مقدمه: قبل از شروع بحث لازم است اشاره اي به مفهوم موفقيت و ابزارهاي آن كنيم. سپس به فرق علاقه و استعداد بپردازيم و بعد ابزارهاي دروني و بيروني موفقيت مورد بحث قرار خواهد گرفت.
موفقيت(SUCCESS)
مفهوم موفقيت يك امر نسبي (از فرد تا فرد از فرهنگ تا فرهنگ، و از مكتب جهان بيني و ايدئولوژي، تا مكتب فرق دارد) و يك امر تشكيكي (يعني ممكن است شخصي نسبت به گذشته اش موفق باشد ولي در عين حال مراتب بالاتري از موفقيت را در پيش دارد كه البته اين امر بيشتر در امور اخلاقي و ارزشي مثل كمال، علم خواهي بيشتر نمود دارد) است. در فارسي واژهاي مترادف آن ظفر، پيروزي و كاميابي و... است.
ابزار موفقيت
موفقيت محبوب عمومي بشر است. همه افراد بشر در هر رشته و مقامي كه هستند به دنبال وسيله، ابزار و راه رسيدن به موفقيت هستند؛ ولي افراد بشر دريافتن اين وسيله يكسان نيستند، افرادي كه هيچ واقع بيني ندارند و درك صحيحي از روابط علي و معلولي حوادث ندارد، بحث شانس و بخت را به ميان ميكشند، برخي ديگر وسيله موفقيت را در عوامل موجود خارجي جستجو ميكنند. ولي در ميان عوامل خود (استعدادها، علائق، حوصله و پشتكار و ...) را فراموش ميكنند. برخي موفقيت را به نبوغ نسبت ميدهند، يعني فكر ميكنند تنها عامل موفقيت نبوغ است و گمان ميكنند مثلا فلان مخترع ظرف چند روز يا چند ساعت به فلان كشف رسيده، ولي از پشتكار، صبر و تحمل سختيهاي راه آنها بيخبرند. الكساندر هاميلتن ميگويد: مردم به من نابغه ميگويند، من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط ميدانم شخص زحمتكشي هستم. دانشمند بزرگ فرانسوي پاستور، شعار زندگيش كار بود.[1]
فرق استعداد و علاقه
از جمله عواملي كه براي رسيدن به موفقيت حياتي است استعداد و علاقه است. هر كاري را كه انسان بتواند (استعداد بالفعل و بالقوه) آنرا بهتر و عاليتر انجام دهد در آن استعداد دارد. و هر كاري و امري كه با شور و شعف و لذت و بدون خستگي انجام دهد را بدان علاقه دارد. گاهي ممكن است استعداد باشد (حس شعري) و علاقه نباشد (شعر نگفتن و انگيزه آن را نداشتن) بيشتر مواقع انسان با استعداد متوسط و يا كمتر از آن ولي با علاقه بالا و پشتكار به موفقيتهايي نايل ميشود، اما اگر هر دو _ استعداد و علاقه _ در يك امر باشند، موفقيت چند برابر خواهد بود.[2]
براي رسيدن به موفقيت توجه و به كارگيري ابزارهاي دروني و بيروني بسيار مهم است. عمده اين شيوه ها از زندگي افراد و الگوهاي موفق جوامع به دست آمده، كساني كه خود شاهد موفقيت را در آغوش خود لمس كردهاند. در ذيل به اين ابزارها اشاره ميكنيم:
الف. ابزارهاي دروني فرد:
ابزارهاي دروني ابزارهايي هستند كه خداوند در نهاد انسان قرار داده و انسان وظيفه دارد از آنها به بهترين نحو براي رسيدن به كمال استفاده كند:
1. خواستن موفقيت: اولين قدم خواستن خود فرد است. انسان اگر به طور جدي خواهان امري باشد دنبال راهكارها ميرود و با پشت سرگذاشتن سختيها به آن ميرسد.
2. نياز و انگيزه: دو اهرم رواني هستند كه به انسان قدرت، پويايي و حركت ميبخشد و انسان را به سوي هدف (موفقيت) ميكشانند. گاهي انسان ميتواند در خود ايجاد انگيزه و نياز كند مثلا آن را وظيفه و مسئوليت ديني خود بداند كه انجام ندادن آن عقاب دارد يا با افراد موفق معاشرت كند و تصميم خود را به ديگران بگويد، به موفقيتهاي خود پاداش بدهد و تنبليهاي خودش را تنبيه و جريمه كند، مثلا مطالعه نكردم، سه ماه از پول تو جيبيم صرف نظر ميكنم و از كلمات تاكيدي مثبت استفاده كند، مثلاً بگويد من ميتوانم، من خسته نمي شوم، خدا همراه من است.
3. پرهيز جدي از تاخير: هر گاه تصميم گرفتيد كاري را انجام دهيد، بلافاصله قدمهاي اوليه را معقولانه برداريد. مطمئن باشيد آن فردايي كه ميگوييد نخواهد آمد، همين الان را غنيمت بشماريد.
4. تقويت اراده: عزم و اراده و اعتماد به نفس خود را تقويت كنيد. از خوردن غذاهاي پرچرب و انرژي زياد پرهيز كنيد. ورزش و تمرين را جدي بگيريد. از طبيعت لذت ببريد. با تقويت بعد معنوي (نماز، توسل و...) بر بعد غريزي خود مسلط شويد تا اسير خواسته هاي مزاحم نشويد، اعتماد به نفس داشته باشيد و بدانيد كه انسان داراي نيروهاي بيكران است.
5. نظم در امور فردي و اجتماعي و برنامه ريزي[3]
1 _ 5. دفتر مخصوص برنامه ريزي داشته باشيد تا ساعات مفيد و غيرمفيد خود را محسوستر ببينيد و برنامه خود را به متخصصها نشان دهد.
2 _ 5. از دو طرح بلند مدت (رسيدن به هدف) و كوتاه مدت (ساعات كار، مطالعه، رفع موانع فعلي) استفاده نمايد.
3 _ 5. در برنامه ريزي خود امور مهم را مقدم بشماريد.
4 _ 5. بر برنامه خود كنترل و مراقبه داشته باشيد و در صورت خارج شدن از برنامه، سريع اصلاح كنيد و از سستيهاي خود نگذريد. هر روز و هر هفته محاسبه كنيد و ارزيابي كنيد كه موفق بوديد يا نه.
5 _ 5. توجه داشته باشيد كه مانعها و پيشامدها توجه و تمركز شما را به هم نزند. عمده توجه و انرژي خود را به مشكل گشايي و حل آن اختصاص دهيد و در آن مضطرب نشويد. اضطراب زيادي كار شما را مختل ميكند.
6 _ 5. در ساعات خود به صرف انرژي اهميت زيادي بدهيد.[4] تماشاي زياد تلويزيون، گردشهاي نامناسب، جلسه هاي طولاني غير علمي عمده انرژي شما را صرف ميكند. در موقع نشاط به اصل برنامه خود بپردازيد و در اوقات ديگري انرژي خود را شارژ كنيد (تفريح، طبيعت، حمام آب گرم، تغذيه مناسب با كيفيت، خواب متناسب، ورزش ملايم نشاط بخشند).
6. استعداديابي: با توجه به تمركز كاري خود در گذشته، علايق، اهميت دادنها، بررسي دروس مورد علاقه و نمرات آنها استعداد خود را به دست آوريد. گاهي مواقع شكست موجب استعداديابي مي شود، همانگونه كه مثلاً ميگويند شكسپير به خاطر فقر دزدي كرد، وقتي به زندان افتاد، شعري در مذمت ظلم حاكم گفت و همان جا متوجه ذوق شعري خود شد و يا هجرتهاي او از زن و فرزندانش اگرچه تلخ بود، اما شيرينها به همراه داشت (رنجها گنج آورند). شكست مقدمه پيروزي است. از سختي ها نبايد ترسيد. بايد بدانيم كه از پس هر سختي، آسايش و راحتي است. (إن مع العسر يسرا).
7. تمركز بر موضوع:[5] نقش ذره بين را در تمركز نور و سوزاندن ايفا ميكند. با حوصله و صبر از پراكنده كاري به شدت دوري كنيد. حضرت ميفرمايند: كار كمي كه دوام داشته باشد از كار زياد ملال آور برتر است. حوصله و صبر به قول شهيد مطهري دركارهاي بزرگ دخالت زيادي دارد. از شاخه به شاخهاي ديگر پريدن مانع موفقيت است. مردم در اختراعها اول چيزي كه به ذهنشان خطور ميكند نبوغ، هوش و فكر بلند مخترع است. فكر ميكنند با نبوغ ميتوان ظرف چند روز يا ساعت به موفقيت رسيد. و هيچ متوجه يك ركن اساسي در موفقيت يعني حوصله زياد نيستند. صفات بد اخلاقي (حسد، كينه، غيبت، ...) سلامت رواني و ذهني و حتي جسمي ما را به هم ميزند و مانع تمركز ميشود؛ چرا كه اين صفات بد دائماً با صفات عالي انساني ما كه اصلاحگر هستند، در جنگ رواني ميباشند (صفات عالي مثل فطرت الهي، وجدان، دل و عقل) و حتي گاهي اين امر به صورت سردرد، زخم معده و ... بروز ميكند.
8. مستقل و خلاق بودن: انسان نبايد شخصيت زده باشد، بايد حرف ديگران را به دليل و تفكر، تحليل و بررسي نمود، حتي افراد مورد علاقه خود. بايد خلاق بود يعني هميشه نبايد دنبال رو بود، از شكستهاي ديگران درس گرفت. بايد شجاعت و شهامت داشت؛ چه بسا به خاطر احتمال خطر نامعقول ازكارهاي خوب و اهداف عالي باز ماند.[6]
9. حفظ تعادل در ابعاد شخصيت: تعادل امري است كه در زندگي بسيار ضروري است. انسان داراي دو بعد ملكوتي و جسماني است و اسلام به تغذيه هر دو بعد توجه و تاكيد دارد، عدم ارضاي معقول و مشروع هر كدام ميتواند مصيبت آور باشد. البته چون كه اصل و جوهره انسان روح اوست، بايد به آن توجه بيشتر شود و اين بعد بايد بر جسم (غرائز و نفس اماره) غلبه داشته باشد و اين يعني حقيقت اراده، چون بي ارادگي بيشتر با غلبه غرائز (شهوت، پرخوري، خواب، تنبلي و...) نمود پيدا ميكند. پس بايد با نماز، ادعيه، نيايش، تامل در خلقت، انفس و آفاق و نعمتها بعد روحاني خود را قوي نمود و غرائز را بطور مشروع ارضاء كرد، عدم تعادل رشد سرطاني شخصيت و انحراف را به همراه دارد.[7]
10. حذف عادت هاي پست: بايد عادتهاي بد را حذف كنيد و خود را به كارهاي خوب، با تكرار و تمرين عادت دهيد. بهتر است براي عادت حذف شده، جايگزين بگذاريد).
11. مرد عمل بودن: عاقل باشيم نه عالم فقط، عاقل عالم به تجزيه تحليل ميپردازد و به دانسته هاي خود عمل ميكند، ولي عالم مثل طوطي محفوظات را در ذهن انبار ميكند و جلوي خلاقيت خود را ميگيرد.[8]
12. غنيمت شمردن فرصتها: حضرت علي _ عليه السلام _ ميفرمايند: فرصتها را غنيمت بشماريد كه مثل ابر گذرا هستند. از گذشته درس و عبرت براي خود بگيريد (افرادي كه دائما در گذشته و خاطرات آن و آينده و حوادث و... آن سير ميكنند از سلامت رواني برخوردار نيستند). توجه به نشاط جواني، توجه به عدم مشغله هاي زندگي قبل از كار و ازدواج، استفاده از دوستان اهل مطالعه، توجه به الگوهاي سالم موفق و هجرت لازم از وطن براي ارتقاء ....
13. ليست موفقيتها و توجه به نقش كلمات در موفقيت: ليستي از موفقيتهاي كامل و نسبي از گذشته خود تهيه كنيد و با نگاه به آنها به تواناييهاي خود اعتماد كنيد. به كلماتي كه به كار مي بريد عنايت داشته باشيد، به جاي گفت «بدبخت شدم» بگويد صدمه ديدم، به جاي گفتن كار تمام شد و بيچاره شدم، بگويد: از وقت ميتوانستم بهتر استفاده كنم. از دوستاني كه دائماً آيه يأس مي خوانند و منفي بافي اند به شدت پرهيز كنيد. نسبت به موفقيت ديدگاه مثبتي داشته باشيد تا از يأس و درنتيجه تنبلي و شكست در امان باشيد.
14. توكل به خدا: در هر كاري بعد از تصميم گيري و اراده قاطع، بايد به خدا توكل كرد و قدم هاي استوار براي رسيدن به هدف برداشت.
ب. ابزارهاي خارج از فرد
1. الگوهاي موفق و عيني: به الگوهاي زنده اطراف خود توجه كنيد، راز موفقيت آنها را جستجو كنيد. البته به تفاوتهاي فردي توجه داشته باشيد. گاهي برخي شيوه ها مخصوص و منحصر به فرد يك نفر است. از شيوه هاي عمومي موفقيت كمك بگيريد.
2. مطالعه زندگي نامه افراد موفق: بهتر است كتابهاي افراد موفق و ويژگيهاي شخصيتي را آنها به طور مداوم هر چند اندك مطالعه كنيد.
3. دوستان كوشا، مثبت انديش و متعادل (جسمي و روحي) انتخاب كنيد، از دوستان تنبل منفي انديش فاصله بگيريد.
4. با توجه به استعداد و علاقه خود، به الگوهاي مثبت عشق بورزد. ارادت و عشق به الگوهاي زنده بر شيوه كار شما حتي حالات شما اثر ميگذارد و شما را همانند او ميكند.
5. از شانس و اقبال تعريف جديدي ارائه دهيد:[9] تلاش زياد همراه با فكر صحيح = موفقيت و شانس
6. در انتخاب شغل دقت كنيد (مفيد، استعداد، علاقه). در انتخاب همسر كوشش كنيد به معيارهاي كاري و ارزشي شما نزديك باشد و شما را در امر موفقيت و هدف كمك كند.
7. آموختن شيوه ها: (شيوه هاي هر كاري را از اساتيد مجرب و كتابهايشان بخواهيد) ندانستن شيوه هر كار مثل مطالعه، يعني دقت هدردادن، يعني لقمه دور سر چرخاندن و دانستن يعني راه ميانبر.
8. به رقابت و مقايسه مثبت توجه كنيد؛ چرا كه در دستورات ديني ما هست كه در كارهاي خوب نسبت به يكديگر پيشي بگيريد و يا خودتان را با معيارها و الگوهاي صالح تطبيق و مقايسه دهيد، رقابت منفي (حسد،...) سلامت روحي _ رواني و جسمي ما را به هم ميزند و به تمركز كه ركن بسيار مهمي است، در موفقيت لطمه وارد ميكند. بايد از فنون ارتباط سالم و سازنده با ديگران (سلام، تبسم، عدم تحقير، صدا زدن اسم كه خصوصيترين امري است كه از اول زندگي با آنها بوده و... استفاده كنيد.
نكته: براي موفقيت خود و جامعه خود حركت از درون (موفقيت شخصي) به بيرون (موفقيت عمومي) بسيار حائز اهميت است، چرا كه اين فرد است كه جامعه را ميسازد و جامعه يعني آحاد جامعه.
نكته پاياني: لازم به تذكر است كه بايد همه اين راهكارها را در كنار هم ديد تا تعادل در تمام ابعاد شخصيت و استعدادها را به هم نزنيم و استفاده بيشتر از بحث ببريم. ديگر اينكه به گفته بزرگان و افراد موفق اخلاص و توسل به اهل بيت _ عليهم السلام _ نمك موفقيت است. كمااينكه در كتابها و حكايات و عنايات اهل بيت به آنها اشاره شده است. ديگر اينكه بايد با تامل و تفكر به موفقيت دنيوي و اخروي حركت صورت گيرد؛ پس بايد دنبال موفقيتهاي لذت آور و پايداري بود كه كمال آور هم هستند (از خوشگذرانيهاي مقطعي صرف نظر نموده و يا حساب ويژه براي صرف وقت و انرژي براي آنها در نظر نگرفت).
منابع كمكي:
1. تكنولوژي موفقيت، حيدر محمدي، نشر هستي نما.
2. رمز پيروزي مردان بزرگ، مؤلف آيت الله جعفر سبحاني، انتشارات اسلامي.
3. خود سازي، ابراهيم اميني، انتشارات شفق.
________________________________________
[1] . نگارش، حميد، رمز موفقيت، شهيد مطهري، موسسه فرهنگي انتشارات امام عصر، با تغيير و اضافه، ص 98.
[2] . عرفاني فر، داريوش، اخلاق موفقيت در زندگي، قم، نشر خرم، 1378، ص 135 با كمي تغيير.
[3] . شان كاوي، هفت قدم در راه موفقيت نوجوانان، مترجم ساناز قاسمي، انتشارات انجمن اولياء و مربيان، 1380، ص 194.
[4] . اگر موفقيت يك بازي است اينها قواعد بازي هستند، مترجم، منيژه شيخ جوادي، انتشارات همايش انديشه، 1381، ص114.
[5] . رمز موفقيت شهيد مطهري، ص 98.
[6] . همان، ص 91 و 92.
[7] . مظاهري، حسين، عوامل كنترل غرايز، تهران، موسسه نشر وتحقيقات ذكر، 1378، ص 56 با كمي تغيير.
[8] . مطهري، مرتضي، رمز موفقيت، ص 78 با كمي تغيير.
[9] . آنتوني رابينز، يادداشتهاي يك دوست، مترجم مهدي مجردزاده كرماني، موسسه فرهنگي راه بين، ص 38.
حسن منتظري- مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید