در هيچ جاي تورات سخني از معاد به معني بازگشت به عالم آخرت نيامده است. البته در مواردي کلمه ي آخرت آمده است ولي مراد از آن عاقبت دنيوي است نه آخرت اصطلاحي. امّا در کتاب تلمود که سنّت شفاهي يهود است از معاد به فراواني سخن گفته شده است. برخي از فرق يهود مثل فرقه صدوقيان که منقرض شده اند معاد را قبول نداشتند ولي فرقه فريسيان که اکنون وجود دارد معاد را باور دارد. البته برخي از علماي اين فرقه معاد را به معني بازگشت دوباره به دنيا مي انگارند ؛ ولي برخي ديگر معاد را بازگشت به عالمي ديگر مي دانند. يهوديان کنوني به روح نيز اعتقاد داشته و به حيات روح بعد از مرگ ايمان دارند.
اختلاف عظيم ديگر در بين علماي يهود اين است که آيا معاد براي همه افراد است يا تنها براي بعضي از انسانهاست؟ بعضي از علماي يهود قائل به اين هستند که معاد براي همه مردگان است ؛ ولي برخي ديگر معاد را مختص يهوديان مي دانند. عده اي ديگر گفته اند حتي يهودياني که لياقت و امتيازات لازم را کسب نکرده باشند نيز از پاداش زندگي بعد از مرگ محروم خواهند بود. اما اينکه يهود معاد را جسماني مي داند يا روحاني؟ از مجموع نوشته هاي آنها معاد جسماني استفاده مي شود گرچه در نحوه ي اين معاد جسماني اختلافاتي بين علماي آنها وجود دارد. مثلا پيروان مکتب شماي مي گويند شکل يافتن انسان در جهان آينده مانند شکل يافتن او در اين جهان نخواهد بود در اين جها ن شکل يافتن بدن از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه مي يابد ولي در جهان آينده بر عکس از رگها و استخوانها آغاز و با پوست و گوشت پايان مي پذيرد.(گنجينه اي از تلمود ص368 نقل از حزقيال 8:37) اما پيروان مکتب هيلل مي گويند شکل پذيرفتن بدن انسان در چهان آينده مانند شکل يافتنش در اين جهان خواهد بود يعني از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه مي يابد.
سوال ديگر که در بين علماي يهود درباره رستاخيز مطرح است درباره افرادي است که در اين دنيا داراي نقايص جسماني بوده اند آيا در آخرت هم اين نقايص جسماني را دارند يا خير. علماي يهود با استناد به برخي موارد از تورات و منابع ديگر قائل شده اند که با همان نقايص جسماني برانگيخته مي شوند. مثلا در کتاب جامعه سليمان نقل شده که نسلي ميرود و نسل ديگري مي آيد در شرح کلين جمله علماي يهود در تلمود مي گويند يک نسل همان طور که مي رود همانگونه نيز باز مي گرد و اگر کسي با پاي لنگ يا چشم کور از دنيا رفت با پاي لنگ و چشم کور برانگيخته خواهد شد.(جامعه سليمان 4:1) و قائلند که مأمور واقعه عظيم رستاخيز ايلياس (الياس) نبي است چنانچه در ميشاسوطا جلد 9 ص15 نقل شده که رستاخيز مردگان توسط ايليا عملي خواهد شد.
از تفحصّ در آثار يهوديان چنين بر مي آيد که آنها به عالم قبر(عالم برزخ) به آن شکل که مسلمانان اعتقاد دارند ، معتقد نيستند. در اعتقادمسلمين و بويژه شيعه انسان در عالم برزخ صرفاً موجود روحاني نيست بلکه داراي بدني متناسب با عالم برزخ است که از نظر شکل ظاهري شبيه بدن مادّي است. فلاسفه اسلامي اين کالبد برزخي را با الهام از روايات اهل بيت (ع) جسم مثالي نامگذاري کرده اند. امّا در اعتقاد يهوديان چنين مطالبي ديده نمي شود.
معاد در مسيحيت:
مسيحيان نيز اجمالاً به معاد اعتقاد دارند ، لکن معاد آنها تفاوتهاي فاحشي با معاد مسلمين دارد. به اعتقاد مسيحيان ، عيسي مسيح (خداي مجسّم) بعد از کشته شدن و دفن شدن دوباره از قبر خود برخاست و به آسمانها رفت. مسيحيان معتقدند آن حضرت دوباره به زمين برخواهد گشت و رستاخيز را در زمين بر پاخواهد نمود. سپس مردم را داوري خواهد نمود و گروهي را به جهنّم و گروهي را به فردوس خواهد فرستاد. از مجموع کلمات کتاب مقدّس چنين بر مي آيد که رستاخيز مورد نظر مسيحيان کاملاً روحاني است و بعد از داوري خبري از عذاب و لذّت جسماني نيست.(ر.ک:متّي 30:22) به هر حال در اعتقادات مسيحيان اثري از آنچه مسلمين عالم قبر و برزخ مي نامند به چشم نمي خورد.حتي معاد در نگاه آنان از جهاتي شبيه به رجعت مي باشد.
براي مطالعه بيشتر به منابع زير مراجعه فرماييد:
ــ تاريخ اديان ، علي اصغر حکمت
ــ درآمدي بر تاريخ و كلام مسيحيت ، تأليف محمد رضا زيبائي نژاد.
ــ تاريخ جامع مسيحيت ، جان بي ناس ، ترجمه علي اصغر حکمت
ــ آشنايي با اديان بزرگ ، حسن توفيق
ــ كلام مسيحي ، تأليف توماس ميشل ، ترجمه حسن توفيق منبع: http://dineslam.mihanblog.com/post/1314
مطلبي مشابه :
آيا تفاوتي در ديدگاه اهل کتاب با مسلمانان درباره معاد و قيامت وجود دارد؟لطفا توضيح دهيد.اگر کتابي در اين زمينه وجود دارد معرفي نماييد؟
براي روشن شدن پاسخ بايد در دو بخش جداگانه بحث شود:
الف) معاد در بين يهود:
در اين زمينه سه سوال مطرح مي شود. آيا يهوديان اساسا معاد و رستاخيز را قبول داشتند يا خير؟بر فرض قبول آيا جزو اصول آنها است يا خير؟و آيا به معاد جسماني قائلند يا روحاني؟
قبل از پرداختن به جواب اين سوال ها ذکر اين نکته لازم است که اولا به تصريح قرآن کريم و شهادت تاريخ دين يهوديت و مسيحيت دچار تحريف شده است. ثانيا اين دو دين داراي فرقه هاي بسيار گوناگون و متنوع هستند که گاه داراي آراي متناقض در يک زمينه هستند.
در مورد اعتقاد يهوديان به رستاخيز آقاي دکتر جواد مشکورد در دو مورد از کتاب خلاصه اديان تصريح مي کند بر اينکه بر خلاف مسلمين و نصاري، يهوديان اعتقاد روشني به آخرت و روز جزا ندارند و سزا و جزاي اعمالشان را بيشتر در اين جهان مي دانند و اعتقاد به رستاخير که در دين ايشان ذکر شده اعتقادي قديم نيست و چنانجه از پيش گفتيم اين عقيده را پس از آزادي ايشان از اسارت بابل به دست کورش از نشست و برخاست با ايرانيان زرتشتي فرا گرفتند.(خلاصه اديان، دکتر محمد جواد مشکور، ص134 و 142) ليکن در کتاب گنجينه از تلمود (احاديث ... در سال 216 م توسط دانشمندي يهودي بنام رابي يهودا همراه يکصد و پنجاه تن از علما يهود جمع آوري شد و ميشتاه ناميده شد چون کتاب ميشتاه نياز به شرح داشت علماي يهود بر آن شرحي نوشتند به نام گمارا از ترکيب ميشتاه با گمارا کتابي عظيم در بيان عقايد يهوديت بوجود آمد که معروف است به تلمود) که به صورت تفصيلي به اين بحث پرداخته استفاده مي شود که يهوديان معتقد بر معاد هستند و معاد جزو اصول دين آنهاست. نويسنده در اين کتاب تصريح مي کند که در تعليمات ديني دانشمدان يهود هيچيک از موضوعات مربوط به جهان آينده مانند اعتقاد به رستاخيز مردگان داراي اهميت نيست اعتقاد به رستاخير يکي از اصول دين و ايمان يهود است و انکار آن گناهي بزرگ محسوب مي شود در تلمود چنين آمده است:«کسي که به رستاخيز مردگان معتقد نباشد و آن را انکار کند از رستاخيز سهمي نخواهد داشت»(گنجينه اي از تلمود، ص362، نقل از سنهدرين 90 الف) ليکن بايد گفت اين اعتقاد گروهي از يهوديان به نام فرسيان است حال اگر گروهي ديگر به نام صادوقيان چنين تعليم مي داند که با مردن جسم روح نيز معدوم مي شود و مرگ پايان موجوديت انسان است و دليل صادوقيان بر رد رستاخيز مردگان اين بود که در اسفار پنجگاه تورات ذکري از اين موضوع به ميان نيامده در مقابل فرسيان مخالفت کرده و مواردي را ذگر کرده اند که تورات اشاره به مسئله رستاخيز دارد که فعلا جاي تفصيل نيست.
اختلاف عظيم ديگر در بين علمايي از يهود که معتقد به معاد هستند واقع شده که آيا معاد براي همه افراد است؟بعضي قائلند براي همه مردگان و برخي معاد را مختص يهوديان دانسته و عده ديگر محدود تر از اين گفته اند که حتي يهودياني که لياقت و امتيازات لازم را کسب نکرده باشند از پاداش زندگي بعد از مرگ محروم خواهند بود.
اما در باره اينکه معاد را يهود جسماني مي داند يا روحاني از مجموع نوشته هاي آنها معاد جسماني استفاده مي شود گرچه در نحوه اين معاد جسماني اختلافاتي دارند.
مثلا پيروان مکتب شماي مي گويند شکل يافتن انسان در جهان آينده مانند شکل يافتن او در اين جهان نخواهد بود در اين جها ن شکل يافتن بدن از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه مي يابد ولي در جهان آينده بر عکس از رگها و استخوانها آغاز و با پوست و گوشت پايان مي پذيرد.(گنجينه اي از تلمود ص368 نقل از حزقيال 8:37) اما پيروان مکتب هيلل مي گويند شکل پذيرفتن بدن انسان در چهان آينده مانند شکل يافتنش در اين جهان خواهد بود يعني از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه مي يابد.
سوال ديگر که در بين علماي يهود درباره رستاخيز مطرح است درباره افرادي است که در اين دنيا داراي نقايص جسماني بوده اند آيا در آخرت هم اين نقايص جسماني را دارند يا خير. علماي يهود با استناد به برخي موارد از تورات و منابع ديگر قائل شده اند که با همان نقايص جسماني برانگيخته مي شوند. مثلا در کتاب جامعه سليمان نقل شده که نسلي ميرود و نسل ديگري مي آيد در شرح کلين جمله علماي يهود در تلمود مي گويند يک نسل همان طور که مي رود همانگونه نيز باز مي گرد و اگر کسي با پاي لنگ يا چشم کور از دنيا رفت با پاي لنگ و چشم کور برانگيخته خواهد شد.(جامعه سليمان 4:1) و قائلند که مأمور واقعه عظيم رستاخيز ايلياس (الياس) نبي است چنانچه در ميشاسوطا جلد 9 ص15 نقل شده که رستاخيز مردگان توسط ايليا عملي خواهد شد.
حاصل سخن:
از مطالبي که ذکر کرديم به دست مي آيد که در تورات نص صريحي بر معاد نيست بلکه اشاراتي است که بعضي دلالت آنها بر معاد پذيرفته بعضي انکار کرده لهذا وجود معاد در بين علماي يهود خصوصا يهود اوايل محل اختلاف است و ثانيا فرقه اي که قائل به معاد هستند آنرا جزء اصول دانسته و ليکن در اينکه آيا براي همه است يا بعضي افراد اختلاف داردند و ثالثا از نفل هاي که در آخر از فرقه شماي و هيلل بيان کرديم روشن شد که معتقدين به معاد از يهود معاد را جسماني مي دانند نه روحاني.
(براي يافتن مستندات اين مطالب مي توانيد به کتاب افتخار اسلام به ساير اديان تأليف محمد صادق فخر الاسلام ص129 به بعد و کتاب گنجنه اي از تلمود ص362 به بعد و کتاب خلاصه اديان ص134 به بعد مراجعه فرمائيد.)
ب) معاد در مسيحيت:
آنچه از کتاب مقدس و کتبي که درباره مسيحيت نوشته شده به دست مي آيد اين است که همه مسيحيان معتقد به رستاخيز هستند و در باره اينکه رستاخيز از اصول است يا خير، علماي مسيحي آن را جزء اصول مي دانند ليکن برتراند راسل در کتاب «چرا مسيحي نيستم» مي گويد اعتقاد به دوزخ پيرو دستور شوراي خصوصي، هرچند که اسقف اعظم کانت بري و اسقف اعظم پورت آن را به رسميت نشناختند، جزء اصول اعتقادي مسيحيت نمي باشد ليکن در تعاليم اساسي کتاب مقدس و به تصريح يونس و ديگر رسولان جزء اصول اعتقادي محسوب مي شود.(انجيل مرقس باب9 آيه 43-49، يوحنا باب 5 آيه 20-27، رساله اولاي يونس باب 15 آيه 15) اما در باره اينکه معاد جسماني است يا روحاني از مواضع متعدد از کتاب مقدس تصريح به جسماني بودن معاد شده چنانچه شيخ محمد صادق فخر الاسلام در کتاب افتخار اسلام بر ساير اديان مي گويد:«اقرار به معاد و حشر جسماني از ضروريات دين نصاري و مجمع عليه جميع فرق ايشان است و در اين مسئله با ما هيچ اختلافي ندارند و اقرار به حشر جسماني مخصوص عليه اناجيل است در مواضع کتبره.» و ايشان شش مورد از مواردي را که در اناجيل مختلف تصريح به جسماني بودن معاد است ذکر مي فرمايند.افتخار اسلام ...، شيخ محمد صادق فخر الاسلام ص120) ليکن نکته اي که لازم به يادآوري است که ولو علماي مسيحي و اناجيل تصريح به جسماني بودن معاد دارند ولي درباره لذات و آلام مي گويند در قيامت لذت و درد روحاني است که اين خود يکي از موارد تناقض در عقابه مسيحيت است.(همان، ص121)
شايان ذکر است که گروهي از متألهين ليبرال و نوارتدکس واقعيتهاي کتاب مقدس را انکار و قائل به روحانيت معاد شده اند.
مسئله ديگري که نبايد از آن غفلت کرد مسئله رستاخيز حضرت مسيح در بين نصاري است که قائلند مسيح مرد و بعد از مرگ زنده شد و اين رستاخيز جسماني بود که بر اين مطلب از موارد متعددي از اناجيل تصريح شده است.(انجيل يوحنا 1/23، مرقس 15/45، مثي 28/9، لوقا 24/34 و يوحنا 20/25 و موارد ديگر) که اين مسئله رستاخيز مسيح نبايد با مسئله معاد خلط شود.
براي مطالعه بيشتر مي توانيد در باره معاد در کيش يهود به کتابهاي خلاصه اديان تأليف راب ترجمه امير فريدوني گرگاني و درباره مسيحيت به کتاب هاي درآمدي بر تاريخ و کلام مسيحيت تأليف محمد رضا زيبائي نژاد، کلام مسيحي تأليف توماس ميشل ترجمه حسن توفيق و منابع ديگر مراجعه فرماييد.
منبع:
http://www.jawab.ir 1
http://www.berkah.mihanblog.com/post/32
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید