واژه ده فرمان Decaluge در لغت، به معناى «ده کلام» است. اين واژه اشاره است به آياتى در سفر خروج و تثنيه: «و او سخنان عهد، يعنى ده کلام را بر لوح ها نوشت» (خروج، 34: 28؛ رک: تثنيه، 4: 13؛ 10: 4).
به گفته کتابِ مقدسِ يهوديان، سه ماه پس از خروج قوم اسرائيل از مصر، موسى به فرمان خدا به کوه سينا رفت و در آن جا، دو لوح را دريافت کرد که ده فرمان (ten Commendments) بر آنها نقش بسته بود. اين ده فرمان به «انگشت خدا» نوشته شده بود (خروج، 31: 18؛ تثنيه، 5: 22)؛ اما ساير احکام تورات را موسى نوشت (تثنيه، 31: 9، 24).
تورات به گفته دانشمندان يهودى، مشتمل بر 613 حکم است؛ در ميان اين احکام، ده حکم؛ يعنى ده فرمان، اهميتى ويژه دارند. اين فرمان ها محور شريعت يهودند و تمام احکام شريعت در همين فرمان ها ريشه دارد. قوم اسرائيل با پذيرفتنِ اين فرمان ها با خدا هم پيمان مى شود. در قرآن کريم نيز به «الواح» اشاره شده است (سوره اعراف، آيه 145) که اشاره است به دو لوح ده فرمان. ده فرمان در باب بيستم سفر خروج و در باب پنجم سفر تثنيه، به طور منظم (با تفاوت هاى بسيار اندک)، و در جاى جاى تورات، به گونه اى پراکنده ذکر شده است.
ده فرمان را به شکل هاى مختلفى شماره کرده اند؛ شمارشى که در يهوديت، بيشتر پذيرفته شده چنين است:
1. من هستم خداوند، خداى تو؛
2. تو را خدايانِ ديگر جز من نباشد؛
3. نام خدا را به باطل نبر؛
4. روز شبات (شنبه) را گرامى دار؛
5. پدر و مادرت را احترام کن؛
6. قتل نکن؛
7. زنا نکن؛
8. دزدى نکن؛
9. بر همسايه خود شهادت دروغ نده؛
10. به ناموس و اموال همسايه خود طمع نورز.
در مسيحيت، نظام پذيرفته شده چنان است که دو فرمانِ نخست را معمولا يک فرمان مى شمارند و فرمان دهم را به دو فرمان تقسيم مى کنند. در اين سامانه، فرمان نهم شهوت جسمانى را منع مى کند و فرمان دهم از طمع به اموال ديگران بازمى دارد.
عيسى و شاگردان وى ده فرمان را بسيار گرامى داشته اند. عيسى در تعاليم خود، ده فرمان را تصديق مى کند. وى در پاسخِ کسى که پرسيده بود: «اى استاد نيکو، چه عملِ نيکو کنم تا حيات جاودانى يابم؟»، گفت: «اگر بخواهى داخل حيات شوى، احکام را نگاهدار {...} قتل مکن؛ زنا مکن؛ دزدى مکن؛ شهادت دروغ مده؛ و پدر و مادر خود را حرمت دار، و همسايه خود را مثل خويش دوست دار» (متى، 19: 16ـ19).
وى در عين حال، با تعميم و بسط قلمرو و مفاد فرمان ها، در حقيقت، باطنِ آنها را نيز آشکار مى کند: «شنيده ايد که به اولين گفته شد: «قتل مکن» و «هرکه قتل کند سزاوار حکم شود»؛ ليکن من به شما مى گويم هرکه به برادرِ خود، بى سبب، خشم گيرد مستوجب حکم باشد» (متى، 5: 21: 22). «شنيده ايد که به اولين گفته شده است: «زنا مکن»؛ ليکن من به شما مى گويم، هرکس به زنى نظرِ شهوت اندازد، همانْ دم در دل خود با او زنا کرده است» (متى، 5: 28).
با اين همه، عيسى همه فرمان ها را در محبت خلاصه مى کند. وى در پاسخ به اين پرسش که کدام حکم در شريعت، بزرگ تر است، مى گويد: «اين که خداوند، خداى خود را با همه دل و تمامى نفس و تمامى فکرِ خود، محبت نما. اين است کلمه اول و اعظم. و دوم مثل آن است؛ يعنى همسايه خود را مثل خود محبت نما. بدين دو حکم، تمام تورات و صحف انبيا متعلق است» (متى، 22: 37ـ40؛ رک: روميان، 13: 9ـ10).
نکته اى که يادآورىِ آن خالى از فايده نيست اين است که در تَنخ (کتاب مقدس يهودى) فرمان ششم تا نهم، يک آيه به حساب آمده است (خروج، 20: 13)؛ ولى در نسخه هاىِ مسيحىِ کتاب مقدس که ترجمه آن در دسترس ماست، اين فرمان ها هريک، آيه اى جدا شمرده شده اند (خروج، 20: 13ـ16).
منابع:
1. فصلنامه هفت آسمان، شماره چهاردهم حسين سليمانى برگرفته از:
Louis Jacobs, the Jewish Religion؛ A Comanion؛ Catechism of the Catholic Chureh؛ Enc. Judaica, v. 5
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید