حتماً ديده ايد که پدر خونه براي اهل خونه ماهي مي خره و مادر خونه با محبت غذايي خوشمزه براي اعضاي خانواده درست مي کنه و سر سفره وقتي صحبت غذا مي شه، خانم يا آقا يا فرزند خونه ميگه: اين ماهي هاي پرورشي انگار مزه ندارند، ماهي فقط ماهي دريا.
حتماً بارها از تلويزيون ديده ايد که وقتي برنامه اي در مورد کارآفريني پخش ميشه، سراغ افرادي مي روند که در اين زمينه حرفي براي گفتن دارند و با ذوق و خلاقيت و تفکر خودشون کاري رو راه اندازي کردن و مشغول کار شدند. يکي از اين مشاغل نمونه کارآفريني، همون پرورش ماهيه.
فردي در فضاي خارج شهر حوضچه هايي رو ساخته و با وارد کردن بچه ماهي ها به پرورش و بزرگ کردن بچه ماهي ها مي پردازه. مراقب گرمي و سردي آب هست. مراقب غذاي بچه ماهي ها هست. مراقب اکسيژن آب هست. مراقب غذاي مکمل بچه ماهي ها هست. اما چرا آخر سر وقتي اين بچه ماهي ها بزرگ ميشن و رشد مي کنند و روانه بازار، وقتي سر سفره ها قرار مي گيرند، اين جمله رو مي شنوي که ماهي فقط ماهي دريا. مگه اين ماهي ها چي کم داشتن؟ مگه همه امکانات براي رشد اون ها آماده نبود؟ مگه مسئول اون ها همه جوانب رو براي رشدشون در نظر نگرفت؟
گاهي به قدري مراقب بچه ها هستيم و نگران خطرهاي احتمالي اين دنيا که بچه ها مثل ماهي هاي پرورشي شدن. شدن بچه هاي پرورشي.
همه ما گاهي برنامه هاي مستند تلويزيون رو نگاه کرده ايم. زندگي حيوانات در خشکي و دريا.
زندگي زير آب و عجايبي که فکر نمي کرديم زير اين همه حجم آب اتفاق بيفتد. بچه ماهي ها وقتي لاي سنگ ها به دنيا ميان تا مدت ها توي آب رودخانه کنار پدر و مادر خودشون زندگي مي کنن و بزرگ مي شن تا وقتي که مسير دريا رو پيدا کنن و مستقل بشن. پدر و مادر اين ماهي ها همراهشون بودند ولي اون ها رو از حرکت و گردش و کشف دنياي خودشون محدود نکردند و همه خطرها رو گذروندند تا شدن ماهي درياي آزاد.
فرزندان ما هم همين طورند. گاهي به قدري مراقب بچه ها هستيم و نگران خطرهاي احتمالي اين دنيا که بچه ها مثل ماهي هاي پرورشي شدن. شدن بچه هاي پرورشي. مراقب آب و دون و همه چيز هستيم. خطري اون ها رو تهديد نمي کنه چون هميشه پرورش دهنده ماهي ها بالاي سرشون هست.
ولي در نهايت انگار کسي ميشن که بخشي از وجود شون توي بزرگ شدن و رشد کردن گم شده. ظاهراً انسان هاي سالم و با کمالي هستند ولي قوي و زرنگ بار نيومدند. شدن آدم هاي پرورشي. اگه يه روزي بياد که راهي به دريا پيدا کنن و از حوضچه امن هميشگي شون جدا بشن، مي تونند توي توفان هاي دريا طاقت بيارند!؟
رشد اين بچه ها لزوماً به معني جدا شدن از پدر و مادر و تنها و سر خود عمل کردن نيست. مثل ماهي هاي توي رودخانه پدر و مادر کنار بچه ها هستند اما در حرکت و گردش و کشف دنيا کنار هم هستند. مراقبند، اما مراقب در گردش و در حرکت، نه مراقبت توي حوضچه و سکون و بي خبري!
در مقابل پدر و مادرهايي هم هستند که به بچه هاي خودشون اجازه مي دن سفر کنن و کشف کنن، ياد بگيرن و بزرگ بشن و رشد کنن و قوي بشن و ... بشن بچه هاي درياي آزاد! رشد اين بچه ها لزوماً به معني جدا شدن از پدر و مادر و تنها و سر خود عمل کردن نيست. مثل ماهي هاي توي رودخانه پدر و مادر کنار بچه ها هستند اما در حرکت و گردش و کشف دنيا کنار هم هستند. مراقبند، اما مراقب در گردش و در حرکت، نه مراقبت توي حوضچه و سکون و بي خبري!
شايد بهتر اين باشه که براي نگراني و حس مراقبت و محافظت از فرزندانمان حد اعتدال را رعايت کنيم و با آنها همراه بشيم در رودخانه زندگي تا برن و برن و بزرگ بشن. به اميد اينکه روزي برسه که اين قدر اطمينان خاطر داشته باشيم که اونها رو توي درياي آزاد رها کنيم...
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید