پاسخ:
در پاسخ به سوال فوق مي توان به نكات زير اشاره كرد:
اولاً اين كه گفته شده دين بودا جهانگير مي شود و مريدان زيادي پيدا مي كند، تنها يك ادعا است و هيچ سند متقن و قابل اعتنايي ندارد و بررسي هاي تاريخي نشان مي دهدكه نه تنها آيين بودا سرزمين هاي جديدي را تسخير نكرده ، بلكه برخي از سرزمين هاي خود را نيز از دست داده است. آيين بودا كه زماني در زادگاه خود يعني هندوستان فراگير شده بود در قرون هشتم و نهم ميلادي از اين سرزمين برچيده شده و آيين هندو دوباره جانشين آن شد.[1]
ثانياً هر چند جهانگير شدن آيين بودا تنها يك ادعا است، كه رسانه هاي سرمايه داري سعي در رواج آن دارند، ولي اين مطلب را هم نبايد ناديده گرفت كه آيين بودا در طول تاريخ طرفداران فراواني داشته و هم اكنون نيز در كشورهاي جنوب و جنوب شرقي آسيا و تبت پيروان بسياري را دور خود گرد آورده است، بنابراين شايسته است به جاي اين سوال كه چرا دين بودا جهانگير مي شود، سوال را اين گونه طرح كنيم كه چگونه شد آيين بودا در سرزمين هاي ياد شده گسترش يافت و هم اكنون نيز پيروان زيادي دارد؟
در پاسخ سوال اخير بايد گفت: بررسي تاريخ آيين بوديسم نشان مي دهد كه چند عامل در گسترش اين آيين موثر بوده اند كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
1. افراط و تفريط آيين هاي قبل از بودا:
بر اساس گزارش هاي تاريخي هنگامي كه بودا به دنيا آمد، مردم هند به آيين هندوئيسم عمل كرده و احكام آن را اجرا مي كردند. اين آيين اصول و ويژگي هاي زيادي داشت ولي مي توان مهمترين ويژگي هاي آن را در موارد زير خلاصه كرد.
الف ـ خدايان بي شمار: هندوان به عده بيشماري از خدايان آسماني و زميني با اسماء و صفات عجيب و غريب معتقد بودند و به آنها كرنش كرده و براي هر يك بتخانه هاي با شكوهي مي ساختند .....[2]
ب ـ نظام طبقاتي: بر اساس تعليمات آيين هندو، جامعه به چهار كاست(طبقه) اصلي تقسيم مي شود كه عبارتند از طبقه روحانيون، طبقه شاهان و جنگ آوران، طبقه بازرگانان و دهقانان و طبقه كارگران و البته بعد از اينها نيز طبقه نجس ها كه بوميان غير آريايي هندوستان بودند، قرار داشتند. معاشرت افراد يك طبقه با طبقات ديگر شرعاً و عرفاً ممنوع بود و حتي نگاه كردن افراد طبقات بالا به گروه نجس ها گناه كبيره شمرده مي شد.[3]
ج ـ قرباني هاي فراوان: در سال هاي 800 ق .م تا 500 ق .م آيين قرباني در دين هندوئيسم چنان به افراط گراييد كه مسائل ديگر را در انزوا قرار داد. قرباني اسب و ديگر چيزها آسيب شديدي بر اقتصاد كشور وارد آورد[4] و اين همه در اثر افراط هاي راهبان آيين هندو به وجود آمد.
ويژگي هاي ياد شده هندوئيسم باعث اخلال در نظام اجتماعي و دل زدگي مردم از اين آيين شده بود و در قرن ششم قبل از ميلاد و آن گاه كه بودا به تبليغ آيين خود كه در آن خبري از قرباني هاي فراوان، خدايان بي شمار نبود و سعي در مبارزه با تقسيم جامعه به طبقات مختلف داشت، فرصت مناسبي پيدا شده بود كه مردم ستمديده طبقات پايين كه اكثريت را تشكيل مي دادند از قيد افراط كاري هاي برهمنان هندويي رها شده و خود را آزاد احساس كنند. بنابراين افراط هاي هندوئيسم زمينه مناسبي براي گسترش آيين بودا فراهم ساخته بود.[5]
2. استفاده از قدرت سياسي: تاريخ آيين بودا نشان مي دهد كه يكي از عوامل مهم گسترش اين آيين، ايمان آوردن «آشوكا» امپراطور بزرگ هندوستان (از 296 پيش از ميلاد تا 232 پيش از ميلاد) سومين پادشاه از سلسله مائوري بود. اين امپراطور در ابتدا با جنگ هاي پياپي سرزمين هاي متعددي را فتح كرده و از شمال تا جنوب هندوستان را متحد ساخته بود، به آيين بودا ايمان آورد و آن را آيين رسمي مملكت خويش ساخت.[6] و هم چنين اين آيين در چين توسط سلسله هان باختري و با همت امپراطوري به نام «اهوان» گسترش يافت[7] و ورود آن به ژاپن نيز از طريق دربار امپراطوري بود، به اين معني كه در سال 538 ميلادي پادشاه«پوچي» فرستاده اي به دربار امپراطور «كين» مي فرستاد تا يك پيكره بودايي و تومار نوشته اي از سوتراها پيشكش كند. اين سفارت نخستين عرضه داشت آيين بودا به اين كشور بود.[8]
3. خلاء ديني: افراط هاي آيين هندو زمينه ساز گسترش آيين بودا در هند شد، ولي بعد از اصلاحاتي كه در قرن هشتم و نهم ميلادي در هندوئيسم صورت گرفت باعث گشت تا آيين بودا از سرزمين هند برچيده شود[9] و در عوض در كشورهاي چين، ژاپن و سيلان گسترش يابد، چرا كه در اين سرزمين ها دين و آييني وجود نداشت تا در مقابل بوديسم ايستادگي كند، بنابراين بايد گفت: اگر افراط آيين هندو باعث گسترش بوديسم در هند شد، نبود دين و آيين سازمان مند و قوي در چين و ژاپن و ..... موجب رواج اين آيين در كشورهاي مذكور گشت، ولي به دليل وجود اديان قوي ابراهيمي در غرب آسيا هرگز نتوانست به سمت غرب حركت كند و از كوه هاي سليمان قدمي فراتر نهد.
4. انعطاف و پذيرش سنت هاي بومي توسط آيين بودا: شايد در ميان آيين ها و اديان موجود آيين بودا يكي از انعطاف پذيرفته ترين ادياني باشدكه در هر سرزميني كه وارد مي شود، سنت هاي بومي آن منطقه را پذيرفته و شكل بومي به خود مي گيرد. اين آيين وقتي كه وارد چين، كره و ژاپن شد، سنت هاي بومي آن مناطق را پذيرفت و فرقه هاي جديدي در اين آيين به وجود آمدند. بنابراين هر چند در اين كشورها بوديسم طرفداراني دارد ولي بايد باور كرد كه آيين هاي موجود در اين كشورها همان سنت هاي بومي هستند كه در قالب نوعي بوديسم التقاطي به حيات خود ادامه داده اند و نمي توان آن را بوديسمي دانست كه بودا شش قرن قبل از ميلاد آن را تبليغ مي كرد.[10]
در پايان بايد متذكر شويم كه علاوه بر عوامل فوق امروزه، عامل ديگري توسط نظام سرمايه داري غرب به وجود آمده كه آن را بايد عامل تبليغاتي رسانه اي دانست. نظام سرمايه داري غرب به خوبي دريافته است كه دين اسلام مهم ترين مانع گسترش اين نظام در جهان است و يكي از ترفندهاي مبارزاتش بر عليه اين دين استفاده از اديان خنثي مي باشد چرا كه آيين بوديسم و هندوئيسم كه هيچ نوع ايدئولوژي منسجم و سازمان يافته اي ندارد، ابزاري مناسب براي تحقيق و رام كردن توده هاي مردم مي باشند و مي توانند به صورت كاذب نيازهاي معنوي انسان را اشباع كنند و حتي آنان را آماده پذيرش سرمايه داري ليبراليسم هم بكنند امري كه امروزه در ژاپن، چين و كشورهاي جنوب شرقي آسياي يعني حوزة نفوذ بوديسم صورت تحقق به خود مي گيرد و آنان را به ابزار دست نظام سرمايه داري غرب تبديل مي كند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ جامع اديان، جان بي ناس.
2. چنين گفت بودا، متون بودايي، ترجمه هاشم رجب زاده.
[1] . توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، انتشارات سمت و مركز جهاني علوم انساني، چاپ اول، 1379، ص46.
[2] . ر.ك: آشنايي با اديان بزرگ، ص 33.
[3] . همان، ص 36.
[4] . همان، ص 38.
[5] . ر.ك: جان بي ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، تهران، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامي، چاپ پنجم، 1375، ص 176 و 177.
[6] . سادهاتيسا، بودا و انديشه هاي او، ترجمه محمد تقي بهرامي حرّان، انتشارات جامي، چاپ اول، 1382، ص 196.
[7] . چنين گفت بودا، ترجمه هاشم رجب زاده، تهران، انتشارات اساطير، چاپ سوم 1378، ص 302.
[8] . همان، ص 297.
[9] . آشنايي با اديان بزرگ، ص 46.
[10] . ر.ك: تاريخ جامع اديان، ص 206 تا 250.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید