اسناد و مدارک زيادي در دست است که نشان مي دهد جناب بهاء الله استقامت چنداني بر دعاوي خويش نداشته و هر جا دچار گرفتاري مي شده ، سخن خود را دگرگون مي ساخته است! چنانچه چاپلوسي هاي او در مقابل مخالفين سرسختش گوياي همين ناپايداري است ، براي نمونه مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1- در آغاز لوح سلطان، در برابر ناصرالدّين شاه قاجار خود را "بنده زر خريد"و او را "پادشاه روي زمين "خطاب مي کند.
2- در مقابل بزرگان بابيه خود را "نمله ي فانيه( مورچه مردني) " لقب مي دهد و آنها را دوستان خدا مي خواند .(آثار قلم اعلي - جلد 4- صفحه 364)
 
همانطور که دوستان مي دانند ، در بابيت و بهائيت نماز را به جماعت خواندن حرام است و به جاي نماز اسلامي نماز ديگري ساخته اند. ولي مي بينيم که ايشان در بغداد نه تنها نماز مسلمانها را مي خوانده ، بلکه با سوء استفاده از ريش بلند و عبا و قباي خود ، براي مسلمانها پيش نماز هم مي شده تا چنين وانمود کند که مسلمان است!(کتاب قرن بديع- جلد دوم- صفحه 42)
واضح است که انجام چنين کار حرامي  نشان دهنده بي ثباتي و ناپايداري ايشان است.

نويسنده: امواج نوراني