پاسخ:
علماي اهل سنت كه از ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ و حافظان اصلي دين اسلام فاصله گرفته بودند و در نتيجه از تعاليم نجات بخش عترت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ محروم بودند. به فكر اصلاح عقايد ديني خويش افتادند كه در عراق، ابوالحسن اشعري متوفي 330 ق مكتب اشاعره را بنا نهاد و در ماوراء النهر (آسياي مركزي) ابومنصور محمد بن محمد ماتريدي متوفي 333 كه منسوب به ماتريد از نواحي سمرقند مي باشد. براي اصلاح عقايد اهل سنت، مسلك ماتريديه را در مقابل معتزله ايجاد كرد. بنابراين ابومنصور و ابوالحسن اشعري هم عصر بودند.
زبيدي مي گويد: ماتريدي نزد ابي نصر عياضي و ابوبكر جوزجاني شاگردي كرد كه اين دو از شاگردان ابي سليمان موسي و او شاگرد قاضي ابويوسف و محمد بن حسين شيباني است كه اين دو از شاگردان ابوحنيفه مي باشند.[1]
گرچه ابومنصور و اشعري بر يك طريق عمل مي كردند، در عين حال اختلافات در اصول با هم دارند، در فقه، اشاعر، بيشتر شافعي هستند و ماتريديه هم در اصول و هم در فقه تابع ابوحنيفه مي باشند.[2]
در مفتاح السعادة آمده است: رئيس اهل سنت در علم كلام دو نفر است: ابوالحسن اشعري و ابومنصور ماتريدي كه پيروان ابوالحسن اشعري بيشتر شافعي است و پيروان ابومنصور محمد بن محمد ماتريدي سمرقندي از فقه حنفي پيروي مي كنند.[3] مصلح الدين مي نويسد: مشهور اين است كه اهل سنت در مراكز عراق، شام و... اشاعره هستند و در ماوراء النهر پيرو ماتريديه مي باشند كه در اصول و فقه تابع و پيرو مذهب ابوحنيفه است.[4]
بنابراين ماتريدي ها حنفي مذهب هستند هم در اصول تابع نظرات ابوحنيفه هستند و هم در فقه، و مقابل معتزله اند، ولي با اشاعره هم در برخي از اصول اختلاف دارند. لازم به تذكر است كه اجباري نيست كه حتما بايد پيروان ابومنصور ماتريدي در فروع پيروي حنفي باشد و نمي تواند از مجتهدين ديگر پيروي نمايند و لكن در عمل اكثريت ماتريديه از قديم از ابوحنيفه تبعيت نموده اند و گرچه در زمان حاضر برخي از ماتريديها از مذاهب ديگر در فروع تبعيت مي كند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. التوحيد، ابومنصور محمد بن محمد ماتويدي.
2.شرح الفقه الاكبر ابوحنيفه تاليف ابي اليث يخاري.
3. بزودي، ابوالسير محمد، اصول الدين.
4. نسفي، نجم الدين ابوحفص عمر، العقائد النسفيه.
[1] . حلبي، محمد، نخبة اللالي، اسلامبول، مكتبة الحقيقة، 1407 ق، ص 37 و رباني گلپايگاني، علي، فرق و مذاهب كلامي، ص 213.
[2] . سبحاني، جعفر، بحوث في الملل و النحل، مهر، اول، 1370 ش، قم، ج 3، ص 8، و همان، رسائل و مقالات، قم، موسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، ص 481، معزبي، عبدالله، الرد علي الالباني المبتدع، ص 18، و السقاف، حسن بن علي، صحيح شرح العقيده الطحاويه، اردن، دارالامام النوري، اول. 1416 ق، ص 19.
[3] . مفتاح السعاده و مصباح السياده، هند، حيدر آباد، ج 2، ص 22،.
[4] . تفتازاني، سعد الدين، شرح العقايد النسفيه، ص 17.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید