پاسخ:
يهود احكام و آداب خود را حداقل از چهار منبع به دست مي آورد:
1. احكام حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ كه در تورات مندرج است.
2. دستورات و فرمايشات پيغمبران بني اسرائيل، كه بعد از حضرت موسي براي تأييد تورات آمدهاند.
3. مقررات و دستورات ديگري كه به وسيلة علماء و پيشوايان مذهب يهود در طول مدّت پراكندگي قوم يهود به وجود آمده است.
4. رسوم، عادات و سنني كه يهود تدريجاً اخذ نموده، از مردمي است كه در بين آنها قرنها زندگي مي كرده اند.[1]
و امّا:
الف: احكام زنان:
1. محرمها و زناني كه نميتوانند با آنها ازدواج كنند: دختر پسر، دختر دختر، خواهر ناتني از مادر، و خواهر پدر (عمه)، و خواهر مادر (خاله)، و زن عمو، و عروس يعني زن پسر، زن برادر، مادر زن، دختر پسر زن و دختر دختر زن و زن را با خواهرش مگير.[2]
2. ازدواج: اگر مرد و زني قصد ازدواج داشته باشند تنها كاري كه مرد بايد انجام دهد، آن است كه در حضور دو شاهد خطاب به زن بگويد كه او از اكنون به وسيله يكي از راههاي پذيرفته شده براي ازدواج (پرداخت نمادين مقداري پول، دادن ضمانت كتبي و ...) همسر او شده است. هنگامي كه اين كار با توافق طرفين انجام شد، ازدواج محقق ميشود. آئين شرعي ازدواج داراي دو مرحله است: مرحله نخست: مرحله نامزدي است كه از تمام اعتبار يك ازدواج برخوردار است. ولي حقوق مادّي (تأمين معاش براي زن) را براي طرفين ايجاد نميكند. مرحله دوم: در حضور ده انسان مذكر بالغ، شوهر، زن را به خانهاش ميبرد.[3]
3. طلاق: موقعي كه مرد زن خود را طلاق ميدهد معبد خدا زاري ميكند.[4] اگر زن تا ده سال بعد از عروسي بدون طفل بماند طلاق او جايز است. در صورتي كه مرد خشن باشد، يا به عللي عاجز از رفتار زناشويي باشد، يا دهان او بوي عفونت دهد، زن حق دارد طلاق خود را تقاضا نمايد.[5]
طلاق، زماني واقع ميشود كه شوهر يك (گط) به همسرش تسليم نمايد. گط همان طلاق نامه است كه اساساً يك يادداشت مكتوب است كه علاوه بر تاريخ و محل طلاق، در بردارندة اين بيانيه است كه فلان مرد به موجب اين سند همسرش را طلاق داده است.[6]
4. ارزش زن صالحه و غير صالحه: زن صالحه از جواهرات بالاتر و تاج سر شوهر خود ميباشد. داشتن زن خوب در اثر اعمال خوب مرد ميباشد و اجري است كه از طرف خداوند به وي عطا شده. همواره به بانوي خويش احترام بگذاريد تا سعادتمند شويد.[7] فقر در جايي است كه زن علاقهمند به شوهر خود نباشد. هر شخصي كه زن بد داشته باشد هيچ گاه روي جهنم را نخواهد ديد. زن جادوگر را زنده مگذار. استفاده از لوازم مرد بر زن جايز نباشد.[8]
5. غسل نفاس و قاعدگي: زني كه اولاد ذكور بزايد هفت روز نجس ميباشد. مانند دوران قاعدگي كه نجس است و روز هشتم، بچه ختنه ميشود و زن 33 روز در خون تطهير خود بماند و هيچ چيز مقدس را لمس ننمايد و بر مكان مقدسي داخل نشود تا ايّام طهارت تمام شود. اگر دختر بزايد دو هفته مطابق با دوران قاعدگي خود نجس است و 66 روز در خون تطهير بماند.[9]
ب: احكام قضائي: 1. اگر كسي انساني را بزند و او بميرد هر آينه كشته شود و امّا اگر قصد عمد نداشت، بلكه تصادفاً خدا آن را به دستش رسانيد. آن گاه مكاني را معين كنند تا به آنجا فرار كند.
2. اگر كس ديگري را با سنگ يا مشت زند و او نميرد، ليكن بستري شود. اگر برخيزد و با عصا راه رود. آنگاه زنندة آن بيگناه شمرده ميشود. امّا عوض بيكاريش و خرج معالجهاش را بايد بپردازد.[10]
3. جان به عوض جان، چشم به عوض چشم، دندان به عوض دندان، دست به عوض دست و پا به عوض پا، سوختگي به عوض سوختگي.
4. اگر كسي پسرش ناصالح و خلافكار و ميگسار باشد و تأديب نشود (او را) نزد بزرگان شهر آورده و در دروازة شهر سنگسار كنند.[11]
5. اگر دزدي را هنگام دزدي بزنند و بميرد، خونش هدر است.
6. اگر گاوي به شاخ خود مردي يا زني را بزند، كه او بميرد گاو را البته سنگسار كنند و گوشتش را نخورند و صاحب گاو بيگناه است. امّا اگر گاو قبلاً شاخزن بوده و صاحبش آگاه بوده و جلوگيري نكرده. گاو را سنگسار و صاحبش را به قتل رسانند.
7. اعدام: در دين يهود اعدام به اشكال گوناگون انجام ميشود: به دار آويختن، سنگسار كردن، سوزاندن، تير زدن، قطعه كردن، از كوه به زير انداختن، و در دريا غرق كردن.
8. شهود: مجازات شهود دروغگو، همان مجازات متهم است. شهادت در بعضي موارد واجب است، اگر شهادت ندهد، بايد قرباني كند، شهود بايد دو يا سه نفر باشد.
9. مقتولي كه قاتلش شناخته نشود، نزديكترين افراد به منطقه جنايت بايد قرباني بدهند.[12]
ج: اموات:
1. دست زدن به شخص محتضر قدغن است، اگر وي را لمس كند، بدان بماند كه قتل نفس كرده است. وقتي محتضر جان تسليم كرد، پر مرغي را جلوي بيني او ميگيرند، اگر تكان نخورد حتماً فوت كرده است، موقع جان دادن او را تنها نگذارند؛ وقتي فوت كرد، همه آنهايي كه نزد مرده حضور دارند بايد لباسهاي خود را پاره كنند.[13]
2. غسل دادن ميت: تمام بدن را تميز بشويند با آب گرم، بعد 20 ليتر آب از سر او ميريزند تا تمام بدن او را فراگيرد.[14]
3. اگر بچّه در هفتة اول تولد بميرد. او را در كنار قبر ختنه كرده و نامي براي او مينهند و بعد او را دفن ميكنند. وقتي تابوت را به 30 قدمي قبر رساندند، بايد هر چهار قدم به چهار قدم مكث كنند، وقتي وارد قبر كردند دعاي مخصوص ميخوانند.[15]
د: ارث:
اگر كسي بميرد و پسري نداشته باشد، ملك او را به دخترش انتقال ميدهند. اگر دختر نداشته باشد به برادرانش و اگر برادر نداشته باشد ملك او را به برادران پدرش بدهند و الاّ به نزديكترين خويشان او بدهند.[16]
هـ: احكام ذبح:
1. شرايط ذبح كننده: هر كس كه ذبح حيوان ميكند بايد از هر نقص عضوي، مانند كري، لالي، ناراحتي اخلاقي دور باشد. از لحاظ رفتار و كردار در ميان مردم نمونه باشد و به سنّ بلوغ رسيده باشد، و سواد كافي داشته باشد، كه دورههايي از سوي علماي يهود تعيين شده بگذارنند، تا اجازة ذبح به وي داده شود. سنّ بلوغ مرد 13 سال و سن بلوغ زن 12 سال است.[17]
2. چگونگي ذبح: چاقو بايد تيز باشد، حيوان مريض نباشد، علائم شكستگي در حيوان نباشد، كه در اين صورت حيوان را نميتوان ذبح كرد، به حيوان آب بدهند و رگهاي مري و ناي را ببرند.[18]
ي: احكام قرباني: در دين يهود چندين نوع قرباني وجود دارد:
1. قرباني سلامتي: يعني حيواني را از گاو يا گوسفند يا بز كه سالم و بيعيب باشد قرباني ميكنند، در دم خيمة عبادت سرش را ببرند و خون آن را به چهار طرف قربانگاه بپاشند و بعضي از اعضاي حيوان را مانند پيه داخل شكم، قلوهها، و چربي روي آنها و سفيدي روي جگر را همراه قرباني بر آتش قربانگاه براي خداوند بسوزانند.
2. قرباني گناه: هر گاه كساني از كاهن اعظم گرفته تا افراد عادّي قوم اسرائيل مرتكب گناهي شوند، بايد گاو يا گوسفند قرباني دهند.[19]
3. قرباني بيكوريم: نخستين مولود از اغنام و احشام و اولين محصول و اولين ميوه را بايد قرباني بدهند و همچنين اولين فرزند، يعني نخستينها را بايد به روحاني بدهند و او آنها را با تشريفات ويژهاي ميسوزاند. ولي فرزند اول خود را به او داده و بعد از او ميخرند.[20]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فرهنگ و بينش يهود، مقطع متوسطه، راهنمايي و ابتدايي.
2. هارا وپديديا و آذر حيان، شرعيات يهود.
3. بازرگان، مهدي، پاكيزگي در اسلام.
[1] . لوي، حبيب، احكام و مقررات حضرت موسي، ص 22، بينا، 1357 ش.
[2] . آدين اشتاين سالتز، سيري در تلمود، ترجمه باقر طالبي دارابي، ناشر مركز مطالعات، اديان و مذاهب، 1383، ص 194.
[3] . سيري در تلمود، ص 194.
[4] . تلمود، قسمت سيتين، ب.9.
[5] . آداب و مقررات حضرت موسي، بينا، 1357، ص 41 ـ 40.
[6] . سيري در تلمود، ص 199.
[7] . مزامير، 128.
[8] . تلمود، قسمت شيسيات، 62.و.
[9] . همان، ص 95.
[10] . احكام و مقررات حضرت موسي، ص 111.
[11] . همان، ص 116.
[12] . مبلغي، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ناشر سينا، 1373 ش، ص 625 ـ 623، ج2،.
[13] . موشه بن حافام، /حزقيا زرگدماي/ آرامش روح و مراسم سوگواري، انتشارات بنيتوراه، 1361 ش، ص 16 ـ 15.
[14] . همان، ص 35.
[15] . همان، ص 46 ـ 45.
[16] . كرماني، مجتبي، برگزيدة از كتاب مقدس، بينا، 1361 ش، ص 121.
[17] . همان، ص 135 ـ 134.
[18] . همان، ص 137.
[19] . سفر لاويان، ب 3 و 4.
[20] . سفر خروج، 29، 22، 33.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید