پاسخ:
در سال 1282 ه. مدرسهاي در هند و در شهر «ديوبند» توسط محمد قاسم «نانوتوي» و رشيد احمد كنكوهي تأسيس شد و در آن مدرسه تعدادي از طلاب در رشته علوم ديني و خصوصاً فقه حنفي مشغول تحصيل گرديدند، و از همين مدرسه زيربناي مكتب «ديوبندي» شكل گرفت.
اين فرقه طبق ادعاي خودشان مسلمان، و اهل سنت و جماعت ميباشند. در فقه تابع فقه حنفي هستند و در سلوك و مسائل اخلاقي صوفي و از نگاه عقيده پيرو ابومنصور ماتريدي ميباشند[1]
اين گروه با «بر يلو يّه» مكتب ديگري كه در مقابل اين فرقه قرار دارند، بهطور جدّي مخالف ميباشند. و همچنين با اهل حديث و خصوصاً ابنتيميه و پيروان او مانند ابن قيم جوزي و محمدبن عبدالوهاب رئيس فرقه وهابيه، شديداً عناد دارند. شيخ محمد حسين احمد يكي از علماي مهم ديوبندي درباره محمد بن عبدالوهاب ميگويد: «محمد بن عبدالوهاب نجدي، از نجد ظهور نمود، او داراي افكار باطل و عقيده فاسد بود و بسياري از اهل سنت و جماعت را كشتند. او اهل حجاز و خصوصاً ساكنان حرمين شريفين را مورد بدترين آزار و شكنجه قرار ميداد... .»[2]
هدف اصلي بنيانگذاران اين مكتب در حقيقت، دفاع و نشر افكار و انديشههاي ابوحنيفه بوده است، محمدانور كشميري يكي از رهبران اين گروه در اظهارات خود ميگويد: در حالي كه جهان اسلام از هرسو مورد هجمه قرار دارد، ما تمام همّ و غمّمان دفاع از ابوحنيفه گرديده است.[3]
اين گروه در حالي كه با «بريلويه» شديداً مخالفاند، در عين حال سلسلههاي تصوف را قبول دارند. از ميان آنها به سلسله نقشبنديه، چشتيه، قادريه و سهرورديه، بيشتر اهميت داده و دخول در يكي از اينها را توصيه ميكنند.[4]
شيخ محمديوسف بنوري يكي ديگر از بزرگان اين فرقه ميگويد: طريقه ديوبنديه عبارت است از: اقرار به امامت فقيه امت ابوحنيفه و عمل به فقه او، و براي تزكيه نفس بايد از علوم صوفيه كمك گرفت و آن را با شريعت به گونهاي صحيح ممزوج نمود و همچنين اتباع و پيروي از سنت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ ، اين سه اصل، اساس مكتب «ديوبنديه» را تشكيل ميدهد.[5]
مخالفت اين فرقه با «بريلويه» ـ كه بيشتر اهل سلوك صوفيانه ميباشند ـ باعث گرديده كه اين گروه متهم به وهابيّت شود، ولكن آنها از اين اتهام بسيار ناراحت و عصباني ميباشند و به شدت تمام اين اتهام را رد ميكند و آن را دسيسه حسودان و نااهلان ميدانند.[6]
در حال حاضر اين مكتب در پاكستان از نفوذ و قدرت زيادي برخوردار است و داراي مدارس زيادي در سراسر اين كشور ميباشد. جريان طالبان در حقيقت پرورش يافته همين مكتب بوده و آنها در پديد آمدن اين گروه نقش اساسي داشته است. مطلب قابل توجه اين است: در حاليكه مكتب ديوبندي با وهابيت به شدّت مخالف بوده، و دهها كتاب مهم بر ردّ آنها از طرف علماي ديوبندي نوشته شده است، اما در تجهيز و حمايت مالي و معنوي طالبان، ديوبنديها و وهابيت همسو بودهاند.
همين مطلب باعث گرديده كه برخي تصور كنند كه طالبان يك جريان وهابي ميباشند، به هر حال مكتب ديوبندي براساس دفاع، ترويج و گسترش مذهب حنفي بوجود آمده و فعلاً يكي از مهمترين جريانهاي فكري در كشور پاكستان محسوب ميشود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ديوبندي، شيخ محمدحسن، ايضاح الادلّه.
2. ديوبندي، محمودحسن، تخذير الناس.
[1] . أبي اُسامة، سيدطالب الرحمن، الديوبنديه، رياض، دارالصميعي، 1419 ه. ق، ص 9.
[2] . مدني، حسين احمد، شهاب الثاقب علي المسترق الكاذب، ديوبند، برنتنك بريس، بيتا، ص 43.
[3] . الندوي،محمدرئيس، اللمحات، هند، جامعه سلفيه، بيتا، 1/5.
[4] . ديوبنديه، ص 24.
[5] . بنوري، مسلك علماء، ديوبند، كراچي، طبع دارالاشاعت كراتثي، بيتا، ص 5.
[6] . ديوبنديه، ص 23.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید