مسئله ارتباط دختر و پسر (صحبت کردن، دوستي هاي خياباني، رابطه تلفني و اينترنتي و....) از زواياي مختلفي قابل ارزيابي است که در آغاز اين بحث، به دو نکته ي مهم آن اشاره مي کنيم:
نکته ي اول: ايام جواني دوره ي شور احساسات، شوق جنسي و نشاط جسمي است. با بيدار شدن قواي مختلف جسمي، توجه به مسائل عاطفي و جذابيت هاي ظاهري جنس مخالف زيادتر مي شود. اين بلوغ طبيعي، در پيدايش دوستي ها و روابط دختر و پسر تأثير به سزايي دارد.
نکته دوم: همه ما معتقديم که انسان موفق کسي است که اهداف مشخص در زندگي داشته باشد و براي رسيدن به آن برنامه ريزي نمايد و راه مناسب را انتخاب کند. يک جوان نيز، بايد سعي کند راهي را انتخاب نمايد که او را به يک زندگي ايده آل و سرشار از آرامش، کمال و شادي برساند.
انسان داراي نيازمندي هاي روحي و جسمي بسياري است و براي رسيدن به تکامل و آرامش بايد به هر دو بعد مادي و معنوي خود بپردازد؛ از طرفي دين اسلام داراي مجموعه قوانين کامل و جامعي است که به همه ي نيازمندي هاي انسان توجه نموده و در تعاليم خود، مصالح عمومي و سعادت دنيا و آخرت را مدّ نظر قرار داده است.
بر اين اساس، اسلام براي پاس داري از حريم پاک و جلوگيري از انحرافات، رعايت ضوابطي را در روابط دختر و پسر ضروري دانسته و آزادي مطلق و بدون حساب و دوستي ها و عشق بازي هاي مصطلح امروزي را ناپسند و مردود شمرده است. اسلام صحبت کردن زن و مرد را در مواردي ضروري و در جريان رسيدگي به کارهاي روزمره ي زندگي حرام ندانسته است؛ اما براي پيش گيري از پيامدهاي سوء احتمالي، آنان را از اين گونه روابط بر حذر داشته است.
خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَ لِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌبِمَا يصْنَعُونَ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) «به مؤمنان بگو چشم هاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند و عفاف خود را حفظ کنند! اين براي آنان پاکيزه تر است. خداوند از آنچه انجام مي دهند آگاه است؛ و به زنان با ايمان بگو چشم هاي خود را (از نگاه هوس آلود) فروگيرند و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را، جز آن مقدار که نمايان است، آشکار ننمايند.»[1]
در اين آيه به صراحت دستور داده شده است که زن و مرد نامحرم به يکديگر نگاه نکنند و از نگاه هاي هوس آلود پرهيز نمايند. به راستي، اگر به اين آيه ي مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به يکديگر توجه ننمايند و به هم نگاه نکنند، آيا دوستي ها و عشق هاي خياباني به وجود مي آيد؟
حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:
نِعمَ صارف الشهوات غضّ الابصار؛ «چشم پوشي از نگاه، بهترين عامل بازداري از شهوت است.»[2]
هم چنين، خداوند در قرآن خطاب به زنان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد:
(فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا) «به گونه اي هوس انگيز سخن نگوييد تا بيمار دلي در شما طمع نکند، و به گونه اي شايسته و معمولي سخن بگوييد.»[3]
به راستي، آيا روابط ميان دختران و پسران جوان، با آن ميل و کشش جنسي که طبيعت سنّ جواني است، از نگاه هاي آلوده و صحبت هاي هوس انگيز خالي و مبرّاست؟ آيا با در نظر گرفتن اين کلام صريح الهي مي توان حکم جواز اين گونه روابط را صادر نمود؟
شايد عدّه اي مدّعي باشند که ارتباط مورد نظر ماست که از اين مسائل به دور باشد! در پاسخ اينان بايد گفت: اولاً تجربه و اعترافات زياد مبتلايان خلاف اين را ثابت کرده و ثانياً اصرار و تأکيدهاي فراواني که امروزه بر اين روابط مي شود، شاهدي است بر اين که انگيزه ي ديگري، هر چند غير مستقيم و مخفي، در اين کار موجود است؛ لذا ممکن است روابطي ايجاد شود که در ابتدا ظاهراً عاري از اين گونه مسائل باشد، اما از آنجا که سن جواني اوج کشش جنسي و عاطفي است؛ به تدريج و بر طبق طبيعت بشري، اين روابط، آلوده به نگاه ها، صحبت ها و رفتاريهاي هوس آلود مي شود. علامه مجلسي در ضمن حديثي نقل مي کند:
«کسي که به حرام دستش را به دست زني برساند، چون به صحراي محشر در آيد، دستش بسته باشد؛ و کسي که با زنان نامحرم، خوش طبعي، شوخي و مزاح کند، خداوند در عوض هر کلمه، هزار سال او را در محشر حبس مي کند؛ و اگر زني راضي شود که مردي به حرام او را در آغوش بگيرد، ببوسد يا به حرام با او ملاقات نمايد و يا با او خوش طبعي و شوخي کند، بر آن نيز گناهي همانند آن مرد است.»[4]
حال، قضاوت بر عهده ي خواننده محترم است که تشخيص دهد «آيا دوستي هاي تلفني، رفت و آمدها و روابط ميان دختر و پسر مشمول اين آيات و روايات مي شود يا خير؟» آيا باز هم مي توان ادعا نمود که اين روابط بدون اشکال است؟
روابط دختر و پسر براي ازدواج
نکته ي ديگر که وجود دارد اين است که بعضي افراد اين روابط را بدين صورت توجيه مي کنند که «براي ازدواج، شناخت کامل لازم است و شناخت، بدون ارتباط ممکن نيست!»
در پاسخ بايد گفت: بدون ترديد، دختر و پسر بايد با ديدي باز و با شناختي کامل از استعدادها و خصوصيات شخصي، شخصيتي اخلاقي و فرهنگ يکديگر، زندگي مشترک را شروع نمايند، تا در فراز و نشيب هاي زندگي هم راز و هم دل يکديگر باشند؛ امّا شناختي کامل و دقيق است که با عقل و خرد و ارزيابي صحيح طرفين به دست آمده باشد؛ لذا بايد سعي کنيم از پيش داوري و قضاوت درباره ي ديگران جداً بپرهيزيم؛ زيرا وقتي به کسي علاقه ي وافري داشته باشيم ضعف هاي او را نمي بينيم و اگر از ابتدا نگرش منفي درباره ي فردي داشته باشيم، خوبي هايش را در نظر نمي گيريم! بسيار روشن است که با دوستي ها و روابط خياباني و تلفني دختر و پسر که زيبايي ها و جذّابيت هاي ظاهري در آنها نقش زيادي دارد و در دنياي احساسات و عواطف غوطه مي خورند، شناخت کامل از خصوصيات اخلاقي و سليقه هاي فردي حاصل نمي شود.
البته، بعد از مطالعه، تحقيق و دقت هاي لازم، اگر شرايط مثبت بود و دختر و پسر واقعاً قصد ازدواج با يکديگر را داشتند، مي توانند براي اطمينان بيش تر و ايجاد هماهنگي و آمادگي براي آغاز زندگي، با نامزدي رسمي و شرعي (به صورت عقد موقت) به خواست خويش برسند.
پرهيزها و توصيه هاي لازم
1ـ بايد به اين نکته توجه کنيم که روابط آزاد دختر و پسر، نه تنها طرفين را به شناخت مورد نياز نمي رساند، بلکه چه بسا سبب بدنامي و محروميت از ازدواج مناسب و در خور شأن آنان مي شود.
2ـ هم چنين، غوطه ور شدن در اين نوع روابط، جواناني را که بايد در بهترين مقطع از سن خود، به دنبال آموختن علم و کسب تجربه براي آينده ي خويش باشند، در اضطراب و هيجانات بي اساس نگه مي دارد و با ايجاد فشارهاي روحي و تشويش هاي دروني، آرامش را از آنان سلب مي کند؛ هيچ گاه اين جوانان طعم شيرين آرامش، شادي و رضايت را در زندگي خانوادگي نخواهند چشيد و هميشه چشم طمع به ديگران خواهند داشت؛ و اين دردي است خانمان سوز که درماني ندارد! اگر نگاهي به کشورهاي غربي و غرب زده که در اين زمينه آزادي کامل دارند، بيندازيم، چيزي جز مفاسد گوناگون و معضلات مختلف اجتماعي نمي يابيم!
3ـ علاوه بر اين ها، دوستي ها و ازدواج هايي که بر اين پايه چيده شده اند، بسيار متزلزلند؛ هفته نامه ها و مجلات خانوادگي مملو از غم نامه هايي است که دختر ها و پسرها درباره ي دوستي ها و ازدواج هاي ناکام خود مي نويسند! بسياري از آنان وقتي شور و اشتياق اوليه شان براي زندگي فرود مي نشيند و با واقعيت هاي زندگي بيش تر و بهتر روبه رو مي شوند، با يکديگر احساس نوعي بيگانگي و غرابت مي نمايند و با عدم تفاهم در زندگي مشترک مواجه مي شوند! کم نيستند زوج هايي که به خاطر اين نوع ازدواج ها از هم جدا مي شوند. واضح است که خود طلاق هم معضلي بزرگ است، هم براي اجتماع و هم براي آن خانواده ي از هم پاشيده!
4ـ از نظر روان شناختي ذهن در استرس ها و تنيدگي ها تمايل دارد، به گذشته خوش خود برگردد از آن جا که در اين دوستي ها خوشي هاي موقتي وجود دارد. پس از ازدواج افراد هنگامي که با اختلاف و ناسازگاري روبرو مي شوند، بجاي حل مشکل دائماً به ياد گذشته خود با افراد متفاوت مي افتند و سپس تنفر از هم ديگر پديد مي آيد.
5ـ تعاليم حيات بخش اسلام، راه درست و متعادل را به انسان نشان داده، و براي پيش گيري از روابط نامشروع دختر و پسر اصول و ضوابط اخلاقي و در دوره جواني، ازدواج را توصيه نموده است.
6ـ طبق نظر مشاوران امور خانواده، پس از ازدواج حاصل از اين دوستي ها خوره بدبيني به زندگي مي افتد. مرد به زن و زن به مرد بدبين مي شوند با اين نگرش که از کجا معلوم او که در خارج از عرف و شرع با من دوست شد با ديگري دوست نشود.
7ـ در پايان، توصيه مي شود، جوانان عزيز عفت و پاکدامني پيشه کنند و دامان خود را به اينگونه روابط آلوده نسازند. و گام هاي اساسي براي پيشرفت و تعالي خود بردارند.
منابع کمکي:
1ـ مقيمي حاجي، ابوالقاسم، نظر اسلام درباره روابط دختر و پسر، صباح، شماره 7ـ8.
2ـ احمدي، علي اصغر، روابط دختر و پسر، تهران، انجمن اوليا و مربيان.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نور، 30-31.
[2] . محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، (مکتبه الاعلام الاسلامي، 1371)، ج1، ص 72.
[3] . احزاب، 32.
[4] . علامه مجلسي، عين الحيوه، ص 140.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید