فشار کاري در پدران و مادران، بي حوصلگي آنان، پخش فيلم ها و سريال هاي حادثه اي و غمگين و کمبود سرگرمي هاي مفرح، سبب شده است که برخي از اعضاي خانواده ها شاد نباشند.
کسي که براي فرار از مشکلات زندگي، استرس هاي شغلي و استرس هاي مدرن به خوردن دارو عادت مي کند، احساس وظيفه شناسي را از دست مي دهد و حضور منظم او در محل کار يا مدرسه مختل مي شود.
ايجاد شادي معقول و منطقي در بين اين افراد مانع از افسردگي، و انواع ناهنجاري هاي اجتماعي مي گردد و در نتيجه باعث افزايش کارآيي مي شود.
تحقيقات نشان داده که بيش از نيمي از افرادي که براي ناراحتي هاي جسماني به پزشک مراجعه مي کنند، مشکلات رواني و عاطفي دارند، براساس يک نظرسنجي 41 درصد جوانان ايراني توان مقابله با مشکلات زندگي را ندارند. 38 درصد آنان سرحال و با نشاط از خواب بيدار نمي شوند و همين تعداد از زندگي خود ابراز رضايت نمي کنند. طبق آمار سال 1378، 6درصد از جوانان تهراني بين سنين 15 تا 24 سال دچار اختلالات رواني هستند و اين آمار بين افراد 25 تا 44 سال به 5/8 درصد مي رسد.
صدا و سيما به عنوان يک رسانه فراگير مي تواند در ايجاد شادي ميان اعضاي خانواده نقش اساسي داشته باشد. برنامه هاي تلويزيوني در زمينه طنز و ايجاد شادي کمتر موفق هستند.
سيد حسن موسوي، کارشناس مسائل اجتماعي مي گويد: نگراني از آينده سبب يأس و نااميدي در جوانان مي شود و احساس ناامني اجتماعي و رواني به وجود مي آورد و به همين دليل فرد ممکن است دچار افسردگي شود؛ فرد افسرده جامعه پذير نيست و گرايش به آسيب هاي اجتماعي و انحرافاتي نظير انواع اعتياد و خودکشي دارد. متأسفانه يکي از داروهايي که بين جوانان به تازگي رواج يافته داروي «اکستازي» معروف به داروي شادي است، بررسي هايي که بر روي اين داروي روان گردان جديد انجام شده است نشان مي دهد که شدت عوارض اين دارو در تخريب مغز شباهت زيادي به مخدرهاي خياباني دارد و تأثير منفي آن در طولاني مدت بسيار بيشتر از آثار خوشي کوتاه مدت است، اين دارو علاوه بر اعتياد، گيجي، اختلال بينايي، جوش هاي صورت، تهوع، لرز، عرق فراوان، آسيب کبدي، تخريب بافت مغز، به علت بالا بردن دماي بدن، باعث تخريب عضلات و نارسايي قلب و کليه مي شود. همچنين اين ماده باعث آسيب زدن به حافظه، کاهش ترشح هورمون هاي سروتونين و دوپامين در مغز و مشکلات عاطفي، افسردگي و کاهش قدرت يادگيري مي شود.
کسي که براي فرار از مشکلات زندگي، استرس هاي شغلي و استرس هاي مدرن به خوردن اين دارو عادت مي کند، احساس وظيفه شناسي را از دست مي دهد و حضور منظم او در محل کار يا مدرسه مختل مي شود.
يکي از کارشناسان امور اجتماعي مي گويد: شاد بودن را بايد از کودکي و در مهدکودک ها به کودکان آموزش داد وي «تشکيل شوراهاي ايجاد محيط شاد در مدارس» را ضروري مي داند و معتقد است که اين مسئله مي تواند براي جوان امنيت رواني فراهم کند. دکتر شهرام رفيعي فر سلامت را حالتي مي داند که در آن افراد از رفاه کامل جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي برخوردار باشند.
بسياري از جوان ها در زندگي خود هدف مشخصي ندارند، بايد به جوان ها کمک شود که هدف هاي خود را انتخاب و براي آن کوشش کنند که در اين راه آموزش مهارت هاي زندگي سبب مي شود تا جوانان بهتر بتوانند با فشارهاي عصبي مقابله کنند.
وي مي گويد: مسئله دستيابي به سلامت اکتسابي است و آموزش آن مي تواند بسياري از مشکلات را کاهش دهد و مي توان به افراد آموزش داد که با چه نگرشي بر مشکلات خود غلبه کنند.
وي مي افزود: تا زماني که برنامه مشخصي براي ايجاد سلامت رواني وجود نداشته باشد شادي و نشاط به عنوان يکي از مظاهر سلامت نهادينه نمي شود؛ نياز به برنامه علمي و تخصصي تر و مشارکت همه اقشار جامعه در تأمين و ارتقاي سلامت رواني جامعه ضرورت دارد.
دکتر محمد تقي ياسمي مي گويد: اگرچه استرس در شروع و تشديد اختلالات رواني مؤثر است. اما اگر افراد در شرايط استرس زا بتوانند با انجام برخي فعاليت ها در سرنوشت خود تغييري به وجود آورند، کمتر افسرده مي شوند، وي خاطر نشان کرد که بايد در جامعه شرايطي فراهم شود که جوانان احساس کنند در سرنوشت خود تأثير دارند؛ در اين صورت افسرده نمي شوند و در نهايت زندگي شادي خواهند داشت. بسياري از جوان ها در زندگي خود هدف مشخصي ندارند، بايد به جوان ها کمک شود که هدف هاي خود را انتخاب و براي آن کوشش کنند که در اين راه آموزش مهارت هاي زندگي سبب مي شود تا جوانان بهتر بتوانند با فشارهاي عصبي مقابله کنند. مهارت مقابله با استرس، تصميم گيري و حل مسئله، تفکر خلاق، محافظت از خود، قاطعيت در رد برخي تعارفات و مواردي ديگر نياز به آموزش دارد.
چنانچه بخواهيم فرداي کشور را به دست قشري بسپاريم که از پويايي لازم برخوردار باشد ضرورت دارد از امروز براي نشاط و شادابي آنان برنامه ريزي کنيم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید