ميرزا بهاء از فكر سيد باب استفاده و پيروي كرده و با تغيير و اصلاحات مختصري آنرا تعقيب نموده است.
ميرزا بهاء در مقام تقسيم ارث: عدد (2520) را كه قابل تقسيم به تمام اعداد آحاداست (و باصطلاح داراي كسور تسعه است) منظور و مناط حكم قرار داده، و روي اينعدد حقوق وارث را پر كرده است.
1- براي ذريه عدد نه را اعتبار كرده كه (9 در 60 مساوي است با 540)
2- براي ازواج عدد هشت را كه (8 در 60 مساوي است با 480)
3- براي آباء عدد هفت را كه (7 در 60 مساوي است با 420)
4- براي امهات عدد شش را كه (6 در 60 مساوي است با 360)
5- براي اخوان عدد پنج را كه (5 در 60 مساوي است با 300)
6- براي اخوات عدد چهار را كه (4 در 60 مساوي است با 240)
7- براي معلمين عدد سه را كه (3 در 60 مساوي است با 180)
و مجموع اين اعداد هفتگانه مساوي است با (2520) پس روي اين قاعده لازمست مال موروثيرا به عدد (2520) تقسيم كرده، و سپس مقدار (540) قسمت آنرا بذريه، و مقدار (480) قسمت آنرا بازواج، و مقدار (420) قسمت آنرا بآباء، و مقدار (360) قسمت آنرا بامهات، و مقدار (300) قسمت آنرا با خوان، و مقدار (240) قسمت آنرا باخوات، و مقدار (180) قسمت آنرا بمعلم بدهند. و تمام قسمتها تمام خواهد شد.
در اقدس (ص 7 س 11) ميگويد: قد قسمنا المواريث علي عدد الزاء منها ما قدر لذرياتكم من كتاب الطاء علي عدد المقت و للازواج من كتاب الحاء علي عدد التاء و الفاء و للآباء من كتاب الزاء علي عدد التاء و الكاف و للامهات من كتاب الواو علي عدد الرفيع و للاخوان من كتاب الهاء عدد الشين و للاخوات من كتاب الدال عدد الراء و الميم و للمعلمين من كتاب الجيم عدد القاف و الفاء كذلك حكم مبشري الذي يذكرني في الليالي و الاسحار، انا لما سمعنا ضجيج الذريات في الاصلاب زدنا ضعف ما لهم و نقصنا عن الاخري انه لهو المقتدر علي ما يشاء - قسمت كرديم مواريث را بر عدد زاء (7) و مقداري از آنرا باري ذريه هاي شما قرار داديم از كتاب طاء (9) كه بر عدد مقت (540) ميشود، و مقداريرا براي ازواج از كتاب حاء (8) كه بر عدد ت ف (480) ميشود، و مقداريرا براي آباء از كتاب زاء (7) كه بر عدد ت ك (420) ميشود، و مقداريرا براي امهات از كتاب واو (6) كه بر عدد رفيع (360) ميشود، و مقداريرا براي اخوان از كتاب هاء (5) كه بر عدد شين (300) ميشود، و مقداريرا براي اخوات از كتاب دال (4) كه بر عدد ر م (240) ميشود، و مقداريرا براي معلمين از كتاب جيم (3) كه بر عدد ق ف (180) ميشود، همچنين است حكم مبشر من (سيد باب) آنكه شبها و سحرها مرا ياد ميكند، و ما چون ناله ي ذريه ها را در عالم اصلاب شنيديم حصه ي آنها را دو مقابل كرده و از قسمت ديگران كم كرديم، و خداوند توانا است.
در اينكلام نيز از جهاتي ميبايد بحث كرد:
1- ذريه را توضيح نداده است كه: آيا منظور از آن اولاد بلا واسطه هستند يا باحفاد (نوه ها) هم شامل ميشود، و آيا در يك مرتبه ارث ميبرند يا در طول همديگر؟ و آيا ذكور با اولاد اثاث تفاوت دارند يا متساوي هستند؟ و ظاهر كلام: تساوي كل است.
2- اطلاق ازواج شامل زوج و زوجه هر دو بوده، و تفاوتي در ميان آنها در ميان صورت اولاد داشتن ميت و نداشتن اولاد قائل نشده است.
3- بطوريكه در گنجينه ي احكام (ص 94) ميگويد: مقصود از آباء و امهات: آباء و امهات بلافصل هستند، و اجداد وجدات خارج ميشوند.
4- برادران و خواهران با همديگر فرقي ندارند كه: ابي و امي باشند يا ابي تنها. و اگر امي تنها شد: يك ثلث از حصه ي او مخصوص بيت العدل خواهد بود. 5- معلم در عرض ذريه و آباء و اخوان و ازواج وارث ميشود، ولي اجداد و جدات و اعمام و عمات و اولاد اخوان و اخوات در اين مرتبه حقي ندارند.
6- روي اينسخن استاد دانشگاه يا دبير دبيرستان يا دانش آموزيكه چهل سال مشغول تعليم و تربيت بوده، و سالي صد نفر در كلاس او حاضر ميشوند ميبايد از چهار هزار نفر ارث برند. و معلم در اين صورت دارنده ي بزرگترين سرمايه و بالاترين شغل مادي خواهد بود.
7- جناب ميرزا ضجيج و ناله ذريه را در اصلاب شنيده است، ولي از ضجيج و ناله ي ديگران بي اطلاع مانده است: زيرا با اضافه كردن حقوق آنان حقوق سائرين را كم كرده و از اجداد و جدات و برخي ديگر اصلا اسمي نبرده است.
8- روي نقشه جناب ميرزا اگر شخصي بميرد و از او يك جدي مانده است كه مربي و بزرگ كننده ميت بوده است با يك معلم كه مدت چند ماه او را تعليم نموده است: در اين صورت تمام اموال او در ميان اين معلم و بيت العدل عمومي تقسيم شده، و جد ميت كوچكترين حقي در اموال ذريه ي خود ندارد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید