پاسخ:
ممكن است بعضي از جوانان شيعه گرفتار چنين مشكلي شده باشند، البته تعداد اين عده بسيار اندك و نادر است و مخصوص شيعه هم نيست، بلكه در همه مذاهب چنين افرادي پيدا مي?شوند. و حتي مي?توان گفت كه در ميان پيروان مذهب شيعه كمتر از پيروان ديگر مذاهب است، بهر حال علت اين ناهنجاري چند چيز مي?تواند باشد.
1. سست بودن انديشه ديني در خانواده
لازم به ذكر است كه حس خدا?پرستي يك خواست فطري مستقل است كه منشأ آن حس ديني مي?باشد. كه همواره به نوعي در ميان انسان?ها وجود داشته است، البته معناي عموميّت گرايش فطري اين نيست كه هميشه در همه افراد زنده و بيدار باشد و انسان را آگاهانه بسوي مطلوب خويش برانگيزد، بلكه چه بسا كساني هستند كه در اثر تنبلي و راحت طلبي نمي?خواهند زحمت تحقيق و بررسي را به خود بدهند و يا اين علت كه پذيرفتن دين محدوديتهايي را پيش مي?آورد. و آنها را از پاره?اي كارهاي دلخواهشان باز مي?دارد. ويا بر اثر تربيت?هاي نا صحيح خانواده غير مذهبي، آن حس خداپرستي و حقيقت?جويي بصورت خفته و غير فعال در مي?آيد[1]، و عوامل مادي مانند مال دوستي، جاه?طلبي و خود?خواهي آن را مي?پوشاند.
بنابراين فرزنداني كه در چنين خانواده و محيطي بزرگ مي?شوند، به تبعيّت از پدر و مادر، از دين اسلام و مكتب تشيع فقط اسم آن را شنيده و از حقيقت و روح آن كاملاً بي?خبرند، و به عبارت ديگر مسلمان شناسنامه?اي هستند، چنين افرادي هيچگاه به فكر تحقيق و بررسي راجع به دين حيات?بخش اسلام و مكتب تشيع نيستند و در نتيجه از رسيدن به معارف بلند آن محروم مانده?اند.
از اين رو اينگونه افراد وقتي وارد كشورهاي بيگانه مي?شوند و مشكلات و گرفتاريها از هر سو به آنها هجوم مي?آورد، آنگاه متوجه مي?گردند كه غير از مسائل مادي به يك چيز ديگر كه ماوراء نيازهاي جسمي انسان است كه در همه احوال بتوانند به آن پناه ببرند محتاج?اند. و چون دسترسي به معارف اسلامي ندارند و كسي نيست كه آنها را هدايت نمايد. در نتيجه به چنگال مبلغين مسيحي مي?افتند كه در همه جا به كمين نشسته?اند.
متأسفانه حس خداجوي و حقيقت طلبي چنين افرادي كه تازه بيدار شده بدين ترتيب از مسير خودش منحرف مي?گردد و شخص به طلب آب بدنبال سراب مي?رود.
2. اجير شدن براي تبليغ مسيحيّت
عده?اي ديگر هستند كه نه اعتقاد به اسلام دارند و نه به مسيحيّت، بلكه براي رسيدن به مقاصد مادي خويش اجير مي?شوند و مبالغي از كليساها و جاهاي ديگر مي?گيرند تا دين مسيح را در ميان مسلمين تبليغ كنند، اين افراد ظاهزاً در ميان مسيحيّت چنين وانمود مي?كنند كه از اسلام برگشته و مسيحيّت را برگزيده?اند، در حاليكه دروغ مي?گويند و آنها به هيچ ديني پايبندي ندارند. اينگونه افراد نه رفتن?شان به اسلام و مسلمين ضرر مي?زند و نه به طرفداران مسيحيّت مي?افزايند.
3. معاندين انقلاب اسلامي
شكي نيست كه انقلاب اسلامي تحوّلي عظيم در جهان بوجود آورد تا جائيكه مي?توان آن را معجزة قرن بيستم دانست، زيرا نه تنها موجب بيداري مسلمين و خصوصاً جوانان مسلمان گرديد؛ بلكه كشورهاي غير اسلامي و بويژه كشورهاي غربي را تكان داد و مردم آنجا را از خواب غفلت بيدار نموده و به انديشه فرو برد. و از اين رو است كه هر سال هزاران نفر از انديشمندان و فرهيختگان كشورهاي پيشرفته صنعتي به دين اسلام مشرف مي?شوند و از جان و دل آن را مي?پذيرند. بديهي است كه چنين تحولّي خواب را از چشمان استكبار جهاني ربوده، خصوصاً امريكايي?ها كه از اول خصومت و دشمني خويش را با انقلاب اسلامي پنهان ننموده?اند. و از همان ابتدا هر سال ميليونها دلار براي مقابله با انقلاب اسلامي هزينه مي?كنند و آن را بطور علني بيان مي?دارند. بنابراين بعيد نيست كه استكبار جهاني يكي از راههاي مقابله با انفلاب اسلامي را تبليغ مسيحيّت در ميان مسلمين دانسته و به خيال خام خويش خواسته از آن جلوگيري نمايد و يا موجب فروپاشي آن گردد. در اين راستا برخي از جوانان را كه تعهد آنها نسبت به اسلام و دين ضعيف است و همچنين ممكن است مشكلي با نظام داشته باشند، به طرق مختلف بكار گيرند تا مبلّغ دين مسيحي در ميان مسلمين باشند.[2]
لازم به يادآوري است هيچگاه مسلماني تا بحال ديده نشده كه نسبت به دين اسلام، قرآن و معارف آن معلومات دقيق وكافي داشته سپس نسبت به مسيحيّت و انجيل تحقيق و تفحص نموده و آنگاه دين مسيحي را بر اسلام ترجيح داده باشد، ولكن همانگونه كه اشاره گرديد مسيحياني كه مسلمان شده?اند همه كساني هستند كه داراي معلومات كافي از دين مسيح بوده و سپس راجع به اسلام تحقيق نموده، آنگاه با بصيرت كامل و آگاهانه به دين مقدس اسلام مشرف شده?اند.
در نتيجه معلوم شد كه سه عامل در مسيحي شدن برخي جوانان مسلمان وجود دارد كه هيچ كدام از آنها بر اساس بينش، تحقيق و آنگاه انتخاب نمي?باشد. پس جاي نگراني نيست. زيرا انجيل نمي?تواند جوانان مسلمان را از قرآن و اهل بيت ـ عليهما السلام ـ جدا كند. انجيل نه كلام خدا است و نه نوشته مسيح ـ عليه السلام ـ بلكه سالها بعد از عروج عيسي ـ عليه السلام ـ عده?اي به فكر نوشتن افكار، اعمال و حوادث زمان او بر مي?آيند و هر كس بر اساس ذهنيّت خويش چيزي مي?نويسد كه نام آن را انجيل مي?گذارد.[3]انجيل كه امروز در دست مسيحيان است و مشتمل بر چهار انجيل بنام «مَرقُس، متي، لوقا و يوحنا» است از ميان ده?ها انجيل ديگر انتخاب شده كه حاوي تناقضات اوهام و خرافات زيادي مي?باشد.
اين كتاب با اين خصوصيات كس نمي ?تواند با قرآن مجيد كه كلام مستقيم خدا است و از نگاهِ فصاحت و بلاغت و شيريني بيان و رسا بودن معاني معجزه پيامبر خاتم مي?باشد[4]برابري كند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مقايسه?اي ميان تورات و انجيل، قرآن و علم، دكتر بكاي، ترجمه ذبيح?الله دبير
2. مسيحيّت و بدعتها، گريدي، ترجمه عبدالرحيم سليماني.
[1] . در حديثي از پيامبر ـصل اللّه عليه و اله?ـ آمده است: هر مولودي بر فطرت توحيدي زاده مي?شود واين پدر و مادر او هستند كه وي را يهودي و نصراني بار مي?آورند، طوسي، خلاف، قم، مؤسسه نشر اسلامي، اول، 1417ق، ج3، ص591 .
[2] . در حديثي از پيامبر اكرم ـصل اللّه عليه و اله?ـ نقل شده است كه فرمود:« زود باشد كه ملتها بر شما هجوم آورند همچون هجوم بردن گرسنگان بر سيني غذا...» ابن عساكر، تاريخ مدينه دمشق، دارالفكر، ج23، ص330، بي?تا بي?جا
[3] . ميشل توماس، كلام مسيحي، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، اول، 1377ش، ص50.
[4] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان?الحكمه، قم، دارالحديث، اول، ج3، ص183، بي?تا.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید