پاسخ:
نصيرية سوريه كه به نام علويون[1] نيز شناخته شده اند، شيعة دوازده امامي و پيرو فقه جعفري[2] مي باشند. اين گروه علاوه بر سوريه در مناطق جنوبي تركيه و مناطق شمالي لبنان نيز حضور دارند.[3]
همانطور كه گفته شد آنها در اصول اعتقاديشان داراي معتقدات شيعة اثني عشري مي باشند و همچون اماميه، ادلة تشريع را قرآن، سنت، اجماع و عقل مي دانند.[4]
در باب فروع الدين نيز به نماز، اذان و اقامه، روزه، زكات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر و تولي و تبري معترف و مقر مي باشند.[5]
از اين رو حساب نصيريه هاي دوازده امامي را از حساب نصيريه هاي غالي بايد جدا كرد.[6] زيرا نصيريان غالي مسلك به حلول الوهيت در حضرت علي ـ عليه السّلام ـ و اينكه سلمان فارسي فرستادة آن حضرت است و ارادت به ابن ملجم و اينكه شراب از نور است قائل مي باشند.[7]
در خصوص نصيريان دوازده امامي بايد گفت، با وجود عينيت و يگانگي اي كه بين آنها و ساير شيعيان دوازده امامي وجود دارد ولي باز هم بر آنها انتقادات و ايراداتي وارد است كه از جملة آنها اهمال در انجام فرائض و واجبات مي باشد.[8] البته اين ايراد و منقصت با تمام بزرگيش باعث نمي شود كه كسي را متهم به خروج از اسلام و مذهب بكنيم چرا كه چه بسيار افرادي هستند، كه اموري را معتقد و معترف هستند امّا در انجام آنها كوتاهي و سستي مي كنند به عنوان مثال چه بسيار افرادي كه نماز را به عنوان يكي از واجبات دين قبول دارند امّا در بجا آوردن آن كوتاهي مي كنند. يا چه بسيار مسلماناني كه روزه را به عنوان يكي از فرائض ديني قبول دارند، امّا از انجام آن به هر طريق كوتاهي مي كنند.
علاوه بر اين، انتقادات ديگري بر نصيرية سوريه وارد است كه به دو نمونه از آن اشاره مي كنيم:
1.عدم اتحاد و عملكرد قبيله اي.
2. محروم كردن زنان از ارث.[9]
و موارد ديگر كه بيشتر آنها از قبول نداشتن شريعت مقدس اسلام و مذهب جعفري ناشي نمي شود بلكه عدم تقيد به شرع بين آنها بر مي گردد به آداب و رسوم غلطي[10] كه در آن مناطق در ميان آن مردم رسوخ كرده است.
شايد مهمترين عامل اين رويکرد در ميان نصيريه دو امر ذيل باشند.
1ـ تسلط طولاني مدت حکومت عثماني بر مناطق نصيريه نشين که آنها را به شدت از مراکز شيعي دور نگه داشته و با ظلم و ستم خود آنان را در فقر مالي و فرهنگي گرفتار کرده بودند و اين عقب ماندگي و دور نگه داشتن از مراکز علمي و فرهنگي منجر به ضعف شريعت شده بود.
2ـ دوري از مراکز علمي و حوزههاي علميه شيعه و عدم ترويج شريعت توسط علماي فرهيخته که اين هم ريشه در تسلط عثمانيها داشت.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فرهنگنامه فرقه هاي اسلامي، شريف يحيي الامين، ترجمة محمدرضا موحدي.
2. فرهنگ فرق اسلامي، محمد جواد مشكور
3. تاريخ العلويون، محمد امين.
4. تاريخ الشيعه في ساحل بلاد الشام الشمالي، هاشم عثمان.
[1] . هاشم عثمان، هل العلويون شيعة، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ اول، 1414ق، ص10.
[2] . علي عزيز ابراهيم، العلويون، مقدمة محمد مهدي شمس الدين، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، 1415ق، ص52.
[3] . حياة الشهيد الاول، گروهي، ص358، پاورقي 2، مركز المصطفي ـ صلّي الله عليه و آله ـ .
[4] . العلويون، همان، ص77ـ78.
[5] . همان، ص78 الي 80.
[6] . هل العلويون شيعة، همان، ص41.
[7] . رباني گلپايگاني، علي، فرق و مذاهب كلامي، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ سوم، 1383ش، ص326.
[8] . هل العلويون شيعة، همان، ص102.
[9] . همان، ص 104.
[10] . همان، ص 98.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید