بهاءاله در ايقان معجزه انحصاري پيامبر اکرم (ص) را منحصر در قرآن شمرده ودر طول چندصفحه در عباراتي که تماما ماخوذ از سيد باب است در عظمت قرآن داد سخن داده و آنچنانآن راداراي علو مقام" شمرده که گفته هيچکس را نرسد که از "اين عباد در اوشک نمايند يا شبهه کنند" (ص123 س8) و بعد در عبارات مفصلي مقام شامخ قرآنراستوده است .سيد باب در موضوع عظمت قرآن مکرر در بيان فارسي و ساير کتبش مطالبيگفته از جمله در کتاب دلائل سبعه ص6 چنين مي گويد:"اگر نزد خداوند حجت و دليلي بزرگتر از قرآن مي بود خداوند با آن دليل(برحقانيت پيغمبر خاتم) استدلال مي نمود و ادله و براهين ديگر در کنار قرآن مانند سايه است درجنب آفتاب"!ودر ص 128 س6 معرفت قرآن را آنچنان با لا مي برد که آن را با معرفت خدا همسنگ ميسازد و مي گويد :"عوام استعداد ادراک آن را ندارند"بهاءاله در جاي ديگر در کتاب لوح سلطان ص 21،قرآن را "حجت باقيه " ميخواند و بدين ترتيب بر حجيت و سنديت اين کتاب عظيم - تا جهان باقي است - اعتراف مي نمايد.اين معجزه جاويد از سوي پيامبري که امي بود و در هيچ مدرسه بشري تلمذ ننمود آنچناندانشمندان جهان همچون بو علي سينا ها و فارابي ها و بيروني ها و ملاصدرا هارا در طولچهارده قرن خاضع و خاشع نمود که در برابر پيامبر اکرم سر تعظيم فرود آورده از در ياهايدانشش جرعه نوش شده اند وبا علوم بر گرفته از آن بر جهان سروري نموده و غربيان را دربرابر آن دانش هاخاضع نمودند.عبد البها درمجلد دوم خطابات ص 102 اعتراف مي کند که تمام اين علوم از ناحيه پيامبريبوده که امي بوده اند و در هيچ مدرسه بشري درس نخوانده اندو در ميان اقوام وحشيمتولد شده و زندگاني فرمود و اقوام عرب در نهايت جهالت و همجي بودند...اما به برکت اين معجزه جاويد و حجت باقيه الهي به آنجا رسيدند که مي گويد:"اين جمهور اشخاص متوحشه در جميع مراتب انسانيه و کمالات بشريه چنانترقي نمودند که کل ملل عالم در آن عصر مبهوت و متحير گشتند. طوائف و قبائل و ملل عالم کهدائما اعراب را سخريه و استهزا مي نمودند بکمال اشتياق به موطن و ممالک عربي آمده تحصيلفضائل انسانيه و اقتباس علوم سياسيه و اکتساب معارف و مدنيت و تعلم فنون و صنايعمينمودند...خلاصه طائفه عرب -به برکت اسلام و قرآن-در جميع فنون و علوم و معارف وحکمت و سياست و اخلاق و صنايع و بدايع سرور کل ملل و اقوام گشتند" رساله المدنيهطبع بمبئي ص 73 .*********اين قسمت را از آن جهت آوردم که معلوم شود از نظر بهائيان قرآن معجزه جاويد است و هيچشک و شبهه اي در آن نيست و با تعاليم آن اعراب وحشي (به قول عبدالبها و رهبرانبهائي) بر کل جهان سيادت و سروري پيدا کردند و در همه معارف و علوم آقاي کل ملل واقوام گشتند و ايقان هم بر آن تاکيد نموده است.بنا براين هيچ بهائي را نرسد که بخواهد بر خلاف نصوص رهبران خويشهمچون باب و بهاو عبد البها از اين حجت باقيه ايراد و اشتباه و تناقض در آورد که اگر چنين کندبهائي نخواهد بود و خود را به ورطه هلاکت علمي خواهد انداخت.اما قصد ديگر از طرح اين بحث اثبا ت اميت پيامبر و اعجاز قرآن و بررسي ادعاي اميت بها و شانعلمي ايشان است که به قسمت بعد وامي گذاريم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید