پاسخ:
تحقيقات تاريخي نشان داده است كه بت پرستي انسان هاي اوليه، در همه اشكال گوناگونش حركتي قهقرايي و انحرافي از يك اعتقاد صحيح و اساسي است و نيز توحيد و يگانه پرستي يهود و مسيحيت و اسلام در مقابل انديشه شرك و بت پرستي قرار داشته و مايه هدايت بشر به سوي حق و سعادت آنان مي باشد.
تاريخ مسيحيت، از اعتقاد به خداي واحد، شروع شد و سپس اين اعتقاد پاك و خالص از بين رفت. ولي با از بين رفتن اعتقاد به توحيد خالص هرگز گزارش نشده است كه مسيحيت به بت پرستي (اصطلاحي) گرايش پيدا كنند، يعني بت پرستي به معناي اعتقاد به خدايان فراواني در اشكال مختلف كه برخي از اين خدايان به شكل انسان و حيوان و احياناً تركيبي از اين دو از جنس سنگ، فلز يا مواد ديگر با اين باور كه آنها در زندگي آنان در محبت خير و شر و يا شفاعت در نزد خداوند تأثير گذار بوده و يا به عنوان خدا مورد پرستش قرار گرفته باشد.
لكن در عين حال عقيده به تثليث در دين مسيحيت مورد قبول واقع شد. نتيجة اين تغيير و تحول نابجا، گيجي و حيرتي بود كه مردم را هر چه بيشتر از سلامت عقلي و فكري دور ساخت.
در قرون اخير عده اي از دانشمندان غربي مشاهده كرده اند كه بين عقايد مسيحيان و اديان هندي تشابه عجيبي وجود دارد. آنان در مطالعات خود متوجه شدند كه عقايد تثليث، فدا، تصليب و ساير مسائل اعتقادي مسيحيان عيناً در مذاهب بت پرستان وجود داشته و در اعتقادات بني اسرائيل سابقه اي نداشته است.[1]
از اين رو اعتقاد به تثليث كه بعد از حضرت عيسي بوجود آمده است، در واقع برگرفته از آيينهاي ديگري بوده است.
قرآن مجيد معتقد است كه موضوع تثليث در اديان ديگر سابقه دارد و مسيحيان پس از رفتن مسيح، سه گانه پرستي را از اديان ديگر گرفته و آن را با آئين پاك مسيح كه جز يگانه پرستي چيزي نبوده است، در هم آميخته اند. قرآن مي فرمايد:
مسيحيان گفته اند كه مسيح فرزند خدا است، اين سخني است كه آن را در زبان مي گويند آنان خود را شبيه كساني مي سازند كه پيش از آنان (به وسيلة اين عقيده)كفر ورزيده اند و از رحمت خدا دور باشند، چگونه «با ديدن دلائل يگانگي خدا» از راه حق منحرف مي شوند.[2]
بنابراين تعجب نخواهيم كرد كه پس از رفتن حضرت مسيح از ميان پيروان خويش، موضوع سه گانه پرستي كه نمونه اي از شرك مي باشد به محافل ديني مسيحيان راه يابد و با خون و گوشت آنان آميخته گردد.[3]
سوسينوس از احياگران عقيدة توحيد (قرن شانزدهم و هفدهم) در مسيحيت كه مقالات متعددي در ردّ تثليث نگاشته، اعتقاد به تثليث را شرك خوانده و معتقد است كه كتاب مقدس بعداً براساس عقيدة تثليث دوباره تنظيم شده است.[4]
اكنون بايد ديد كه مقصود از «تثليث» كه گاهي نيز به آن «ثالوث اقدس» مي گويند چيست، روشن ترين معرف براي حقيقت تثليث همان است كه مؤلف كتاب مقدس مستمر هاكس آمريكائي بيان داشته است.
وي مي گويد: «طبيعت خدايي» از سه اقنوم متساوي الجوهر مي باشد، يعني خداي پدر و خداي پسر و خداي روح القدس، خداي پدر خالق جميع كائنات است به واسطة پسر و پسر فادي، و روح القدس پاك كننده مي باشد و لكن بايد دانست كه اين هر سه اقنوم را يك رتبه و عمل است.[5]
اقنوم در لغت به معني «اصله» و شخص است و همان طور كه تصريح مي كنند آنان براي هر يك از اين سه خدا يك رتبه، يك درجه و يك عمل معتقد هستند.
اكنون بايد از پيروان تثليث پرسيد آيا مقصود از خدايان سه گانه چيست؟ در اين جا مي توان تثليث را به دو صورت زير كه هيچ كدام مناسب مقام ربوبي نيست، تصور نمود:
1. هر كدام از خدايان سه گانه وجود مستقل دارد و هر كدام با وجود و تشخصّ خاصي خودنمائي مي كنند. به عبارت ديگر يك طبيعت است، اما سه فرد دارد و هر فردي خداي تام و مستقلي است، يك چنين تثليث همان شرك جاهلي است كه در مسيحيت به صورت خدايان سه گانه تجلي كرده است. در صورتي كه دلائل توحيد و يگانگي هر نوع شرك و دو بيني را براي خدا ابطال كرده است. و به حكم اين دلايل ممكن نيست كه براي خدا نظير و شريكي تصور كرد.
2. تفسير ديگر «تثليث» اين است كه اقانيم سه گانه بدون اين كه هر كدام داراي تشخّص و استقلال باشد، بر اثر تركيب و به هم پيوستگي خداي جهان را تشكيل داده اند و در حقيقت هيچ يك از اين اجزاي سه گانه خدا نيست، بلكه خداي جهان همان نتيجه اي است كه از تركيب اين سه اقنوم توليد مي گردد.
اشكال اين نوع تفسير اين مي شود كه خدا در نتيجه مركب مي شود و در تشخّص و تحقق خود نياز به اجزاي خويش پيدا مي كند و تا اين اجزا دست به دست هم ندهند و به هم آميخته نشوند، خداي جهان تحقق نمي پذيرد، در اين صورت مسيحيت با بن بستهاي بدتري روبرو مي شود.
بنابراين مسيحيت بعد از حضرت مسيح دچار شرك شدند كه با عقيدة تثليث خود نمايي مي كند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. افسانه هاي بت پرستي در آيين كليسا، ترجمة عبدالرحيم خلخالي
2. الهيات مسيحي ترجمه ط. ميكائليان انتشارات حيات ابدي
3. تاريخ اديان علي اصغر حكمت.
4. عيسي اسطوره يا تاريخ؟ ترجمه حسين توفيقي
5. پسر خدا در عهدين و قرآن، عبدالرحيم سليماني اردستاني
6. مسيحيت و بدعت ها، ترجمة عبدالرحيم سليماني اردستاني
7. جهان مسيحيت ترجمه مسيح مهاجري
8. كلام مسيحي، ترجمه حسين توفيقي.
9. مفهوم انجيلها ترجمه، محمد قاصي.
[1] . توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، انتشارات سمت، چاپ ششم، 83، ص141.
[2] . آيه/30.
[3] . سبحاني، جعفر، راه خدا شناسي و شناخت صفات او، انتشارات مكتب اسلام، چ اول، 1375، ص376.
[4] . زيبائي نژاد، محمد رضا، تاريخ و كلام مسيحيت، ناشر معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي، چ دوم، 76، ص142.
[5] . قاموس كتاب مقدس، ص344، به نقل از راه خدا شناسي، ص382.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید