1- امام مهدي(ع) و آيين ابراهيمي
"اين پدر توحيد و بت شکن جهان به ما و همه انسانها آموخت که قرباني در راه خدا، پيش از آن که جنبه توحيدي و عبادي داشته باشد، جنبههاي سياسي و ارزشهاي اجتماعي دارد. به ما و همه آموخت که عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيد بگيريد. خود و عزيزان خود را فدا کنيد، و دين خدا را و عدل الهي را برپا نماييد. "(1)
اديان بزرگ جهان- اديان ابراهيمي- بر پايه بعثت و قيام ابراهيم خليل (ع) شکل گرفتهاند. امام خميني با ياد کرد آن حضرت به عنوان پدر توحيد، به پايان اديان ابراهيمي اشاره دارد و آنها را از اديان غير ابراهيمي جهان متمايز ساخته است. بر اين اساس، شريعتهايي که موسي کليمالله (ع) و عيسي روحالله (ع) و محمد رسولالله (ص) به امتهاي خويش ارائه دادهاند، همگي ريشه در آيين حنيف ابراهيم (ع) دارد و دعوت بنيادي آنها به يکتاگرايي است.
در اين سخن حضرت امام، از قرباني کردن يا بزرگترين آموزه توحيدي و عيني ابراهيم پيامبر ياد شده است. از اين منظر، عمل قرباني نه تنها يک حرکت توحيدي- عبادي شناخته ميشود، بلکه يک حرکت سياسي و اجتماعي تلقي ميگردد، زيرا خداوند با عمل ابراهيم خواسته است کيش خالصانه توحيد را بر کيشهاي شرک آميز چيره گرداند. فرمان قرباني کردن فرزندش اسماعيل- که حاکي از قبول و تسليم ابراهيم در پيشگاه حق تعالي بود- به مشرکان فهماند که گرايش به حق، بايد پيراسته از هرگونه وابستگي به غير حق باشد. امام خميني بر اين باور است که جنبه اجتماعي عمل قرباني بر جنبه عبادي آن ترجيح دارد، زيرا آموزنده حقيقت توحيد در عمل و عينيت جامعه است. اگر عنصر فداکاري و ايثار از دين حذف شود، ديگر نميتوان براي انسان "عيد"ي در نظر گرفت. عيد قرباني ابراهيم به اين دليل، عيد ناميده شد که در آن روز ابراهيم خود را براي فدا کردن عزيزترين ثمره زندگياش آماده ساخت. بدين گونه ابراهيم خليل، آموزگار بزرگ انسانها و امتها شناخته شد و هر آيين منتسب به ابراهيم، بايد در جهت اقامه دين خدا و حقيقت آن که همانا توحيد و عدل است، قرار گيرد.
تامل در ايات قرآن کريم و احاديث پيامبر در متون روايي شيعه و اهل سنت، نشان ميدهد که مهدي موعود در آخر زمان، در امتداد بعثت توحيدي ابراهيم خليل است و جز چيرگي دين حق و برپايي قسط و عدل در جهان، آرماني ندارد. از منظر امام خميني، حضرت مهدي (ع) پس از قيام و فريادگري توحيدياش در کنار کعبه، حرکت ابراهيمي بت شکنانهاش را آغاز ميکند. او در حقيقت، تابع پيامبر اسلام و ابراهيم خليل است که هر کدام در زمانه خويش بتهاي حاکم را درهم شکستند.
"اين بت شکن و فرزند عزيزش، بت شکن ديگر، سيد انبيا، محمد مصطفي- صليالله عليه و آله و سلم- به بشريت آموختند که بتها هر چه هست بايد شکسته شود، و کعبه، کهام القري است، و آنچه از آن بسط پيدا کرده تا آخرين نقطه زمين، تا آخرين روز جهان، بايد از لوث بتها تطهير شود. "(2)
2- امام مهدي (ع) و پيامبران ابراهيمي
"بت هر چه باشد، چه هياکل، چه خورشيد، چه ماه، و چه حيوان، و انسان. و چه بتي بدتر و خطرناکتر از طاغوتهاي در طول تاريخ از زمان آدم صفي الله، تا ابراهيم خليل الله، تا محمد حبيبالله- صليالله عليهم و آلهم اجمعين- تا آخر الزمان که بت شکن آخر از کعبه نداي توحيد سر دهد. "(3)
پيامبران الهي از آدم تا خاتم، بر اساس دعوت توحيدي خود، در زماني که برانگيخته شدهاند، يکسر بت شکني کردهاند. بتهاي گوناگون که مورد پرستش امتها قرار داشتند، هر يک به شکلي سبب گمراهي آنان گشته بودند. بنابراين شرکت در مظاهر مختلف خود، در برابر توحيد انبيا و کرامت انسان صفآرايي ميکرد. چنان که امام خميني مطرح کرده، در درازناي تاريخ بت پرستي و اعتقادات شرکآميز بشر، هيچ بتي خطرناکتر از طاغوت نبوده است. بدين گونه بايد مبارزه بزرگ پيامبران ابراهيمي را در مقابل طاغوتها دانست.
امامان شيعه يا اوصياي رسول اکرم(ص) پس از رحلت آن حضرت، وظيفه طاغوت ستيزي يا بت شکنياش را استمرار بخشيدند. آخرين وصي پيامبر اسلام، حضرت مهدي (ع) در آخر زمان، همان وظيفه پيامبران ابراهيمي را دارد و به تعبير امام خميني، همان بت شکن آخر است که از کعبه منادي توحيد و نجات بخشي انسان در پرتو ايمان به خدا و رستاخيز خواهد بود. گفتار زير که برآمده از تاريخ ميلاد امام زمان است، روشنگر همساني آن حضرت در ولادت و به دنبال آن در ماموريت، با حضرت ابراهيم (ع) و حضرت موسي (ع) است که در قرآن کريم به عنوان ميلادهاي شگفت انگيز و به تعبيري، اعجازآميز ميتوان سراغ گرفت:
"راز مخفي داشتن ولادت مهدي اين بود: خلفاي بني عباس از طريق رواياتي که از پيامبر (ص) و ائمه طاهرين (ع) نقل شده بود، دانستند که دوازدهمين امام، همان مهدي است که زمين را پر از عدل و داد ميکند و دژهاي گمراهي و فساد را در هم ميکوبد و دولت جباران را سرنگون ميسازد، و طاغوتيان را به قتل ميرساند و خود امير مشرق و مغرب جهان ميشود. چون اين امر را دانستند، در صدد برآمدند تا اين نور را خاموش کنند و اين امام را به قتل رسانند.
از اين رو، جاسوسان و مراقباني چند گماشتند و حتي قابلههايي را مامور کردند تا داخل خانه امام عسکري را زير نظر بگيرند. ليکن خداوند، در هر حال نور هدايت را پاينده خواهد داشت. اين بود که خدا به اراده خويش، دوران بارداري مادر او را پنهان ساخت.
مورخان گفتهاند: "معتمد عباسي" (حاکم وقت) قابلگان را امر داده بود تا وقت و بيوقت، سر زده وارد خانه سادات شوند، به ويژه خانه امام حسن عسکري (ع) و در درون خانه بگردند و تفتيش کنند و از حال همسر او با خبر گردند و گزارش دهند. اما آنان از هيچ چيز آگاه نگشتند. خداوند درباره مهدي، همان کار را کرد که درباره موسي کرد. چنان که دشمنان مهدي نيز همان روش فرعوني و سياست فرعوني را دنبال کردند. فرعون دانست که زوال سلطنت او به دست مردي از بني اسرائيل خواهد بود. اين بود که بازرساني گماشت تا زنان حامله بني اسرائيل را زير نظر بگيرند و کودکاني را که متولد ميشوند تحت مراقبت شديد قرار دهند و اگر کودک پسر بود، او را بکشند. بدين گونه کودکان بسياري را کشتند تا موسي پديد نيايد- چنان که در قرآن کريم ذکر شده است (اعراف، آيه 141)- و با اين همه، خداي متعال پيامبر خود "موسي" را حفظ کرد و ولادت او را مخفي داشت و سپس به مادر موسي امر فرمود تا او را در صندوقي گذارد و به رود نيل سپارد (قصص، آيه 7)... (منبع: مهدويت از منظر امام خميني، ابوالفضل هدايتي)
پاورقي:
1- صحيفه امام، ج 18، ص 86
2- همان، ص 86
3- همان، ص 87
منبع: / روزنامه / جمهوري اسلامي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید