قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی ( شوری / 23)
(ای پیامبر)، بگو من از شما هییچ مزدی در برابر رسالتم نمی خواهم جز محبت و مودت در حق خویشاوندانم.
عبارت فوق که بخشی از آیه 23 سوره مبارکه شوری است به آیه مودت معروف است. در این آیه دوستی و محبت نسبت به " القربی " از مردم خواسته شده و آنرا به منزله اجر و مزد پیامبر معرفی کرده است.
به محض اینکه مفهوم کلی آیه روشن شد دو سئوال عمده در ذهن شکل می گیرد:
نخست اینکه: مقصود از " القربی " چیست؟ و مصادیق آن چه کسانی هستند؟
دوم اینکه: مقصود از این " مودت " و محبت چیست و چرا به منزله مزد پیامبر مطرح شده است؟
روشن شدن پاسخ این دو سئوال ما را در رسیدن به هدف اصلی – که بررسی چگونگی دلالت این آیه بر امامت اهل بیت علیهم السلام است – یاری می نماید.
مفهوم و مصداق " القربی " در آیه شریفه
بر طبق کتابهای لغت معتبر همچون " لسان العرب " و " المنجد " کلمه " القربی " در خصوص نزدیکی و خویشاوندی در نسب و رحم می باشد. اما نکته قابل توجه این است که مقصود از کلمة " قربی" مسلما خویشاوندان مردم و مسلمانان نیست، یعنی: اجر رسالت دراین نیست که هر کسی خویشان خود را دوست بدارد، زیرا:
1ـ این [دوستی]، احتیاج به سفارش نداشته و نوعا مردم خویشان خود را تا زمانی که دشمنی فراهم نیامده، دوست دارند.
2ـ این [نوع دوستی]، هیچ تناسبی با اجر رسالت ندارد.
3ـ بیشتر خویشان مسلمانان ـ در آن موقع ـ، کافران و مشرکان بوده اند و بنابراین دوستی آنان نه تنها پسندیده نیست بلکه نهی شده است: " لا تجد قوما یؤمنون بالله والیوم الآخر یوآدون من حاد الله ورسوله ولو کانوا آبائهم أو أبنائهم أو إخوانهم أو عشیرتهم "، [مردمی را نخواهی یافت که به خدای و روز واپسین بگروند در حالی که با دشمنان خدا و پیامبرش دوستی کنند و اگر چه آن دشمنان، پدران یا پسران یا برادران و یا خویشاوندانشان باشند].
4ـ آنچه نسبت به خویشان (فی الجمله) امر شده، مواصلت و کمک است؛ اما این که انسان مرکز دوستی خود را خویشاوند قرار بدهد، مورد امر نیست. بلکه مقصود نزدیکان و خویشاوندان پیامبر(ص) است.
"الف و لام" در " القربی " نیز با قطع نظر از حکم عقل و نیز روایات موجود ظهور دارد که "الف و لام" جنس است، ولی با توجه به حکم عقل که قطعا مودت و محبت در حق بسیاری از اقربا و خویشاوندان پیامبر (ص) همچون ابولهب و ابوجهل را سزاوار نمی داند و نیز با توجه به روایاتی که " القربی " را به افراد خاصی مخصوص می کند، باید گفت که "الف و لام" آن "الف و لام" عهد است و اشاره دارد به افرادی که بین خدای متعال و نبی اکرم (ص) معهود و شناخته شده بوده اند و ما برای شناختن آن افراد باید به پیامبر (ص) و یا سخنان آن حضرت مراجعه نماییم.
اما مشهورترین روایتی که در خصوص تعیین مصادیق " القربی " وجود دارد، روایت ابن عباس است که در صحیحین (صحیح بخاری و صحیح مسلم ) و مسند ابن حنبل و تفسیر ثعلبی - از کتب معتبر اهل سنت – نقل شده است که فرمود:
زمانی که " قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی " نازل شد گفتند: ای رسول خدا، قرابت "خویشان نزدیک " تو، که مودت آنان بر ما واجب شده است، چه کسانی هستند؟ فرمود: علی و فاطمه و پسرانشان.
از اینکه حضرت در پاسخ سئوال آنان در مقام بیان افرادی از خویشان خود، که در این آیه منظورند، فقط همان چهار بزرگوار را نام می برد، معلوم می شود که در این آیه از خویشاوندان حضرت در آن زمان، خصوص آن چهار نفر مراد بوده اند و جز آن چهار نفر هیچ یک از خویشاوندان حضرت که در آن زمان موجود بوده اند مشمول این آیه کریمه نبوده اند؛ زیرا اگر غیر از آنان شخص دیگری از افراد موجود در آن زمان مراد می بود، پیامبر (ص) نام او را نیز ذکر می فرمود.
از دیگر روایاتی که در این زمینه وجود دارد می توان به روایت اسماعیل بن عبدالخالق اشاره کرد:
شیخ کلینی رحمه الله با سند صحیح از اسماعیل بن عبدالخالق چنین روایت می کند: ابوعبدالله (امام جعفر صادق علیه السلام ) در حالی که من می شنیدم، به ابوجعفر احول فرمود: از بصره آمدی؟ گفت: بلی ...فرمود: اهل بصره درباره آیه « قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » چه می گویند؟ گفتم: فدایت شوم! آن ها می گویند که این آیه برای نزدیکان رسول خدا صلی الله علیه وآله است. فرمود: دروغ گفته اند. در خصوص ما اهل بیت (علی و فاطمه و حسن و حسین، اصحاب کساء علیهم السلام) نازل شده است.
این روایت را حمیری در قرب الاسناد نیز بدون لفظ «خاصة » ذکر نموده است.
همچنین روایت عبدالله بن عجلان: محمدبن یعقوب کلینی رحمه الله با سند متصل از عبدالله بن عجلان روایت کرده است: ابوجعفر (امام محمد باقر علیه السلام) در مورد قول خدای تعالی (قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی) فرمود: ایشان همان امامان هستند.
احمد بن محمد برقی رحمه الله در کتاب محاسن، این روایت را چنین آورده است: ... ایشان همان امامانی هستند که صدقه نمی خورند و برای آنان حلال نیست.
مقصود از امامان در این دو حدیث، امامان معصوم علیهم السلام هستند و این دو روایت با صراحت، تعمیم «القربی » به سایر امامان معصوم علیهم السلام را اثبات می کند.جمع بین این روایات و روایاتی که بر حصر «قربی » در چهار نفر (علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) دلالت می کرد، به این صورت است که در زمان نزول آیه شریفه، خصوص آن چهار بزرگوار مصداق آیه کریمه بوده اند، ولی پس از آن آیه کریمه بر امامان دیگر نیز تطبیق و تاویل شده و - به اصطلاح - تنزیل آیه کریمه خصوص آن چهارنفر و تاویل آن سایر امامان معصوم علیهم السلام است.
به هر حال، از این روایات و سایر روایاتی که در این مورد وجود دارد، به خوبی استفاده می شود که مقصود از «القربی » در این آیه کریمه، امامان معصوم علیهم السلام است و مودت آنان بر همه مسلمانان واجب می باشد.
" مودت " نسبت به " القربی " به منزله مزد پیامبر
تا بدینجای بحث روشن گردید که محبت در حق ائمه معصومین علیهم السلام طبق آیه شریفه بر مردم واجب گردیده و این محبت به عنوان مزد پیامبر است. حال سئوال این است که مگر این محبت و مودت چگونه و از چه جنسی است که به عنوان مزد پیامبر از آن یاد شده است؟
آنچه از مطالعه در سایر آیات قرآنی بدست می آید این است که پیامبران تنها برای خدا و به خاطر اطاعت از فرمان او به انجام رسالت خود می پردازند و جز او از کسی خواستار اجر و مزد نمی شوند:
"وما أسألکم علیه أجرا ان أجری إلا علی رب العالمین" در برابر اجرای رسالتم از شما مزدی نمی طلبم. اجر من جز بر پروردگار عالمیان نیست. ( شعرا / 164 )
اما چرا در این آیه پیامبر از جانب خدا ماموریت می یابد که به عنوان مزد تلاشهای طاقت فرسای خود، مودت اهل بیت خود را از مردم طلب کند؟
دقت و تدبر در سایر آیات کلام وحی پاسخ را روشن می کند:
باتوجه به آیه " قل ما سالتکم من اجر فهو لکم " بگو آن مزدی را که از شما خواسته ام به نفع خود شماست ( سباء / 47)
و آیه " قل ما أسألکم علیه من أجرا إلا من شاء أن یتخذ إلی ربه سبیلا " بگو بر این [تبلیغ] مزدی نمی خواهم، مگر از کسی که بخواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد ( فرقان / 57 )، معلوم می شود که اولا، در این درخواست اجر، نفع پیامبر (ص) و خویشاوندان آن حضرت مورد نظر نبوده نفع خود مؤمنان در آن بوده است. ثانیا، این درخواست برای این بوده است که مؤمنان از راه خدا منحرف نشوند و مودت با خویشان ویژه پیامبر (ص) آنان را از گمراهی بیمه کند؛ زیرا مودت با آنان موجب می شود که از راه آنان - که همان راه مستقیم است - جدا نشوند به عقاید آنان معتقد شوند و از اخلاق و رفتار آنان پیروی نمایند.
این بیان نیز دلیل دیگری است بر اینکه در این آیه، مطلق خویشاوندان پیامبر(ص) مراد نیست، خویشاوندان معصوم آن حضرت مراد است؛ زیرا مودت با خویشاوندان معصوم آن حضرت است که افراد را از گمراهی بیمه می کند و از انحراف مصون می دارد و بر این اساس، عصمت افرادی که در روایات از مصادیق این آیه به شمار آمده اند نیز ثابت می شود.
آری پیامبر تنها زمانی می تواند به حفظ و بقای شریعت خود مطمئن باشد که آنرا به دست افراد شایسته بسپارد و مردم را به سوی آنان هدایت کند تا در امر رهبری به خطا نروند و به رهبران و پیشوایان الهی روی آورند و دل به دوستی آنان بسپارند و از آنها جدا نشوند.
لیکن باید به این نکته مهم توجه داشت که لازمه دوست داشتن اطاعت کردن است. محبتی که همراه با اطاعت کردن نباشد، ادعایی بیش نیست. بنابر این، لازمه حب اهل بیت پیروی از دستورات و تعالیم آنان – که همان دستورات خداست – می باشد. در روایات اسلامی به همراهی حب و اطاعت تاکید شده است.
امام محمد باقر (ع) می فرماید:
" به خدا شیعه ما نیست جز کسی که از خدا تقوی داشته باشد و او را اطاعت کند ... اگر کسی بگوید که پیامبر(ص) و علی(ع) را دوست دارم اما از رفتارو روش آنها پیروی نکند، محبتش به او هیچ سودی ندهد ... هرکس مطیع خدا باشد، دوست ما و هر که نافرمانی خدا کند، دشمن ماست و ولایت ما جز با عمل کردن و پارسایی بدست نمی آید. "
بنابر این وجوب مودت نسبت به اهل بیت (ع) که به صورت مطلق در آیه ذکر شده است مستلزم وجوب اطاعت مطلق است. زیرا هر گونه عصیان و نافرمانی با مودت و محبت مطلق منافات دارد. درست به همین لحاظ است که تفکر شیعه آیه مودت را از جمله ادله قرآنی اثبات امامت قرار می دهد.
پاسخ به دو سئوال
اهل سنت سوالات و ایراداتی در خصوص تفسیر شیعه از این آیه شریفه مطرح کرده اند که ما در این نوشتار تنها به دو شبهه عمده که در این زمینه مطرح گردیده می پردازیم:
سئوال نخست:
گفته شده که: اگر در آیه شریفه " القربی " را به معنای معصومان در نظر بگیریم و به عبارت دیگر خویشان پیامبر را به خویشان معصوم تخصیص بزنیم در حقیقت اکثر خویشان پیامبر را از شمول " القربی " خارج کرده ایم و در حقیقت این تخصیص تخصیص اکثر است که عقلا پسندیده و صحیح نیست.
در پاسخ باید گفت که: در جامعه ای که اغلب افراد آن هریک به نوعی خویشان نسبی پیامبر(ص) از قریش و طایفه های مختلف آن و غیر آنها بودند؛ طبیعتا وقتی سخن از خویشاوندی به میان می آید منظور خویشان "نزدیک" پیامبر است و نه کل افراد جامعه و یا همه خویشان نسبی آن حضرت هرچند که بسیار دور باشند. با این توضیح وقتی "القربی" را منحصر در خویشان نسبی " نزدیک " پیامبر بدانیم درخواهیم یافت که دیگر تخصیص ایشان به معصومین تخصیص اکثر نیست. چرا که اکثر خویشان نسبی نزدیک پیامبر را همین معصومین علیهم السلام تشکیل می دهند.
سئوال دوم:
گفته شده که: سوره اى كه این آیه در آن وارد شده است، از سوره هاى مكى است و در آن روز هنوز على علیه السلام با پیامبر گرامى اسلام (ص) وصلت نكرده و فرزندى نداشت، ولى باید توجه نمود كه سوره « شورى » هرچند در مكه نازل شده، اما این آیه به تصریح مفسران در مدینه نازل شده است.
برهان الدین بقاعى در كتاب « نظم الدرر و تناسق الآیات و السور» مى نویسد: " سوره شورى مكى است، مگر آیات شماره 23 و 24 و 25 و 27 ".
البته مفسران دیگر نیز مانند نیشابورى در تفسیر خود مى گویند: سوره شورى مكى است ولى این آیه در مدینه نازل شده است. و نیز در قرآن هایى كه زیر نظر محققان دانشگاه « الازهر » چاپ شده، بالاى این سوره نوشته شده است: « سوره شورى مكیة الآیات الا 23، 42، 25، 27 فمدنیة ».
و این اختصاص به سوره شورى ندارد بلكه قسمت اعظم سوره هاى مكى آمیخته با مدنى یا بالعكس مى باشند.
از اینها گذشته مگر مانعی دارد که پیامبر(ص) قبل از ولادت کسی توصیه به مودت نسبت به او نماید ؟؟
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید