يكي از بهائيان به نام ملا بهرام اختر خاوري در عباس آباد حوالي پيشكوه يزد... گرفتار مي شود ملا بهرام و سايرين كه ديدند راه گريز مسدود است تن به قضا دادند و پناه به جمال قدم (بهاءالله) بردند [1] ملا بهرام در روستاي يزد به كسي پناه مي برد كه سالها قبل از آن در عكا مرده. بنابراين ملاي زردتشي الاصل، ميرزا حسينعلي را پناه دهنده و نجات دهنده و خدا مي دانسته اما موحدان و يكتاپرستان را عقيده بر اين است بايد به خدايي پناه برد كه هميشه زنده است و چرت و خواب هم او را فرانمي گيرد «الله لا اله الا هو الحي القيوم» لا تأخذه سنة و لا نوم... آيه 255 سوره ي بقره» در يكي از شهرها مريضي نزد ميرزا عبدالمجيد بهائي مي آورند او را معالجه كند ميرزا عبدالمجيد از تشخيص مرض عاجز گشته است اطاق بيرون رفت و در فضاي خانه روي دل را بشطر اقدس [2] توجه داده از جمال قدم تأييد طلبيد [3] شيعه مي گويد: «تنها بايد سر تعظيم به قصد عبوديت به آن آفريدگار پاك فرود آورده شود و سجده يعني پيشاني را بر زمين سائيدن بقصد بندگي در مذهب شيعه مخصوص به خدا و براي غيرخدا سجده جايز نيست بلكه كفر و شرك است (صفحه 62 شيعه چه مي گويد) درخواست ما فقط از خداوند جهان است و دعاهاي ما در حرم پيامبر گرامي و ائمه بدان معني است كه آنان را واسطه و شفيع قرار مي دهيم حتي براي ورود به حرم شريفشان از خداوند متعال اذن و اجازه مي طلبيم أادخل يا الله... و اگر كليه ي دعاها و زيارت نامه ها را مطالعه كنيم درمي يابيم «در هيچ كجا استقلالي براي خاندان
رسالت ذكر نشده است بلكه در همه جاي آنها را واسطه خوانده اند (صفحه 231 شبهاي پيشاور) شفاعت نيز به اذن آن ذات يكتا است و كه را اين جرأت است كه در پيشگاه او به شفاعت برخيزد. «من ذا الذي يشفع عنده الا باذنه...» آيه 255 سوره ي بقره.
اينكه به نگاشتن جملاتي كه پس از زيارت حضرت حسين عليه السلام خوانده مي شود مي پردازيم تا بيشتر به عقيده ي شيعيان پي ببريم:
«اللهم اني صليت و ركعت و سجدت لك وحدك لا شريك لك لان الصلوة و الركوع و السجود لا يكون الا لك لانك انت الله لا اله الا انت» خدايا من تنها براي تو كه شريك نداري نماز گزاردم و ركوع و سجود جز براي تو و به خاطر تو صحيح نيست زيرا تويي آن خدائي كه جز تو خدائي نيست (صفحه 66 شيعه چه مي گويد).
حال كه آقاي ميرزا حسينعلي شيعيان را مشرك قلمداد كرده [4] بايد بگوئيم بهائيان عقايد خود را بررسي و
نظر شيعه را مطالعه نمايند و بعد از آن قضاوت كنند چه كساني مشركند بديهي است مي گويند افرادي مشركند كه انساني ناتوان را پرستش مي كنند. «لهم قلوب لا يفقهون بها و لهم اعين لا يبصرون بها لهم آذان لا يسمعون بها اولئك كالانعام بل هم اضل» ترجمه:
آنها را دلهائي است بي ادراك و معرفت و ديده هايي بي نور بصيرت و گوشهايي ناشنواي حقيقت آنها مانند چهارپايند بلكه بسي گمراه ترند آيه 179 سوره ي اعراف.
پاورقي:
[1] صفحه ي 420 مصابيح هدايت جلد چهارم.
[2] مقصود عكا است صفحه ي 169 جلد اول و صفحه ي 198 جلد چهارم اسرار الاثار.
[3] صفحه ي 44 مصابيح هدايت جلد 5.
[4] صفحه ي 595 رحيق مختوم جلد اول.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید