َمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ . (قرآن كريم - سوره الابراهيم - آيه 4 )
ترجمه: ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم؛ تا (حقايق را) براى آنها آشکار سازد؛ سپس خدا هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و شايسته بداند) هدايت مىکند؛ و او توانا و حکيم است.
با توجه به آيه فوق ، خداوند متعال جهت هدايت هر قومي، پيامبرانش را به زبان همان قوم فرستاده است.
از آنجا که كه بهائيان معتقدند بهاء الله پيامبر بوده است ، ولي مواردي در آثار بهاء الله ديده مي شود كه با زبان و قواعد عربي سازگاري ندارد و اين مشكل براي پيامبران پيشين وجود نداشته است مثلاً در كتاب قرآن كريم هيچگونه اشكال عربي وجود ندارد .
اشكالات موجود در آثار بهاء الله بسيار زياد مي باشد تا آنجا كه آيت الله حاج شيخ محمود حلبي(قدّس سرّه) 154 غلط ادبي تنها از متن ايقان بيرون آورده بود.
در اين بخش ما به نمونه هايي از اشكالات عربي در آثار بهاء الله اشاره مي كنيم:
1- قَدِّسُوا اَنفُسَکُم يا اَهلَ الاَرضِ لَعَلَّ تَصِلُنَّ إلي المقامِ الَّذي قَدَّر اللّهُ لَکُم و تَدخُلُنَّ في سُرادقٍ جَعَلهُ اللّهُ في سَماء البَيانِ مَرفوعاً.( کتاب ايقان- صفحه 1- لجنه ملّي نشر آثار بهائي به زبان فارسي و عربي- آلمان - چاپ اوّل (نشر جديد)- ??? بديع، ???? شمسي، ???? ميلادي)
*) توضيحات:
1- لَعَلَّ حرف ترجي و اميدواري است و به معناي شايد مي باشد و نون تأكيد ثقيله كه در آخر فعل آمده براي تثبيت و تحكيم و تشديد فعل است و به معناي البته البته مي باشد ، جمع كردن بين ترجي و تأكيد ، غلط و نادرست است.
2- لَعَلَّ بر سر فعل داخل نمي شود زيرا كه از حروف مشبهه بالفعل است. اين حروف بر سر فعل داخل نمي شود و بايد مدخول آنها اسم باشد . چنانچه فعل بر سر فعل داخل نمي شود.
2- در كتاب آثار قلم اعلي جلد 1(كتاب مبين)- صفحه 33 آمده:
ان يا پاپا ان اخرق الاحجاب قد اتى ربّ الارباب فى ظلل السّحاب و قضى الامر من لدى اللّه المقتدر المختار.
*) توضيحات:
حرف "پ" در زبان عربي وجود ندارد.
3- بار ديگر در كتاب آثار قلم اعلي جلد 1( كتاب مبين) - صفحه 446 آمده:
فانظرفى پطرس انّه اجاب مولاه قبل السّؤال و اتبع الرّوح بيقين مبين.
*) توضيحات:
حرف "پ" در زبان عربي وجود ندارد.
لازم به ذكر است كه بهاء الله در هنگام اقامت در ادرنه لوحي براي ناپلئون سوم امپراطور فرانسه فرستادند . اما پاسخي دريافت نکردند . از اين رو پس از چندي لوحي ديگر از عکّا براي وي ارسال داشتند . بهاءاللّه در باره فرستادن آن دو لوح چنين مي گويد:
" در ارض سرّ يک لوح امنع اقدس مخصوص ملک پاريس نازل و ارسال شد ... و بعد از ارسال مدتي جواب نيامد . بالاخره وزيرش عريضه عرض نمود باين مضمون : " من نامه شما را با وزير خارجه به حضور امپراطور برديم و تفصيل را ذکر نموديم. نامه را اخذ و پهلوي خود گذاشت و تا حال جوابي در اين فقره از او ظاهر نه." لذا لوح ثاني از سماء مشيّت الهي نازل و شخصي از ملأ ابن که به اقبال فائز عرض نمود : " بلسان فرانساوي ترجمه نموده ، ارسال داشتم . "
در لوحي كه بهاء الله براي ناپلئون سوم امپراطور فرانسه فرستاده است ، آمده:
"يا ملک الباريس نبّأ القسّيس بأن لا يدقّ النّواقيس ..."
جالب اينجاست كه بهاء الله در اينجا بيان نداشته " يا ملك الپاريس" .
منظور آنكه در يكجا حرف پ را جزء حروف زبان عربي مي دانسته ولي در عبارت فوق حرف پ را از حروف زبان عربي نمي دانسته است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید