برخی میگویند پارهای از قوانین و توصیههای اخلاقی در باب حجاب زنان عقدههای جنسی زمامداران مذهبی است. در تحلیل یکی از نشریههای خارج از کشور آمده است:
وای از آن روزی که عقدههای بیماری جنسی در سرلوحة دستورهای اخلاقی یک رژیم درآید. در ایران امروز ما چنین نابهنجاری هم روبهرو هستیم.[1]
و برای تأیید این نظریه به حرفهای تحریف شده استناد کردهاند.
با توجه به آنچه از متون دینی شاهد آورده شد، این سخن یک ادعا، بلکه یک هیاهوی تبلیغاتی بیش نیست. زیرا اگر به اثبات رسد آیین خدا بر مرامی تأکید داشته، پیروان آن آیین در پایبندی به مرامها و دستورها هر انگیزهای را که دنبال کنند، در دینی بودن آن مرام خدشه ای وارد نمیسازد. به فرض برخی افراد عقده های جنسی هم داشته باشند اما قبل از این عقدهها این شریعت بود که حجاب را از پیروانش خواست.
از سوی دیگر چگونه با ذکر یک نمونه میتوان یک قاعده ساخت؟ آیا این روش علمی است؟ آیا عاقلان همین طریقه را در اثبات آرای خود دنبال میکنند؟
بر این باید فزود که اصل این نقل دروغی بیش نیست که خارج از مرزها ساخته شده و در همان جا ممکن است برای فریب برخی، مؤثر افتد.
حاصل آن که این سخن، ادعایش، شاهدش و استنتاجش، همه بیاساس است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید