شهید حاج منصور عاشوري هيچگاه به دنيا و ماديات وابستگي نداشت و هركس كه از نزديك با ايشان و زندگياش آشنا بود تصويري از سادگي و سادهزيستي نسبت به او در دلش نقش ميبست.
او اهميت فوقالعادهاي به نماز اول وقت مي داد و انس او با قرآن، فضاي خانه اش را رونق ميبخشيد. فصل پاييز بود و بچهها مشغول درس و مشق، همهجا ترنم شاديبخش «روز پدر مبارك» بر دهانها ميچرخيد.
هركس در پي تهيه هديهاي براي همسر يا پدرش بود. اما خزان زندگي خانواده عاشوري فرا رسيده بود. آنها نه تنها اين ايام كه مدتها بود به دنبال هديه شفا براي پدر بودند.
منصور حتي در آخرين لحظات نيز با تمام درد و رنجي كه داشت قامت به قيام و قنوت آراست و از فيض نماز اول وقت محروم نماند.
دوم آبان ماه بود و ماه رجب. همه به تمناي شفا به در خانه اميرالمؤمنين متوسل شده بودند كه منصور در شوري عاشقانه عاشورايي شد.
شب ولادت اميرالمؤمنين (ع) بود و خيابانها غرق در شور فرا رسيدن روز پدر و يتيمان منصور با دستاني گشاده از دعا شفاي پدر را از رب العالمين هديه گرفتند تا در فردايي به انتظار بهار، فرزندي صالح براي پدر باشند.
( شهید شیمیایی منصور عاشوري، فرزند احمد در سال 1338 در شهرستان دامغان در استان گلستان به دنیا آمد و در روز دوم آبان ماه 1374 بر اثر مجروحیت ناشی از بمباران شیمیای دشمن در زمان جنگ تحمیلی به شهادت رسید. )
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید