تمايل آدمي به زيبايي و جمال يکي از خواهشهاي فطري بشري است، و احساس لذت از مناظر زيبا، با سرشت انسان آميخته شده. به گواهي روان شناسان حس زيبايي يکي از چهار بعد روح انساني است که به ضميمه حس نيکي، و حس دانايي و حس مذهبي ابعاد اصلي روان آدمي را تشکيل مي دهند و معتقدند تمام زيبايي هاي ادبي، شعري، صنايع ظريفه و هنر به معني واقعي همه مولد اين حس است(1).
و به همين جهت تمام طبقات مردم حتي ملل و اقوام وحشي داراي اين احساس طبيعي هستند، و پاره اي از صفات در نظرشان زيبا و جميل است و آن را ميزان جمال و دلبري مي دانند.
«يک بومي استراليايي درست مانند مهرويان پارسي هميشه همراه خود مقداري رنگهاي زرد و سرخ و سفيد دارد تا گاه گاه در زيبايي خود دستکاري کند، هروقت سرخاب و سفيداب وي در شرف تمام شدن باشد، به مسافرتهاي خطرناک و دور و دراز مي پردازد تا زاد و توشه جديدي به چنگ آورد، در روزهاي عادي اين مرد بومي به آن قناعت مي کند که لکه هاي رنگي بر دو گونه و دو شانه و سينه خود بگذارد، ولي در جشنها اگر از سر تا قدم خود را رنگين نکند، احساسي به او دست مي دهد که شبيه است به احساس مردمان برهنه در نزد ما»(2).
ميل به زيبايي و جمال يک گرايش فطري است و اختصاصي به زنان ندارد البته بايد به اين نکته توجه داشت که حسن جمال خود به خود پرورش نمي يابد و در ما بالقوه موجود است در بعضي اعصار و در برخي شرايط به حال خمود و کمون باقي مي ماند، حتي گاهي از ميان مللي که در گذشته آن را به وجه اکمل دارا بوده اند از ميان مي رود.(3)
تجمل گرايي به معناي گرايش به تجمل و زيباييهاي مصنوعي است.
در دنياي کنوني و بين الملل و اقوام پيشرفته مسئله زيبايي مورد کمال توجه قرار گرفته و تمام طبقات مردم به زيبايي، ابراز علاقه شديد مي کنند، اين حس جمال دوستي و زيبايي پسندي پيوسته رو به فزوني استو روز به روز تشديد مي شود.
زيبايي هاي مصنوعي و تجمل و خود آرايي نيز مانند جمال طبيعي مورد عنايت مخصوص قرآن شريف و روايات مذهبي است، و اولياء گرامي اسلام، استفاده از آن را به پيروان خود اکيدا توصيه نموده اند. جامه زيبا پوشيدن، مسواک کردن، به سو شانه و روغن زدن، معطر بودن و خلاصه خود را آراستن در حال عبادت و در مواقع معاشرت با مردم، در مسجد يا در محيط خانواده، از مستحبات مؤکد و جزء برنامه روزانه مسلمين است.(4)
امام صادق مي فرمايد: مردي به خانه رسول اکرم(ص) آمد و درخواست ملاقات داشت. موقعي که حضرت خواست از خانه خارج شود بجاي آينه، جلوي ظرف آب بزرگي که در داخل اتاق بود ايستاد و سر و صورت خود را مرتب کرد، عايشه از مشاهده اين کار به عجب آمد، در مراجعت عرض کرد چرا در موقع رفتن موي خود را منظم کرديد؟ فرمودند: خداوند دوست دارد که وقتي مسلماني براي ديدار برادرش مي رود خود را بسازد و خويشتن را براي ملاقات او بيارايد.
ولي بايد توجه داشت که در اين راه بايد از زياده روي و افراط دوري جست. توجه به خودآرايي(يا زندگي تجملي) بيش از اندازه مي تواند منشأ بيماري وسواس شود و رفته رفته مايه اختلالات روحي گردد. توجه بيش از اندازه به اين امر براي جلب توجه ديگران، ممکن است باعث پيدايش خوي ناپسند رياکاري و خودپسندي شود و آدمي را منفور و مردود جامعه نمايد، و بالاخره توجه بيش از اندازه به خودآرايي(يا زندگي تجملي) مي تواند شخص را از فعاليت هاي ثمربخش زندگي باز دارد و عمر عزيز که سرمايه سعادت بشر است در راههاي غير مفيد و احياناً مضر، مصرف گردد.
گرچه جمال و تجمل ظاهري آدمي را محبوب و دلخواه مردم مي کند ولي بهترين جمال که شايسته مقام بشر است و به انسان کمال حقيقي و عزت واقعي مي بخشد، جمال علم و اخلاق و زيبايي صفات حميده و سجاياي انساني است.
علي (ع) مي فرمايد:« زيور دانش براي انسان، جمالي است که پوشانده نمي شود و نسبي است که مورد جفا قرار نمي گيرد»(6)
منابع و مآخذ
1ـ تفسير نمونه زير نظر استاد محقق ناصر مکارم شيرازي، ج6، ص150ـ151.
2ـ تاريخ تمدن ويل دورانت1، ص130.
3ـ انسان ناشناخته، ص127 و جوان از نظر عقل و احساسات، آقاي فلسفي،ج1، ص31.
4ـ جوان از نظر عقل و احساسات، آقاي فلسفي،ج1، ص38.
5ـ مکارم اخلاق،ص51 و جوان از نظر عقل و احساسات، ج1،ص39.
6ـ غرر الحکم،ص54.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید