پاسخ:
نصيريه فرقهاي است كه در به وجود آمدن آن آراء و نظريات مختلف و متناقضي ارائه شده است. بنابر اظهارات برخي از نويسندگان اين فرقه به محمد بن نصير كه ابتداء از اتباع و اصحاب امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ بود، منسوب است.
امّا گروه ديگري اين فرقه را به نصير غلام امام علي ـ عليه السّلام ـ منتسب ميدانند؛ گر چه به تصريح عدهاي از نويسندگان غلامي بدين نام و نشان براي آن حضرت نه در كتابهاي تاريخي و نه در غير آن ضبط نگرديده است.
گروه سومي، اين نام را براي فرقهاي با اعتقادات خاص منسوب به كوهي در منطقهي شمالي سوريه كه كوه نصيريه نام دارد، ميدانند كه قبل از تهاجم صليبيها به تاريخ 488 هـ به نام كوه «لكام» معروف بود.
به هر حال وجه نامگذاري اين فرقه هر چه باشد نتيجه آن در سال پيدايش و ظهور اين فرقه ظاهر ميشود كه بنابر نظريه اول اين فرقه مابين سال 232 و 259 هـ ق پيدا شده است؛ زيرا «محمد بن نصير» در سال 259 هـ ق وفات كرده است. امّا بنابر نظر دوم مابين سالهاي 23 - 40 هـ پيدا شده و بنابر نظر سوم به قرن پنجم برميگردد.[1]
پس از شناخت وجه نامگذاري اين فرقه و تاريخ پيدايش آن، به ذكر نام برخي افراد كه ادعا شده جزو علماي اين فرقه هستند اشاره مي شود:
با اين توضيح که اين مطلب فقط يک ادعا است اگر نصيريه را جزو شيعيان اماميه بدانيم در آن صورت تمام علماي شيعه اماميه از بزرگان نصيريه هستند ولي اگر آنان را از غاليان به حساب آوريم بسياري از افرادي که در ذيل به نام آنها اشاره خواهد شد نصيري نبوده و جزو علماي اماميه هستند.
1. ابو عبدالله مفضل بن عمر جعفي كوفي درگذشت 180 هـ ق.
2. يونس بن ظبيان كوفي.
3. ابوجعفر محمد بن حسن بن سنان زاهري از اولاد زاهر مولي عمرو بن حمق خزاعي ميباشد، وي پدرش را در بچگي از دست داد و پدربزرگ او سرپرستياش را به عهده گرفت، فلذا به نام محمد بن سنان معروف است.[2]
4. جعفر بن محمد بن مفضل جعفي.
باز لازم به ذكر است كه افراد نامبرده شده جزو بزرگان شيعه بوده و نسبت دادن آنها به فرقه نصيريه صحيح نيست و ما تنها به دليل ذكر در منابع نام آنها را آورديم.
5. ابو شعيب محمد بن نصير نميري بصري، وي از موالي بني نمير و فارسي الاصل بوده و در بصره و كوفه ساكن گشته و پس از سلطه فرانسويها به سوريه در اثر جنگ جهاني مشهور شد که علويون همان نصيريه بوده و منسوب به محمد بن نصير هستند. فرقه منسوب به وي ادعا ميكنند كه شيعه 12 امامي هستند و براي هر امامي بابي است كه ابن نصير باب امام يازدهم ـ عليه السّلام ـ و وارث علمش بوده و اين صفت بعد از غيبت امام مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ باقي ماند.[3]
6. ابو محمد عبدالله بن محمد بن جنّان جنبلاني متولد 235 هـ درگذشت 287 هـ مقيم بخش عجم نشين عراق، شهر جنبلان بوده و فارسي الاصل است.
7. ابو عبدالله حسين بن احمد بن حمدان خصيبي مصري، پس از وفات جنبلاني شهر جنبلان را ترك گفت و به عراق رفت. بيشتر كارهاي ديني او در بغداد انجام ميگرفت. او به شهرهاي علوي نشين از جمله خراسان و ديلم سفر كرد و در آخر شهر حلب پايتخت سيف الدوله را وطن خويش ساخت. اين مرد در سال 260 هـ ق به دنيا آمده و در سال 346 هـ پس از 86 سال عمر، چشم از جهان فروبست و در شمال حلب مدفون شد. وي به شيخ يبراق ملقب است.
8. ابوالقاسم جنيد بن محمد بن جنيد خزار قواريري، ريشهاش از نهاوند يكي از شهرهاي فارس نشين متولد در بغداد و درگذشته به سال 297 هـ ق ميباشد.
9. محمد بن علي جليّ جانشين خصيبي مصري.
10. ثامن ابوالفتح محمد بن حسن بغدادي قطيعي.
11. علي بن عيسي جسري، ناظر پل بغداد و وكيل خصيبي در امور ديني بوده و 20 مرتبه حج رفته كه دو بار آن قبل از بلوغ بوده است.
12. ابوالحسن طوسي صغير، اين مرد پيوسته در حال عبادت و رياضت بود. به گونهاي كه در اثر آن قامتاش خم شده بود وي از 40 روز فقط يك روز روزهدار نبود.
13. ابوالحسن طرسوسي كبير، از بزرگان علويين «كيليكيا» از پايتختهاي آن زمان بود.
14. ابو ذهبيه اسماعيل بن خلاّد، وي بعلبكي و از فرقه اسحاقيه بوده كه پس از آمدن بزرگان و رؤساي بني هلال به لاذقيه براي زيارت سيد جليل ابي سعيد، احساس خطر نمود و به انطاكيه فرار كرد. امّا به خاطر تعقيب دياب بن غانم امير زغبه كه با 80 پهلوان به دنبال او بود، دو مرتبه به لاذقيه برگشت، توسط امير كشته شد و در آنجا مدفون گشت و قبرش نزد اهل لاذقيه به قبر شيخ قرعوش معروف است. عقيده وي تا آمدن امير حسن مكزون سنجاري به طرف لاذقيه باقي بود.[4]
15. ابو سعيد سرور بن قاسم ملقب به ميمون متولد 358 هـ ق در طبريه و درگذشت به سال 426 هـ ميباشد. وي در هفت سالگي حافظ قرآن بود و كتابهاي زيادي نگاشت و سلامة بن احمد هدّي شاگردش بود. و از قرن پنجم تا قرن حاضر علمايي نيز براي اين فرقه مضبوط است كه از جمله آنان آل شعبه حرّانيون مي باشند.
16. ابو محمد حسن بن علي بن حسين بن شعبة الحرّاني صاحب كتاب ارزشمند تحف العقول عن آل الرسول و ابو محمد زيد بن شعبه، عالم و دوستدار خير كه با امير ابي الفتح عبدالكريم الكرماني صاحب جزيره كرمان اجتماع نمود، و وي را تا جزيره مصاحبت كرد و در نشر تعاليم اسلام تلاشها نمود و از جزيره كرمان به جبال يمن منتقل شد.[5]
17. ابو طيب احمد بن حسين، وي درباره معجزههاي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و اهل بيتش شعر انشاء ميكرد كه به نام منشد معروف گشت. با دست وي بسياري از يهود و نصاري اسلام آوردند او در «جزيم» سكونت داشت و در 60 سالگي درگذشت و در مشهد امام جواد ـ عليه السّلام ـ مدفون شد.
18. ابو حمزه كتاني، حافظ قرآن، عالم به لغت و نحو، دانشمند در اديان بود. وي از نظر اقامه دليل و برهان هنگام مجادله و مناظره با اهل ملل قوي بود و در حمص درگذشت.
19. ابو حسن علي بن بطه حلبي، حافظ قرآن، مجهز به علم لغت و نحو بود و به اسكندريه مصر سفر كرده است.
20. حيدر بن محمد قطيعي، از بزرگان حديث بود كه جماعتي از نصاراي بغداد به دست وي اسلام آوردند. و در «كرخ» هنگام 60 سالگي وفات كرد و نزد احمد بن حنبل مدفون گشت.
21. عبدالرحمان جرجري، قاري قرآن بود. توسط وي 9 نفر از يهوديان به اسلام ايمان آوردند و با آنها به حج مشرف شد.
22. ابوذر سهل ابن محمد كاتب، استاد ملك سيف الدوله، شاعر و اديب. ابو عبدالله حاكم محمد بن عبدالله نيشابوري، پيشواي حافظان و محدثين و صاحب هزار جزء كتاب از جمله بزرگان نصيريه به شمار ميرفتند.
همچنين بزرگاني نظير، محمد بن مقاتل قطيعي، ابو الفتح محمد بن عصمت الدوله بن معز الدوله بن عيسي الكويلح و علي عَلَم الدوله شاگردش، ابو نصر منصور جلّي، ابراهيم بن عثمان بن المستلق، سوّاق بصري، سيد صدر الدين المرتضي المجتبي موفق الدين السابري، ابوالحسن الجوهري، صفي الدين حيدر بن محور فارقي، ملقب به عبد مؤمن صوفي، ابو صالح ديلمي، محمد بن اسماعيل جزري، ابوالفضل محمد بن حسن منتجب الدين، شيخ امير حسن بن مكزون سنجاري از آل مهلّب بن ابي صفرة غسّاني متولد 583 هـ درگذشت 646 يا 638 هـ كه در سال 617 هـ به طرف لاذقيه آمد و كتابهاي اسحاقيه را جمعآوري كرده و آتش زد؛ حاتم طوباي جديلي متولد 667 هـ در طرطوس استاد امير حماة ابي اهداء، يوسف بن عجوز حلبي نشابي، يوسف الرداد حلبي، ابو عبدالله محمد بن عبدالله بن محمد خطيب خصيبي كه قاضي امير ابي عشائر حمداني در انطاكيه بود، ابو الفتح عثمان بن جني نحوي، ابو محمد عبدالله بن عمرو بن محمد فياضي، شيخ محمد حمدان الخير و ... از جمله بزرگان نصيريه و علويه ميباشند.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فرهنگ فرق اسلامي، دكتر محمد جواد مشكور، با مقدمه استاد كاظم مدير شانهچي، بنياد پژوهشهاي اسلامي، آستان قدس رضوي، سوم، 1375 ش.
2. النصيريه دراسة تحليليه، تقي شرف الدين، بيروت، 1983 م.
[1] . هاشم عثمان، العلويون بين الاسطوره و الحقيقة، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، 1414 هـ / 1994 م، ص 30 ـ 34.
[2] . نجاشي، رجال نجاشي، ص 416، رقم 1112 و 448، رقم 1210 و 328، رقم 888.
[3] . مهدي عسكري، سيد عبدالحسين، العلويون او النصيريه، ص 31 ـ 78.
[4] . غالب الطويل، محمد امين، تاريخ العلويين، بيروت، دارالاندلس، ص 257 ـ 265.
[5] . شيخ علي عزير ابراهيم، العلويون و التشيع، بيروت، دار الاسلاميه، چاپ اول، 1413 هـ ، 1992 م، ص 107.
[6] . العلويون و التشيع، ص 110 ـ 117؛ و همچنين به: عبد الرحمان بدوي، مذاهب الاسلاميين، دار العلم الاسلاميين، چاپ اول.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید