معرفي اجمالي کتاب تنبيه النائمين
پس از آنکه ميرزا حسينعلي بهاء ادعاي خود را فاش کرد و خودش را خود را من يظهرهالله معرفي نمود ، برخي از بابيان با او مخالفت کردند و بر عليه او رديه هايي نوشتند. يکي از آنها عزيه نوري ، خواهر بهاءالله و از طرفداران ميرزا يحيي صبح ازل بود که کتابي را به نام تنبيه النائمين را نوشت.
ايشان در اين رساله از بيماري هاي جسماني برادر ش بهاء الله پرده بر مي دارد و خطاب به عبدالبهاء بيان مي دارد:
" سالهاي دراز جناب ابويرا مرض فتق ملازم رکاب و رعشه دست شاهد حضور و غياب . اين دو مرض را نتوانستند دفع و رفع کنند پس چگونه توانند امراض مزمنه نفسانيه عباد را مداوا کنند؟ طبيب يداوي الناس و هو عليل ! و سالهاي سال جمال قدم و مليک وجود و عدم مفتوق و با يد مرتعش بسر بردند و حال آنکه بدلايل عقليه و نقليه ثابت مي شود که شخص نبي و وصي که مظهر تامه حق و آيه الله است بايد از تمام معايب و نقايص صوري و معنوي عري و بري باشد ..."(تنبيه النائمين- صفحه 38)
متن توبه نامه علي محمد باب
«فداک روحي الحمدالله کما هو اهله و مستحقه که ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر کافه عباد خود شامل گردانيده. بحمدالله ثم الحمدلله که مثل آن حضرت را ينبوع رأفت و رحمت خود فرموده که به ظهور عطوفتش عفو از بندگان و تستر بر مجرمان و ترحم بر ياغيان فرموده. شهدالله من عنده که اين بنده ضعيف را قصدي نيست که خلاف رضاي خداوند عالم و اهل ولايت او باشد. اگر چه بنفسه وجودم ذنب صرف است ولي چون قلبم موفق به توحيد خداوند جلّ ذکره و نبوت رسول او (ص) و ولايت اهل ولايت اوست و لسانم مقر بر کل ما نزل من عندالله است، اميد رحمت او را دارم و مطلقاً خلاف رضاي حق را نخواسته ام و اگر کلماتي که خلاف رضاي او بوده از قلمم جاري شده، غرضم عصيان نبوده و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را و اين بنده را مطلق علمي نيست که منوط به ادعايي باشد، استغفرالله ربي و اتوب اليه من ان ينسب الي الامر و بعضي مناجات و کلمات که از لسان جاري شده دليل بر هيچ امري نيست و مدعي نيابت خاصه حضرت حجت الله عليه السلام را محض ادعاي مبطل و اين بنده را چنين ادعايي نبوده و نه ادعاي ديگر، مستدعي از الطاف حضرت شاهنشاهي و آن حضرت چنانست که اين دعاگو را به الطاف و عنايات بساط رأفت و رحمت خود سرافراز فرمايند، والسلام».
منبع:حقيقت بهائيت
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید