پاسخ:
از اينكه با مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه مكاتبه نمودهايد صميمانه تشكر ميكنيم، اميد آن كه تحقيق و پاسخ ارايه شده رهگشاي انديشه پويشگرتان باشد.
مسيحيت عهد قديم (تورات) و عهد جديد (مجموعه 27 كتاب و رساله) را كتاب مقدس خود دانسته است. تورات به خاطر پرنمودن خلاء ناشي از نداشتن احكام، و يا تطبيق پيشگوييهاي آن بر مسيح، در نزد مسيحيت كتاب مقدس ميباشد. عهد جديد مشتمل بر چهار كتاب انجيل (متي، مرقس، لوقا و يوحنّا) و كتاب اعمال رسولان، سيزده يا چهارده رساله منسوب به پولس، رسال يعقوب، دو رساله منسوب به پطرس، سه رساله منسوب به يوحنّآ، رساله يهود او كتاب مكاشفه يوحنّآ، ميباشد. در اين بيان هر چند ظاهراً هويت نويسندگان همة بخشهاي عهد جديد روشن شده است.[1] ولي نويسندة رساله عبرانيان، مشخص نميباشد.
دربارة نويسندة «رساله عبرانيان» احتمالهاي فراواني داده شده است، از جمله اين افراد ميتوان به پولس، برنابا و اپلس، اشاره نمود.[2]
با توجه به اينكه كليسا همواره در صدد بوده قسمتهاي مختلف عهد جديد را، حواريان عيسي يا كساني كه مطالب خود را از شهود دست اوّل، دريافت كردهاند، نسبت دهد؛ بايد ديد چرا رسالههاي مجهول الهويهاي را به عنوان بخشي از كتاب مقدس، پذيرفته است؟!
مخاطب رساله عبرانيان
واژه عبرانيان از عابر به معني شخص كنعانيان عبوركننده، و نام جدّ حضرت ابراهيم بوده است. و چون ابراهيم از گذرگاه فرات گذشته، به سرزمين فلسطين آمده، وي را به عبراتي لقب دادند.[3]
قوم يهود در ابتدا به عبرانيان و بعد از آن به اسرائيليان (بني اسرائيل)، و پس از اسارت بابل به يهود خوانده شدند. و
رسالة عبرانيان احتمال ميرود نامهاي بوده كه نويسندة آن به مسيحيان يهودي نژاد نوشته است.[4]
رسالة عبرانيان، معماي عهد جديد
رسالة عبرانيان زمان نگارش آن و نويسنده و مخاطب آن مشخص نميباشد، به همين دليل يكي از مفسرين كتاب مقدس به نام «اسكات»ميگويد: رساله عبرانيان از بسياري جهات معماي عهد جديد محسوب ميشود.»[5] به خاطر وجود اين مشكلات نام اين رساله در اولين فهرستي كه از كتب عهد جديد در سال 170 م تهيه گرديد، وجود نداشته است.[6]
رساله عبرانيان و انتساب آن به پولس
رساله عبرانيان با توجه به نامشخص بودن نويسنده آن، چرا به پولس نسبت داده شده است؟ پاسخ اين سؤال را بايد در چگونگي رسميت بخشيدن كليسا به بخشهاي مختلف عهد جديد، جستجو نمود. كليسا بر خلاف معياري كه درباره پذيرفتن هر بخش عهد جديد، به عنوان الهامي بودن ادعا ميكند. تعصبات محلي و سليقههاي مشخص خود را در اين باره دخالت داده است.[7]
با توجه به نفوذ موقعيت پولس در دنياي آن روز مسيحيت تا آنجا كه عنوان مؤسس دوم دين مسيح را براي خود (به خاطر تغييرات وسيعي كه در اين دين ايجاد نمود) بدست آورده كليسا قادر نبود خود را از سيطره افكار و عقايد وي رهايي بخشد، به همين دليل مجبور شدهاند كه سيزده رساله و با رساله عبرانيان كه به وي نسبت دادهاند، چهارده ساله از پولس به وي نسبت داده شد. هر چند اصولاً سبك و روش آن با نوشتههاي پولس كاملاً متفاوت است. لوتر در اين باره گفته است: امكان ندارد پولس اين رساله را نوشته باشد، زيرا افكار مذكور در آن افكار پولس نيست.»[8] نتيجه اينكه ادعاي كليسا درباره الهامي بودن همه بخشهاي عهد جديد از جمله رساله عبرانيان، (كه حتي نويسنده آن معلوم نيست) ادعايي واهي بوده، كه به انگيزه آسماني جلوه دادن كتاب مقدس خود صورت پذيرفته است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . معرفي عهد جديد، مريل سي. تني، ط ميكائليان، ج 2، بخشر رساله عبرانيان،ص 95، حيات ابدي.
2 . تفسير رساله عبرانيان، دكتر ويليام باركلي، ط ميكائليان، شوراي كليساهاي جماعت رباني، 1994.
[1] . ر.ك: جوان اُ. گريدي، مسيحيت و بدعتها، (عبدالرحيم سليماني اردستاني) مؤسسه فرهنگي طه، ص 49.
[2] . مريل سي تني، معرفي عهد جديد، ط ميكائليان، ج دوم، ص 97.
[3] . جيمز هاكس، قاموس كتاب مقدس، كتابخانه طهوري، دوم،1349، ص592.
[4] . بهودياني كه قبول ديانت مسيح را نمودند دو فرقه بودند، عبراتيان كه به عبراني متكلم بودند و هلنيستيان كه زبانشان يوناني بود، عبرانيان در اورشليم و فلسطين اقامت داشته و هلنيستيان در خارج از فلسطين اقامت داشتند. ر.ك: م. ميلر، تاريخ كليساي قديم، و علي نخستين، ندارد، 1931، ص 51.
[5] . ويليام باركلي، تفسير رسالة عبرانيان، ترجمه ط ميكاليان، شوراي كليساهاي جماعت رباني، 1994، ص4.
[6] . همان.
[7] . معرفي عهد جديد، ج 2، ص 132.
[8] . ويليام بار كلي، تفسير رسالة عبرانيان، چاپ ميكائليان، ص 7.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید