مکتب تائو / دائو (Taoism)به لائوتسه (tse_lao) حکيم (متوفاي 517 ق .م ) منسوب است . در اينکه آيا وي وجود خارجي داشته است يا صرفا يک شخص افسانه اي است ،
ميان دانشمندان اختلاف وجود دارد. به گونه اي که از سنت به دست مي آيد وي در سال 604 ق .م . در چين به دنيا آمد و مدتي در دربار پادشاه سمت بايگان داشت . وي پس از چندي شغل خود را رها کرد و براي پرداختن به صفاي روح از همه امور حتي کسب علم دست کشيد و در خانه خود ماند. مردم درباره او کنجکاو شدند و براي آگاهي از انيشه هاي وي به ديدار او شتافتند. گفته مي شود کنفوسيوس نيز به ديدار وي رفت . وي از مراجعات مردم خسته شد و بدين جهت از سرزمين خود مهاجرت کرد. يکي از دروازه بانان شهر او را در حال عزيمت ديد و از خواهش کرد که به وي چيزي بياموزد. لائوتسه در کناري ايستاد و رساله اي را به او املا کرد که تاکنون باقي است و نام آن تائوته چينگ يعني رساله تائو و خاصيت آن ، است . اين رساله شامل سخنان کوتاهي است که معناي بعضس از آنها روشن نيست . رساله را به دروازه بان داد و از آنجا عبور کرد و ديگر خبري از او باز نيامد. برخي گفته اند وي در سال 517 ق .م . درگذشت .
کساني که لائوتسه را شخصي افسانه اي مي دانند، مي گويند فلسفه منسوب به وي از زمان کنفوسيوس قديمتر است و رساله ياد شده نيز قبلا وجود داشته است .
1- لائوتسه و فلسفه تائوته چينگ
رساله منسوب به لائوتسه محصول انديشه يک تن نيست ، بلکه در طول قرون حک و اصلاحاتي در آن صورت گرفته است ، اما بيشتر محتويات آن از قرن چهارم قبل از ميلاد است .
از ديدگاه فيلسوفان قديم چين هر گونه فعل و انفعالات جهان تحت تاءثير نظامي است که تائو ناميده مي شود. تائو در زبان چيني به معناي راه است و در اصل به بستر رودخانه اطلاق مي شده است . مي شده است . پيروان اين فلسفه براي تحولات جهان قانوني ثابت مانند بستر رودخانه قائل بودند و مي گفتند تائو آغاز و انجامي ندارد و پس از پديد آمدن جهان مادي ، تائو نيز براي ايجاد تناسب ، در آن جريان يافته است . از اين رو، واژه تائو به کاسموس (cosmos) يوناني که به معناي تناسب است ، نزديک مي شود. يونانيان جهان را کاسموس مي ناميدند.
در رساله تائوته چينگ آمده است که هر گاه اشياء در بستر طبيعي خود سير کنند با کمال تناسب حرکت خواهند کرد؛ زيرا اين حرکت با تائو هماهنگ است ، ولي هر گاه چيزي از بستر طبيعي منحرف شود تناسب خود را از دست مي دهد. هدف نهايي انسان بايد آن باشد که خود را با تائو هماهنگ کند.
2- چگونه تسه و مقالات او
چوانگ تسه پس از لائوتسه ، معروفترين فيلسوف تائوئيسم است و گفته مي شود وي در قرن چهارم قبل از ميلاد تعاليم استاد فرضي خود، لائوتسه را نشر داده است . به اين حکيم سي و سه مقاله نسبت داده اند که بسياري از آنها قطعا از اوست . وي تحولات جهان را به شکل دوراني ترسيم مي کرد و معتقد بود که اضداد بر يکديگر تاءثير مي گذارند و از ميان مي روند. او معتقد به نيست خير و شر بود و براي بيان انديشه هاي خود از تمثيلهاي بسياري استفاده مي کرد.
3- دين رسمي
براي نخستين بار در سال 165 م . يکي از پادشاهان چين معبدي به نام لائوتسه بنا کرد و هداياي تقديم داشت ، ولي تائوئيسم پيشرفت چنداني نکرد تا آنکه در قرن هفتم ميلادي اين آيين در چين رسميت يافت . در آن زمان آيين بودا و مکتب کنفوسيوس در چين پيشرفت کرده بودند. افرادي به اين عنوان که آيين بودا از کشور هندوستان به چين سرايت کرده و يک آيين بومي نيست ، به ترويج تائوئيسم پرداختند. آنان آداب و رسومي را بنا نهادند و براي چيزهاي مختلف خداياني را مطرح کردند. با اين حال ، اين آيين در چين پيروان اندکي داشت و کم کم از صحنه بيرون شد. با آنکه دولت کمونيستي چين با افکار مذهبي شديدا مبارزه مي کند، هنوز هم افرادي به جنبه هاي جادويي اين آيين علاقه دارند.
نويسنده:حسين توفيقي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید