مقايسهي ايقان با قرآن! سر انجام آخرين تير ترکش دوستان بهائي رها شد: اگر ايقان اغلاط بي شمار دارد امر تازهاي نيست در قرآن هم غلط ادبي وجود دارد! اين سخن آن چنان مرا دچار شعف نمود که گفتني نيست، زيرا انتظار آن را داشتم بالاخره اولياي امر بهائي بعد از 9 قسمت بحث تحليلي در مورد ايقان و نقد ادبي و محتوائي پشت بر پشت هم نهند و دليلي اقامه کنند و اين جا بنگارند و به نوعي جوانان بهائي را بگويند ما جواب دندان شکن داديم و گفتيم اگر کسي مدّعي اغلاط بي شمار ادبي و محتوائي ايقان شود ما هم ميگوئيم در قرآن هم غلط ادبي وجود دارد . غافل از آن که نفس اين ادّعا خود دليل ديگري بر صحت سخنان ما و برهنگي برهاني و سخافت بياني و بي سوادي ادبي مدافعان ايقان و مدّعيان وجود غلط در قرآن است. امّا بسط سخن: فرهيختگان ميدانند که پيدايش دستور زبان متاءخر از زبان است. به ديگر بيان مردم نخست با يکديگر سخن گفتهاند و ارتباط بياني پيدا کردهاند و مدتها بعد دانشمندان ادب از روي آن مکالمات ، قواعد دستور زباني را استخراج کرده و بر آن منهج بايدها و نبايدهاي زباني را تدوين نمودهاند، نه آن که اول دستور زبان پديد آمده باشد و سپس مردم بر اساس آن قوانين و قواعد زباني سخن گفته باشند. آنان که با زبان عربي آشنايند ميدانند مبناي تدوين قواعد زبان عربي ، کتاب "قرآن کريم" است و قواعد زبان عربي از روي قرآن کريم تدوين شده و قبل از قرآن هيچ گونه دستور زباني وجودنداشته است که کسي ادّعا کند بر اساس آن قواعد در قرآن غلط ادبي وجود دارد! مدّعي اين سخن بي سوادي و کم مايگي يا بي مايگي خود از دانش تاريخ ادبيات عرب را نشان ميدهد و اين همان چيزي بود که من انتظار آن را داشتم و بالاخره جامعه بهائي خود را وارد اين چالش نمود و نشان داد در دانش ادبيات يک فرد وارد در ادبيات عرب وجود ندارد وشايد هم همين عدم ورود در ادبيات است که آنها را شيفتهي متن ايقان کرده که گمان نمودهاند نويسندهي ايقان بهرهي وافري از ادب فارسي و عربي دارد، غافل از آن که بعضي محقّقين فقط 154 غلط ادبي از آن نشان دادهاند، غلطهاي محتوائي که جاي خود دارد. بنا بر اين هيچ کس نميتواند ادّعا کند که در قرآن غلط ادبي وجود دارد قواعد صحيح و غلط از روي خود قرآن و سخن افصح عرب (پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله که فرمودند منم افصح عرب) ساخته شده است. پديد آورندهي دستور زبان خود حضرت علي عليه السلام است آنجا که به ابوالاسود دوئلي فرمود بنويس :"کلّ فاعل مرفوع و کلّ مفعول منصوب و کلّ مضاف اليه مجرور" و علي عليه السلام شاگرد قرآن است و آن چه دارد از قرآن است. آن که ميخواهد مدّعي وجود غلط در قرآن باشد آن غلط را بايد از قواعدي در آورد که خود آن قواعد بر اساس قرآن تنظيم شده و اين ممکن نيست . اگر هم کسي چنين ادّعائي کند نهايت بي خبري خودرا از تاريخ ادب عرب نشان داده است. حال اگر در جامعه بهائي چنين فردي وجو دارد دانش خود را بنمايد!
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید