوان پس از درک وجود خود مایل است آن را بروز دهد. نکته دیگر این است که جوان دوست دارد ابراز وجود کرده و به این وسیله احساس اعتماد به نفس کند. جوانان ابراز وجود میکنند تا جایگاه خود را در میان جامعه باز کرده و به دیگران آن را بنمایانند. حتی بسیاری از جوانان برای ابراز وجود کردن، اقدام به شکستن هنجارها و الگوهای اجتماعی یا روی آوردن به اقدامات نه چندان متعارف مینمایند چرا که به نظر آنها این روشها از الگوهای مورد قبول جامعه متمایز و در نتیجه جذاب به نظر میرسند.
میل به دیده شدن و ابراز وجود نمودن در تمام انسانها به نسبتهای مختلف وجود دارد و تنها به دوران جوانی اختصاص ندارد. حتی گاهی ممکن است این خصلت به صورت نوعی خودنمایی جلوه کند. وجود این احتمال و شرایط حساس دوران جوانی، ضرورت ارائه الگوهای مناسب به جوانان را آشکار میسازد. از آنجا که تمام امیال و هیجانات در جوانان شدیدتر و پررنگتر از دیگر گروههای سنی است اگر جامعه نتواند به جوانان خود مسیرهای درست ابراز وجود کردن را ارائه کند، طبیعی است که آنها سردرگم و بی هدف به حال خود رها شده و ممکن است به راههای نادرست روی بیاورند. به عبارتی هنگامی که جوانی قادر نباشد در خانه، مدرسه و نهایتاً جامعه دیدگاهش را آزادانه بیان کند، به ناچار برای رهایی از این فشار و برای مهار کردن خشم خویش از محیطی که تصور میکند زندگی را بر او تنگ کرده است، خودآگاه یا ناخودآگاه به شکستن ارزشهای رایج اقدام میکند. او در این شرایط، با فاصله گرفتن از ارزشها و هنجارهای موجود جامعه میخواهد بگوید: «من هستم. مرا ببینید»!
جوانی که ابراز وجود نکرده و رفتار شجاعانهای را به نمایش نگذارد، ممکن است با از دست دادن موقعیت مناسب به فکر واکنش دیگری بیفتد. واکنشهایی پرخاشگرانه که در صورت درونگرا بودن به افسردگی و در بعضی موارد به خودکشی منجر میشود و در صورت برونگرا بودن، به رفتارهایی تهاجمی و خشونتآمیز در برابر دیگران منجر میشود و در هر صورت، پیامدهای ناخوشایندی را در پی خواهد داشت. با ابراز وجود کردن میتوان عکسالعمل مناسبی را نشان داد. آیا با تمام این توضیحات، هنوز هم معتقدید که باید با جوانی که ابراز وجود میکند، برخورد نمود؟ آیا مردم در سنین بالاتر، به ابراز وجود کردن نیازی ندارند؟ چگونه میتوان ابراز وجود کرد و علاوه بر رسیدن به هدف مورد نظر، سایرین را دچار سوءتفاهم نکرد؟
ابراز وجود ایده آل، راهی برای مقابله با مسائل
«اعتماد به نفس»، «ارادهای مصمم»، «قدرت غلبه بر خود»، «اطمینانی روشنبینانه»، «استعداد تأثیر بر دیگران» «توان ذهنی و روانی بالا» و «مهارت لازم برای غلبه بر انواع مشکلات؛» آیا این ویژگیها در شما وجود دارد؟ در برابر تحقیر کردن دیگران یا اهمیت ندادن آنها چه پاسخی میدهید؟ خشم، سردرگمی، ابهام یا درماندگی به سراغتان میآید، یا ...؟ اگر جواب ایده آلی برای این سؤالات ندارید توصیه میکنیم در خود تغییراتی ایجاد نمایید. شاید کار سادهای به نظر نرسد، اما این مهم از شما ساخته است. همان طور که گفتیم ابراز وجود یک واکنش طبیعی به نیاز اجتماعی شدن انسان است. این واکنش میتواند در مقابل مسائل خاص نیز مورد توجه قرار گیرد. وقتی ابراز وجود کردن صحیح را بیاموزید، میتوانید مستقیماً و صادقانه با نگرانیها روبرو شوید و تا حد امکان به تعادل دست یابید. باید احساس کنید که بر سرنوشت خود مسلط هستید. ابراز وجود کردن، نقطه مقابل دل و جرئت نداشتن و سلطهپذیری است و ابزار اساسی آن، «داشتن اعتماد به نفس» و «احترام گذاشتن به حقوق دیگران» میباشد. انجام موفق آنها منجر به ایجاد روابطی صمیمانه با دیگران خواهد شد. البته روانشناسان با دیدگاههای اندک متفاوتی به این موضوع مینگرند.
گفتیم که هدف ما در این بحث بررسی جنبههای «ابراز وجود کردن» در ارتباط با سایر افراد است. ارتباطات مهمترین فن در زندگی محسوب میشود. همه ما در تمام مدت روز به گونهای با هم در ارتباط هستیم. مکالمات و مذاکرات، بخشی از این ارتباط میباشند. مذاکره فن و هنر گفتگو است که در هنگام آن کنشهای آگاهانه، سازوکارهای حرفهای و فرآیندهای پیچیده در هم میآمیزند تا تسابقی (پیشی گرفتن بر یکدیگر) را به سرانجام برسانند و با دیگران عرصه این تسابق را به توافقی رهنمون سازند. از این منظر، گفتگو یک فرهنگ، یک استراتژی، یک تئوری، یک فناوری قدرت، یک راه برونرفت، یک بازی سیاسی هوشیارانه و راهبردی و نهایتاً یک فرصت است. گفتگو در زیباترین بیان آن به تعبیر مولانا «علم آمیزش نمودهای روحی، روانی، ذهنی و رفتارهای انسانها و یا همان دانشی است که تفاهم جلوههای روحی را موجب میشود و دنیاهای به ظاهر ناسازگار، در آن به همزیستی میرسند.»
حفظ عزت نفس
برای داشتن یک گفتگوی سالم، حفظ عزت نفس (Self-regard) اهمیت بسزایی دارد؛ به طوری که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: «نیازها و خواستههای خود را با عزت نفس بخواهید.» (الجامع الصغیر ج 1) کسی که بیاموزد چگونه بر خود مسلط شود، چگونه احساساتش را زیر سلطه عقل درآورد و در حضور دیگران اعتماد به نفس کامل داشته باشد، میتواند بر تمام کسانی که با آنها سر و کار دارد، تأثیر بگذارد. یک سخن پرصلابت و رفتار خوشقریحه و یک نگاه مصمم و پرانرژی توأم با آرامش، به نحو شایان توجهی بر دیگران تأثیر خواهد گذاشت. اگر در کسی توانایی ابراز وجود مشاهده نمیشود، یا به دلیل برخوردار نبودن از مهارتهای لازم است، یا به خاطر ترسی درونی از انجام این کار و نداشتن اعتماد به نفس است و یا به این دلیل که فرد این حق را برای خود قائل نمیشود و در واقع عزت نفس ندارد. توانمندی شخصی هر فرد و داشتن روابط سالم، وی را در رفع این موانع کمک میکند.
ابراز وجود در حقیقت مستلزم شناخت خود، ارتباط با این «خود» و سپس برقراری رابطه با جهان پیرامون است. به گونهای که ویژگیهای وجود برای خویش و دیگران تعریف شود. یکی از بهترین راههای ابراز وجود برای افراد، نشان دادن توانمندیها و قابلیتهای آنهاست. معمولاً هر کسی با مجموعهای از تواناییها و ناتوانیهای خود مواجه است و نهایتاً آنها را میپذیرد. سپس با توجه به آموختهها و نحوه آموختن، سعی میکند به کمک توانمندیهایش، «خود» را به اجتماع معرفی کند؛ به عبارت دیگر ابراز وجود نموده و به این ترتیب به یکی از نیازهای روحی خود پاسخ داده و از این طریق اعتماد به نفس را در خود پرورش میدهد، با سایر افراد ارتباط برقرار میکند و به طور کلی به سلامت روان خود کمک میکند. تحقق همه این اهداف در سایه ابراز وجود مثبت کردن میسر میشود. اما اگر جوان به هر دلیلی قابلیت «ابراز وجود مثبت» را در خود نیابد، برای جبران خلأ ناشی از آن به سمت تظاهرات منفی کشیده میشود.
رفتار شهامت آمیز با افزایش تعادل و تساوی در روابط افراد، به آنها امکان میدهد با رعایت منافع خویش روی پای خود ایستاده و بدون دلهره و نگرانی بیمورد، به راحتی احساسات صادقانه خود را ابراز داشته و حقوق خود را مطالبه نمایند.
علاوه بر آن، ابراز وجود نمودن باعث کاهش احتمال نگرانی ناشی از برخورد با سایرین میگردد. با ابراز وجود و ایستادگی کردن و دست به ابتکار زدن، در هر شرایطی از شدت اضطراب درونی کاسته شده و احساس ارزشمند بودن، به فرد دست میدهد.
بررسیها نشانگر آن هستند که اشخاص با ابراز وجود به عزت نفس بالاتری دست یافته، از شدت اضطرابشان کاسته شده و بر افسردگی خود غلبه کردهاند. احترام بیشتر سایرین را برای خود خریدهاند و در موقعیتی قرارگرفتهاند که با دیگران ارتباطی مؤثر داشته باشند.
ناراحتیهایی از قبیل سردرد، خستگی عمومی، اختلالات گوارشی، تنگی تنفس و نهایتاً تحقیر و ایجاد عقده، میتواند در پی ناتوانی در ابراز وجود کردن رخ دهد. لذا سالمتر زیستن ایجاب میکند که در روابط با دیگران زمام امور خویش را در دست گرفته، با عزت نفس و راحتی بیشتر احساسات را ابراز کرد. لازم به یادآوری است که رفتار قاطعانه و ابراز وجود نمودن، معادل پرخاشگری و پایمال کردن حقوق دیگران نیست، چرا که احترام به حقوق دیگران، جزء لاینفکی از یک ابراز وجود سالم است. افراد موفق، رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی برای موفق شدن را به سود یک زندگی متعادل کنار گذاشتهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که با ابراز وجود کردن بهجای رفتارهای تهاجمی و پرخاشگرانه، بهتر میتوانند به خواستههای خود جامه عمل بپوشانند. فردی که ابراز وجود میکند بهتر میتواند با طی مدارج ترقی به موفقیت دست یابد. ابراز وجود صادقانه، یک دارایی بیحدوحصر در روابط خصوصی است که بر اثر آن صمیمیتهای خانوادگی و دوستیهای قابلاعتماد به وجود میآیند. فرد ابراز وجود کننده با اعتماد به نفس، تواناییهای خودش را شناخته و اجازه بروز مشکلات را نمیدهد.
موانع اجتماعی: ابراز وجود کردن و قاطعیت داشتن، نیاز به شناخت بیشتری دارند. چرا که گاه با تهاجم مخرب به اشتباه گرفته شده و موجب واکنشهایی همچون سرزنش کردن از طرف دیگران میگردد. مثلاً در مدرسه، دانش آموزان ساکتی که به اقتدار مسئولان و معلمان خدشهای وارد ننمایند، مورد تأیید بوده و محصلانی که فرد یا مدرسه را مورد سؤال قرار دهند، سرزنش میشوند. این نحوه برخورد بر عملکرد اشخاص در محیط کاری آینده آنها اثر گذاشته و مشاهده میشود که غالباً شرایط محل کار نیز کمکی به این موضوع نمیکند. در نتیجه کارکنان در محیط کار احساس میکنند حق انتقاد ندارند و ابراز وجودشان مانع پیشرفت و پاداش خواهد شد. از نظر اغلب افراد، ابراز وجود کردن در محل کار دشوار است. ترس از برخورد کارفرما یا رئیس اداره و حتی احتمال اخراج در برخی موارد، از عمدهترین موانع به حساب میآیند.
تفسیری مثبتگرایانه از ابراز وجود
ابراز وجود کردن، برابری میان انسانها را افزایش میدهد، به آنها امکان میدهد تا به سود خود اقدامی صورت داده و بدون اضطراب روی پای خود بایستند و احساسات خود را صادقانه و با خیالی راحت ابراز نمایند. همچنین به آنها امکان میدهد که بدون ضایع کردن حقوق دیگران حق خود را به دست آورند. توضیح آن که «برابری بیشتر در روابط انسانی»، به معنای داشتن نگاه یکسان به طرفین و دادن فرصت پیروزی به یکدیگر است. «به سود خود رفتار کردن»، به مفهوم توانایی در تصمیمگیری درباره شغل، سبک زندگی و برنامههای زندگی با توجه به منافع شخصی میباشد. ابتکار گشودن باب گفتگو، سازماندهی فعالیتها، اعتماد به قضاوت خود، در نظر گرفتن اهداف و تلاش برای رسیدن آنها، کمک گرفتن از دیگران و مشارکت در امور اجتماعی از جمله رفتارهایی است که به سود خویشتن تمام میشود.
«ایستادن روی پای خود» به معنای «نه» گفتن در وقت مقتضی، در نظر گرفتن محدودیتهای زمانی و توانی، دفاع از عقیده مطرح شده و واکنشی مناسب در برابر انتقاد یا چشم دیگران میباشد. «ابراز صادقانه و راحت احساسات» به مفهوم توانایی مخالفت کردن با عقیدهای خاص، بودن تشویش یا عصبانیت و بهجای آن اذعان به احساس درونی به کار میرود. «مطالبه حق خود»، یعنی خود را شهروندی شایسته و مصرفکنندهای محق دانستن، اظهار عقیده و فعالیت نمودن برای تغییر شرایطی که مخالف خواسته است، آن هم با ایستادگی در برابر هر گونه تخطی به حقوق خود و دفاع از منافع خویش. «انکار نکردن حقوق دیگران»، یعنی ابراز احساسات خود بدون انتقاد غیرمنصفانه از سایرین، بدون آسیب رساندن، ناسزاگویی، تحقیر کردن و سلطهجویی نمودن. با این حساب ابراز وجود کردن، تأیید خویشتن به شکلی مثبت است که در عین حال برای سایر کسانی که در زندگی شما وجود دارند، ارزش قائل شود.
غلبه بر نفس: مهارت در فن ابراز وجود کردن، به ما جسارت میبخشد تا بتوانیم نفس خود را مهار کنیم. البته نمیتوانیم با آموختن و تمرین، نفس را آن قدر در سینه حبس نماییم تا نقش بر زمین شویم. اما مطمئناً میتوانیم بیاموزیم که چگونه با اکسیژن «خوب» تنفس کنیم! به همین ترتیب میتوانیم بیاموزیم که حتی غرایز خود را مهار کنیم. به عنوان نمونه، انسان فطرتاً به هنگام بحران، یا به کشمکش و تعارض متوسل میشود و یا در جستجوی گریز برای رهایی است. اگر چه این غریزه برای اجداد ما مفید بوده، ولی در عصر حاضر مؤثر نیست، چرا که اگر بخواهیم با توسل به غریزه ستیزهجویی و به قیمت زیر پا نهادن حقوق دیگران، برنده شویم روابطی آکنده از خصومت و خشم در انتظارمان خواهد بود. اگر هم به غریزه گریز اتکا کنیم و با رفتاری انفعالی و کورکورانه به اطاعت از دیگران گردن نهیم، نتیجه آن خواهد شد که یا هر دو طرف در این بازی بازنده خواهند بود و یا به دیگران اجازه دادهایم تا با نادیده انگاشتن حقوق ما، برنده شوند.
همان طور که گفتیم میتوان با چیرگی بر خویشتن، شخصیت اصلی و حقیقی خود را یافت و آن را نقطه ثقل خویش قرار داد. بعضی افراد پس از آن که با تمرین اندکی بر خود و زبان خود مسلط میشوند، چنان تحت تأثیر احساس قرار میگیرند و به تهور و بیباکی گرایش مییابند که از مرز قاطعیت کلام نیز میگذرند و در نتیجه گستاخیشان کار را به تعارض و کشمکش میرساند. گویی با مهارتی که برای ابراز وجود یافتهاند، فراموش کردهاند که دیگران هم حق دارند نقطه نظرات خود را مطرح کنند و به این ترتیب حس همدلی و احترام متقابل موردنیاز را در ارتباط نادیده میگیرند. بهترین شیوه برای تشخیص جسارت در گفتار، تمرین آن در فضایی مناسب و در جمع افرادی است که این قدرت و اختیار را داشته باشند که در صورت پا از حد فرا گذاشتن، به شما هشدار دهند.
ویژگیها: برای شناخت افراد با وجود (کسانی که به مناسبترین وجه ممکن ابراز وجود مینمایند)، به شیوه بیان آنها توجه کنید. این افراد عبارات خود را با لغت «من» آغاز میکنند. آنها با صراحت و در کمال شجاعت سخن میگویند و در عین حال، پیشنهاداتشان آمرانه و تحکمآمیز نیست؛ بلکه صمیمانه و بر مبنای همدلی است. جملاتشان عاری از واژگان «باید» و «میبایستی» است. گشادهرو هستند و انتقادات سازندهشان فاقد ملامت، عیبجویی، حدس و گمان میباشد. رفتارشان متین و انعطافپذیر است. به دیگران اعتماد میکنند. آنها را میپذیرند و باحوصله به نقطهنظرهایشان گوش میدهند.
به طور کلی افرادی که به وسیله ارتباطی بیانی ابراز وجود میکنند، دارای این ویژگیها هستند: روشن، صادقانه و مختصر سخن میگویند. از لغت «من» در آغاز کلام خود استفاده میکنند. بین عقیده و حقیقت، تفاوت قائلاند. دستورات خود را در قالب پرسش مطرح میکنند. بجای اینکه در مقام نصیحتگویی برآیند، پیشنهادهایی را در جهت موفقیت دیگران مطرح میکنند. انتقادات سازنده آنها فاقد سرزنش و ملامت میباشد. با مطرح کردن سؤالات، افکار و احساسات دیگران را جویا میشوند. به حقوق دیگران همچون حقوق خود مینگرند. وقتی با کسی اختلافنظر دارند، ضمن رعایت احترام به دنبال راهحلهایی هستند که مورد قبول طرفین باشند. افرادی که با ارتباطات رفتاری ابراز وجود مینمایند، دارای این خصوصیات میباشند: به وقت مناسب تماس برقرار میکنند، ادب و نزاکت را در ایستادن و نشستن رعایت میکنند. با حرکت سر و دست و تغییراتی که به چهره میدهند، نقطه نظرات خود را همراهی مینمایند. لحن کلام آنها محکم، قاطع و روشن است.
چهرهای موقر، متین و گشاده دارند. هنگام خوشحالی، لبخند زده و در وقت خشم، گره بر ابروان میآورند. آهنگ کلامشان ملایم و منظم است، بر کلمات مهم و کلیدی تأکید نموده و به ندرت در هنگام صحبت کردن دچار مکث میشوند. برخی افراد به یاری ارتباطات بیانی، ابراز وجود میکنند و بعضی با استفاده از ارتباطات رفتاری این فن را به کار میگیرند. همچنین افراد دارای اعتماد به نفس با ویژگیهایی چون صداقت، انعطافپذیر، شاد، خوشبین، حامی دیگران، گشادهرو، مطمئن، صبور، مسئول و معقول معرفی میشوند.
پایان کلام:
نحوه برقراری ارتباط با دیگران، از مهمترین مهارتهای زندگی محسوب میشود. همه ما در تمام مدت روز به گونهای با یکدیگر در ارتباطیم. به هنگام معاشرت با دیگران، منش شما به طور مداوم از خلال رفتار و گفتارتان ساطع میشود. گوش فرادادن همدلانه، اهرم ارتباطی نیرومندی است و اطلاعات سودمندی را ارائه میدهد. فهمیدن این نکته که مخاطب چه کنش و واکنشهایی دارد و از نظر شخصیتی متعلق به کدام گروه بوده و از نظر برقراری رابطه جزء چه دستهای قرار میگیرد، به انتخاب الگویی مناسب برای ابراز وجود کردن کمک میکند. جهت احساس شدن و احساس وجود کردن باید خطر درد و رنج را پذیرفت و ریسک انتقاد و حتی طرد شدن را قبول کرد. انجام دادن یک بحث موفق ارزشمند و لذتبخش است. مردگان هیچوقت بحث موفق ارائه نکردهاند. آنهایی که از مردگان تقلید میکنند، هیچ موقع در بحث موفق نیستند.
منابع و مآخذ:
روانشناسی ابراز وجود / دکتر رابرت البرتی و دکتر مایکل امونز / مهدی قراچه داغی
من هستم، پس هستم / مهدی جدی نیا / نسل
رشته زندگی خود را در دست بگیرید / وین دایر / محمدرضا آل یاسین
چگونه بحث کنیم تا پیروز شویم / گری اسپنس / ابوالفضل حاج حسینی و علی طباطبایی
قدرت اراده / پل ژاگو / ایرج مهربان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید