پروژه جنگ عراق توسط سه نفر از يهوديان معروف آمريكايي به نام هاي ريچارد پرل مشاور وزير دفاع كه چند ماه پيش به دلايل مالي از پست خود استعفا داده است، پل وولفووتيز و نيز داگلاس فيث پيش برده شد. اين افراد، اهداف جنگ را ترسيم كردند و نقش عمده اي در تحريك كاخ سفيد براي حمله به عراق ايفا كردند.
روزنامه السفير در مقاله اي تحليلي و تحقيقي اسناد و مدارك تأثير اسرائيل بر تصميم آمريكا در حمله به عراق را بررسي كرده است. بر اساس تحليل اين روزنامه صحنه گردانان اصلي جنگ عراق در هيأت حاكمه آمريكا، يهوديان نزديك به جناح هاي تندرو اسرائيلي بوده اند كه به قصد ايجاد امنيت و تأمين منابع اقتصادي اسرائيل اين جنگ را راه انداخته اند. متن اين مقاله به شرح زير است:
وقتي جيمز موران عضو كنگره آمريكا در كنفرانس ضد جنگ كه در يكي از كليساهاي ايالت ويرجينيا برگزار شد، سخن مي گفت هرگز تصور نمي كرد كه تنها چند ساعت بعد، انتشار سخنراني وي در روزنامه واشنگتن پست پيرامون نقش يهوديان در برافروختن آتش جنگ و توانايي آنها بر توقف آن چون بمبي منفجر شود و محافل و سازمان هاي آمريكايي را به لرزه درآورد.
با وجود اينكه وي تنها چند ساعت بعد با موج حمله تبليغاتي و سركوب شديد از سوي سازمان هاي صهيونيستي و شركاي آنها در كنگره يهود كه به آراي يهود و اموال آنها نياز دارند مواجه شده و با وجود اينكه رسانه هاي گروهي از آن زمان به تبليغات عليه او پرداختند و سعي در بدنام كردن او داشتند و نيز به بازگو كردن مشكلات خانوادگي و زواياي زندگي شخصي او، قضيه طلاق و وام هاي بانكي او پرداختند اما اين حقيقت كه مسأله نقش يهوديان در جنگ عراق چون بمب منفجر شده بود و بازتاب آن در همه مكان ها انعكاس يافته بود همچنان در محافل آمريكايي پا برجا ماند.
بعد از هفتاد سال موضوع يهوديان در كنگره مطرح شد و علناً به جدال و مناقشه كشيده شد. در اين رابطه از كالين پاول وزير امور خارجه سؤال شد و او نقش يهوديان در جنگ عراق يا در سياست خارجي آمريكا را تكذيب كرد.
همچنين موضع گيري سخنگوي رسمي كاخ سفيد به نام اري فلايشر يهودي نيز به مانند كالين پاول بود.
از مسايل نادر پيرامون اين موضوع كه بيوكانان روزنامه نگار و سياستمدار و يكي از كانديداهاي حزب جمهوريخواه براي رياست جمهوري در مجله خود به نام «امريكن كونسر وتو» به آن اشاره كرد، اين بود كه براي اولين بار مردم از چيزي سخن مي گفتند كه همواره در مورد آن شك و ترديد داشتند و آن را به طور سري و محرمانه مطرح مي كردند.
براي اولين بار در تاريخ آمريكا اين حقيقت فاش شد كه طرفداران جنگ يهوديان هستند و براي اولين بار مردم به ارتباط بين اسراييل و جنگ عراق پي بردند. همچنين براي اولين بار به اسناد و مداركي برخورد كردند كه نشان مي داد يهوديان پستهاي مهمي را در اداره كاخ سفيد بر عهده دارند. اين صداها كه ابتدا علناً به گوش مي رسيد كم كم خاموش شد، زيرا سركوب بي رحمانه كساني كه در مورد يهوديان صحبت مي كردند، آغاز شد و زبان هاي آنها را بست.
آمريكايي ها اگر در مورد اين موضوع صحبت مي كردند يا كلمه اي از عملكرد اسرائيل انتقاد مي كردند، به يهودي ستيزي متهم مي شدند. مسأله
اعلان نشده اي كه همه آن را مي دانستند و در چند كلمه خلاصه مي شد: اگر اسرائيل را قبول نداري و عملكرد آن را تأييد نمي كني پس به خاطر مصلحت خودت و به خاطر سلامتي و به خطر نيفتادن زندگيت دهانت را ببند و سكوت پيشه كن.
پروژه جنگ عراق توسط سه نفر از يهوديان معروف آمريكايي به نام هاي ريچارد پرل مشاور وزير دفاع كه چند ماه پيش به دلايل مالي از پست خود استعفا داده است، پل وولفووتيز و نيز داگلاس فيث پيش برده شد. اين افراد، اهداف جنگ را ترسيم كردند و نقش عمده اي در تحريك كاخ سفيد براي حمله به عراق ايفا كردند.
ريچارد پرل و داگلاس فيث پيرو خط حزب راستگراي ليكود هستند و به نفع آن كار مي كنند، اما وولفووتيز در كنار جناح راست و افراطي ليكود ايستاده است به طوري كه يكي از اعضاي ليكود به نام ميخاييل ايتان از جناح كبوتران اين حزب چندين بار او را مورد انتقاد قرار داد و متهمش كرد كه نمايندگان حزب را به سمت اتخاذ مواضعي غير معقول عليه فلسطيني ها وا مي دارد.
خبرنگاران و مفسرين دو كانال تلويزيوني در اسرائيل بر اين عقيده اند كه اين سه يهودي آمريكايي يك ماه پس از انفجار ساختمان مركز تجارت جهاني در نيويورك با «افرايم هاليوي» كه در آن موقع رييس موساد بود و در حال حاضر مدير شوراي امنيت ملي اسرائيل است گردهم آمده اند.
در اين نشست رييس جاسوسي نظامي اسرائيل به نام عاموس مالكا و جانشين «اوآهارون زئيفي» در كنار رييس بخش پژوهشهاي موساد و سرويس اطلاعات نظامي اسراييل حضور داشتند.
هدف از اين نشست طراحي اهداف حمله نظامي و استراتژيكي بود و هر دو گروه بر تشكيل كميته هماهنگي نظامي مشترك موافقت داشتند.
بر اساس اين توافق اسرائيل هر آنچه را كه در زمان جنگ آمريكا به آن نياز دارد تهيه و تدارك خواهد ديد.
كميته ديگري نيز براي هماهنگي سياسي به وجود آمد كه در رأس هيأت آمريكايي آن كاندوليزا رايس مشاور امنيت ملي آمريكا و اعضاي تيم او در شوراي امنيت ملي بودند.
در رأس هيأت اسرائيلي دوو وايس گلاس مدير دفتر شارون و بعضي از كارمندان بلندپايه وزارت امور خارجه اسرائيل حضور داشتند.
در نهايت مقرر شد اين كميته در زمينه ايجاد شرايط سياسي مناسب براي جنگ و خصوصاً نقشه راه با يكديگر همكاري كنند. از نكات مهم در اين رابطه بايد گفت، كميته نظامي متشكل از برخي ژنرال هاي ستاد اسرائيل بود كه در كنار هيأت ستاد ارتش آمريكا قرار گرفتند.
ژنرال تامي فرانكس فرمانده منطقه مركزي در ارتش آمريكايي كه مسئوليت فرماندهي جنگ عليه عراق بر عهده او گذاشته شده بود، نيز از جمله ژنرال هاي يهودي تبار آمريكا بود.
بر اساس گزارش هاي تلويزيون اسرائيل طبق اعتراف عاموس مالكا رييس سابق اطلاعات نظامي اسرائيل كه در حال حاضر مفسر شبكه يك تلويزيون است، وظيفه كميته نظامي در دو نقطه اصلي متمركز مي شد:
ارائه اطلاعات جاسوسي از اوضاع عراق براي تعيين سرنوشت جنگ در بغداد و كمك به ارائه طرح هاي عملياتي براي همكاري در جنگ كه هر دو بسيار تأثيرگذار بود.
برخي ديگر از اسناد موجود دست داشتن اسرائيل در اين جنگ را اثبات مي كند.
آمريكايي ها طرح اسرائيلي ترور صدام حسين را پذيرفتند. ا ين طرح را چندين بار دو كانال اول و دوم تلويزيون اسرائيل علاوه بر شبكه راديو عمومي معروف به «ريشيت بيت» منتشر كردند.
اين طرح كه اسرائيلي ها در تابستان سال ???? تدوين كرده بودند، براي ترور رييس جمهوري عراق تدارك ديده شده بود، زيرا صدام اولين كسي بود كه جرأت كرد در زمان آغاز جنگ دوم خليج فارس به اسرائيل موشك پرتاب كند. ناظر اين طرح ژنرال ايهود باراك بود كه در آن زمان رييس ستاد ارتش اسرائيل محسوب مي شد و با توجه به اطلاعات دقيق در مورد زندگي خصوصي صدام و اماكني كه مي توان او را در آنجا يافت اطمينان بسياري به احتمال موفقيت اين طرح داشت.
مقرر شده بود كه مسئوليت اين اقدام را يگان سيرت متكال يا ستاد ارتش انجام دهند كه يكي از مهمترين يگان هاي كاركشته در ارتش اسرائيل محسوب مي شود.
اعضاي اين يگان براي اجراي طرح در منطقه اي به نام «تسئيلم بيت» آموزش مي ديدند كه در سي و پنج كيلومتري جنوب شرقي شهر «بئرسبع» در جنوب فلسطين اشغالي واقع شده بود، اما در زمان آموزش يك اشتباه فني باعث شد كه يكي از خمپاره ها
بي هدف پرتاب شود و پنج سرباز در دم كشته شوند، به همين دليل اسحاق شامير نخست وزير وقت اين طرح را لغو كرد.
بر اساس گزارش هاي رسانه هاي گروهي اسرائيل، آمريكايي ها اين طرح را بعد از برخي دخل و تصر ف ها و نيز تعديلاتي در آن و بر اساس اطلاعات جديد تصويب كردند.
به اين ترتيب افرادي از عناصر يگان هاي ويژه آمريكا براي تمرين و آموزش طرح به صحراي نقب فرستاده شدند و مانورهاي سابق را اجرا كردند.
آنها در اين طرح از اين توجيه استفاده مي كردند كه جنگ عليه عراق بدون كشته شدن صدام به موفقيت نمي رسيد و به همين دليل ترور او هدف مهمي است كه براي تحقق آن بايد مدت زماني طولاني را به آن اختصاص داد. بارون ديكل خبرنگار كانال يك تلويزيون اسرائيل بعضي از مواردي كه در نشست جرج بوش رييس جمهوري آمريكا با رييس سازمان هاي يهودي در ايالت متحده آمريكا به نام «مورتيمور تسوكرمان» مطرح شده است را نقل مي كند.
اين نشست در ششم ماه ژانويه گذشته برگزار شد و تسوكرمان از رييس جمهوري آمريكا خواست تا عليه عربستان سعودي تدابيري اتخاذ كند، زيرا گزارش هاي سازمان هاي جاسوسي اسرائيل حاكي از اين بود كه كمك هاي عربستان سعودي به فلسطيني ها در خلال انتفاضه آنها را براي ادامه اقدام به عمليات تروريستي ياري مي كند.
جورج بوش در پاسخ به اين درخواست تسوكرمان به رييس سازمان هاي يهودي گفت عربستان را بر سر جايش خواهد نشاند. وي در اين باره واژه بسيار ركيكي را به كار برد كه ديكل خبرنگار كانال يك از زبان معاونين تسوكرمان كه در نشست حضور داشتند، نقل كرد.
برنامه پوليتيكا كه در هجده مارس گذشته از كانال يك اسرائيل پخش شد، فاش كرد كه ديك چني معاون رييس جمهوري آمريكا در دو ماه قبل با هفتاد كارشناس اسرائيلي در زمينه هاي مختلف بحث و گفت وگو كرد و در خلال آن پيرامون كيفيت حمله قطعي به عراق مناقشه و مباحثه كرده است.
برخي از مفسرين صهيونيستي به اين نكته اشاره مي كنند كه ديك چني از ورزيده بودن كارشناسان سياسي در ارائه اطلاعات مبهوت شده بود. در مصاحبه اي كه مجري برنامه دان مرگليت با پروفسور عماتسيا برعام يهودي عراقي الاصل و متخصص تاريخ عراق برگزار كرد اظهار داشت كه به مدت سه ساعت با ديك چني در كاخ سفيد گفت وگو كرده است و به ليستي از سؤالات طولاني كه وي مطرح كرده بود جواب داده است، اما به نوع سؤالات يا جواب هاي آن اشاره اي نكرد.
شور و شوق وافر براي جنگ و تمايل به شعله ور شدن آتش جنگ و پيروزي در آن انگيزه هاي متعددي داشت كه برخي از آنها از زبان رييس ستاد مؤسسه اسرائيلي به شرح زير است:
در ماه گذشته شائول موفاز وزير دفاع اسرائيل در مصاحبه اي با مركز «هرتسلي» كه داراي شعبه هاي مختلفي است و يكي از بزرگترين و قديمي ترين مراكز دولت يهودي محسوب مي شود گفت: پيروزي در جنگ با عراق يعني خارج كردن عراق از دايره دشمنان اسرائيل و فشار بر سوريه براي اخراج سازمان هاي فلسطيني از دمشق و توقف حمايت آن از حزب الله لبنان، امري كه باعث كاهش منابع پشتيباني مقاومت فلسطيني در كرانه باختري و نوار غزه مي شود.عوزي عواد رييس بخش تحليل و پژوهش مركز فوق و مدير پژوهش هاي موساد و مشاور سياسي بنيامين نتانياهو نخست وزير سابق اسرائيل به همراه برخي پژوهشگران كه پژوهشي پيرامون عراق و آينده منطقه به نفع وزارت دفاع آمريكا انجام داده بود، در اين زمينه گفت، نظام جديد در عراق نسخه جديدي از دولت كرزاي در افغانستان خواهد بود كه سوريه و ايران را در بين انبر ترسناكي قرار مي دهد به طوري كه اين دو كشور خود را از هر دو سو در محاصره مي بينند.
اين پژوهشگر، اردن را در رده كشورهاي هم پيمان و دوست نام برد. از نظر ستاد مؤسسه نظامي مهمترين آثار پيروزي از نظر اسرائيل همان امري است كه موشه يعلون رييس ستاد ارتش مطرح كرد و آن را در دو امر خلاصه نمود.
اول اينكه پيروزي آمريكا در جنگ باعث احساس عجز و شكست بين اعراب و به طور كلي و در بين فلسطيني ها به طور خاص خواهد شد. وي سال جاري را سال پيروزي قطعي بر انتفاضه توصيف كرد.
مسأله دوم امري است كه «شفتاي شفيط» رييس سابق موساد مطرح كرد و در خلال اظهارات خود پيش بيني كرد كه بر اثر اين جنگ بر جهان عرب فضاي فرهنگي مغايري حاكم مي شود كه به جناح خواهان سازش با اسرائيل نيروي جديدي مي دهد و دولت هاي عربي را براي توجه به متغيرات اين موضعگيري و واقعيت هاي موجود دعوت مي كند. طالبان صلح از دولت هاي خود خواهند خواست تا خود را با شرايط موجود وفق دهند. داني گليرمن رييس اتحاديه اتاقهاي بازرگاني در اسرائيل معتقد است كه پيروزي در عراق برخي فوايد اقتصادي براي اسرائيل آن سه چيز است:
اولاً دست يافتن اسرائيل به نفت عراق كه با قيمت هاي پايين و تحت نظر آمريكا خواهد بود.
ثانياً كاهش خطرات امنيتي كه اسرائيل را تهديد مي كرد و اين مسأله باعث كاهش هزينه هاي امنيتي شد. ثالثاً بهبود اقتصاد اسرائيل و باز شدن بازار عراق براي كالاهاي اسرائيلي. ازناي هرگز سخنان يكي از تحليلگران را كه اعلام كرده بود يگان نظامي اسرائيل از مرزها گذشته اند و در غرب عراق مشغول جنگ هستند تأييد نكرد.
با تأكيد مجدد اين خبر، من به يكي از دوستان در غزه كه به منابع و مصادر خبري او اطمينان كامل داشتم، نامه اي فرستادم. روز بعد او در جواب نامه ام نوشت سخنان بسياري در اين مورد در روزنامه هاي اسرائيلي وجود دارد.
من همچنين دريافتم كه دو خاخام بزرگ اسرائيل و شوراي خاخام هاي شهرك نشين از مردم خواسته اند تا روز چهارشنبه در هفته سوم جنگ به خاطر سلامتي سربازان ائتلافي كه در عراق هستند، نماز بخوانند.
نكته جالب توجه اين است كه سفير آمريكا و بريتانيا در تل آويو نيز در اين مراسم شركت كردند. وقتي اين خبر به من رسيد با خود گفتم، اين نماز براي سلامتي سربازان ائتلاف بوده است يا براي سلامتي سربازان اسرائيلي در بغداد؟
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید