پيشينه نوروز
نوروز به مانند جشن شب يلدا يا شب چله، جشن بهاربُد و ديگر جشن هاي گاهنباري که در آغاز و ميانه فصل ها برگزار مي شده اند، جشني برگرفته از زمان و طبيعت است. براي دانستن سرآغاز پيدايش و ميزان قدمت و ديرينگي جشن ها و مناسبت هاي برگرفته از طبيعت نياز چنداني به پي جويي در منابع مکتوب و شواهد باستان شناختي نيست. چرا که اينچنين جشن ها، از زمان هاي بسيار ديرين و از هنگامي که انسانِ نخستين، محيط پيرامون خود و تغييرات فصول را درک کرده است، شناخته شده بوده اند. انسانِ آغازين، اين زمان ها و هنگام هاي طبيعي را به دليل نيازهاي روزمره و مقتضيات طبيعي خود مي شناخته و بين اين روزها با ديگر روزهاي سال تفاوتي قائل مي شده است.
در نتيجه، نوروز و جشن هاي مشابه در اعتدال بهاري، از ديرباز در ميان مردمان سرزمين هاي گوناگون با نام ها و آيين ها و سنت هاي گوناگون روايي داشته و هنوز هم کم و بيش دارد. براي نمونه، جشن نوروز در ميان سومريان و بابليان با نام هاي «زَگموگ» و «اَکيتو» معمول بوده و شناخته مي شده است.
تعريف نوروز
نوروز در زمان ها و دوره هاي گوناگون و در ميان مردمان سرزمين هاي مختلف، تعريف هاي متفاوتي داشته است. تشخيص و سنجش زمان درست نوروز و دقت اين سنجش، به چگونگي تعريف نوروز وابسته است و به دانش و فني که بتوان آن تعريف را در عمل اجرا کرد و به درستي تشخيص داد و محاسبه نمود.
بديهي است که نوروز در زمان هاي بسيار ديرين که توانايي هاي علمي بشر (به ويژه در اندازه گيري و سنجش زمان) در حدي ابتدايي بوده، به مجموعه روزهايي اطلاق مي شده است که مردم هر ناحيه با گرم شدن نسبي هوا، شکوفا و زاينده شدن زمين، آب شدن يخ ها و روان شدن جويبارهاي يخ زده روبرو مي شده اند. به مرور انسان توانست دانش و توانايي سنجش زمان را با دقت افزون تر به دست آورد و قراردادهاي اجتماعي وابسته بدان را وضع کند.
جداي از تعريف هاي متفاوت و متنوعي که در طول تاريخ براي نوروز وجود داشته است، دو تعريف از نوروز کاربرد بيشتري داشته است: نوروز طبيعي و نوروز تقويمي.
نوروز طبيعي، روزي است که در آنروز خورشيد به نقطه اعتدال بهاري برسد. براي تشخيص نوروز در اين تعريف، ارتفاع خورشيد را در روزهاي نزديک به اعتدال بهاري اندازه گيري مي کرد ه اند تا هنگامي که ارتفاع خورشيد به هنگام ظهر حقيقي برابر با عرض جغرافيايي ناظر شود. روش ديگر براي تشخيص نوروز، ساخت سازه ها و شاخص هاي خورشيدي بوده که بتوان از روزنه ها يا فاصله ميان پايه هاي آن، طلوع خورشيد نوروزي يا خورشيدي که ميل آن صفر درجه شده است را تماشا کرد و رصد نمود. بديهي است که در چنين شيوه هايي، آغاز سال نو (اگر مبدأ سال اعتدال بهاري بوده باشد) الزاماّ همزمان با نوروز تقويمي نيست. براي مثال، نوروز سال 1389 بنا به تعريفِ نوروز طبيعي، برابر است با روز بيست و نهم اسفند 1388.
اما نوروز تقويمي- بنا به تعريفي که خواجه نصير طوسي، اُلُغ بيک و ملامظفر گنابادي بر اساس دانش هاي کهن تر به دست داده اند و تاکنون اعتبار خود را حفظ کرده است- عبارت است از «روزي که خورشيد تا زمان عبور از نصف النهار محل به نقطه اعتدال بهاري رسيده باشد». اين تعريف از نوروز، شيوه اي است که امروزه نيز در ايران روايي دارد و به نام هاي «نوروز جلالي» يا «نوروز سلطاني» نيز خوانده مي شود.
نوروز و اعتدال بهاري و آغاز سال نو، سه مناسبت جداگانه با تعاريف اختصاصي هستند که تقويم نگاران ايراني در طول تاريخ کوشش فراوان و گسترده اي را براي تثبيت و همزماني اين سه با يکديگر به عمل آورده اند و به دقتي بسيار عالي دست يافته اند. برآيند اين کوشش ها چنين است که مي توان گفت نوروز ايراني هميشه و همواره برابر با اعتدال بهاري، و هر دوي آنها برابر با يکم فروردين ماه و آغاز سال نو هستند و نسبت به يکديگر عقب يا جلو نمي روند.
تقويم نگاران ايران (به ويژه در عصر خيام) توانستند کمبودها و نقصان هاي گاهشماري هاي پيشين را که متکي به ماه هاي سي روزه و کبيسه هاي 120 ساله بود، برطرف کنند و نه تنها زمان هاي نوروز و اعتدال بهاري و آغاز سال نو را با يکديگر تثبيت نمايند، که حتي آغاز ديگر فصل هاي تقويمي سال را نيز با تقويم طبيعي تنظيم و همزمان نمايند. ساختار بنيادين گاهشماري ايراني با تأکيد خاص بر انطباق نوروز و روز نخست سال با نقطه اعتدال بهاري است.
با اين حال در برخي کشورهاي پيرامون ايران، همچون کشورهاي آسياي ميانه و قفقاز (که از گاهشماري ميلادي استفاده مي کنند)، نوروز را با روز 21 مارس تطبيق داده و تثبيت کرده اند. چنين تعريفي در قطعنامه اي که اخيراً سازمان ملل صادر کرد و نوروز را به عنوان جشني جهاني به رسميت شناخت نيز اتفاق افتاد. چنين تعريفي از نوروز کامل و دقيق نيست و در سال هايي که نوروز مطابق با 22 مارس يا 20 مارس مي شود (همچون سال 1387)، فاقد دقت کافي خواهد بود و علاوه بر اغتشاش در قواعد تقويمي، همزماني نوروز در ميان کشورهاي گوناگون گسسته خواهد شد.
مسئله لحظه تحويل سال
همانگونه که نوروز داراي دو تعريف طبيعي و تقويمي است، لحظه سال تحويل نيز دستکم داراي دو تعريف جداگانه است: لحظه تحويل طبيعي يا متغير و لحظه تحويل تقويمي يا متوسط. اکنون در تقويم دولتي ايران استفاده از لحظه تحويل سال متغير متداول است و هر ساله بطور جداگانه در تقويم هاي سالانه درج مي گردد و به رسانه هاي گروهي ابلاغ مي شود. اما از آنجا که نوروز فعلي و رسمي و متداول، يک نوروز تقويمي با مشخصه هاي خاص خود است، نمي توان از لحظه تحويل سال متغير براي آن بهره برد و صرفاً مي بايد متکي بر لحظه تحويل سال تقويمي بود.
لحظه تحويل سال تقويمي يک متغيير ثابت و برآيند کوشش هاي بسيار طولاني و درازآهنگِ دانشمندان و تقويم نگاران ايراني براي تثبيت نوروز در اعتدال بهاري است. اين لحظه زماني نيازي به محاسبه سالانه و جداگانه ندارد و براي دانستن آن کافيست که 5 ساعت و 48 دقيقه و 46 ثانيه به لحظه تحويل سال پيشين افزوده گردد. تبليغ و تأکيد بر لحظه متغير تحويل سال، علاوه بر اينکه عملي نادرست و بي ارتباط با گاهشماري ايراني و قواعد آن است، ناديده انگاشتن کوشش هاي فراوان دانشمنداني بزرگ و گرانپايه در طول تاريخ است. بي توجهي به لحظه تحويل متوسط سال، موجب اختلافي يک روزه در برخي سال هاي آتي خواهد شد که آسيبي جدي به گاهشماري ايراني وارد خواهد ساخت.
لحظه تحويل سال 1389 بر اساس گاهشماري اعتدالي ايراني عبارت است از ساعت 20 و 52 دقيقه و 44 ثانيه روز شنبه 29 اسفندماه 1388. (براي آگاهي بيشتر بنگريد به: سالنماي 1389 ايراني).
اشتباه متداول ديگر در اين زمينه چنين است که لحظه تحويل سال را «آغاز سال نو» مي نامند و مثلاً عبارت «آغاز سال 1389» را بازگو مي کنند. در حاليکه سال نو ايراني (همچون بسياري از ديگر تقويم هاي جهان) از ساعت صفر نخستين روز فروردين ماه آغاز مي گردد.
البته توجه به لحظه تحويل سال نو يکي از نيازهاي تقويم نگاران است و هيچگاه در ميان عموم مردم کاربرد نداشته است. توجه به اين لحظه و اهميت دادن به آن در ميان مردم از سنت هايي است که در دوران معاصر متداول شده و سابقه تاريخي ندارد.
بازدارنده ها و موانع برگزاري نوروز
تا آنجا که منابع مکتوب در دست است، دو بار از برگزاري جشن نوروز جلوگيري شده و يا آنرا به رسميت نشناخته اند. يکي به هنگام پيدايش دين زرتشتي و رسميت يافتن آن در دوران ساسانيان و ديگري در سده هاي نخستين و حتي ميانه پس از اسلام. در هر دو مورد، جشن نوروز را به رسميت نشناخته و آنرا مغاير با سنت ها و آموزه هاي ديني زرتشتي و اسلامي تشخيص دادند و کوشش کردند تا با جلوگيري از برگزاري آن و يا دستکم با سکوت در باره آن و تغيير بنيادهاي جشن، نوروز را از آيين ها و باورداشت هاي مردم حذف کنند. نمونه هاي اين جلوگيري يا سکوت و بي توجهي، به فراواني در متون پهلوي يا برخي متون مذهبي دوره اسلامي ديده مي شود.
اما با اين حال، نوروز در ميان مردم داراي چنان نفوذ ژرف و ريشه هاي عميقي بوده است که هيچگاه بازدارنده هاي دستگاه هاي رسمي ديني و حکومتي نتوانستند بر نوروز و باورهاي کهن مردمان غلبه کنند و نوروز با صلابت و توانايي شگفت انگيزي به حيات ديرين خود ادامه داد و همچنان ادامه مي دهد.
تغييرات و فراگشت هاي آيين هاي نوروزي
جشن نوروز همچون ديگر جشن ها و آيين ها در ميان مردمان نواحي گوناگون به شکل هاي متفاوتي برگزار مي شود و در طول زمان دچار تغييرات فراواني شده است. به دليل نبود اسناد و منابع کافي، قادر به بررسي دقيق شيوه برگزاري نوروز در دوران گذشته (حتي تا چند سده پيش) نيستيم. اوستا و متون پهلوي در اين زمينه بکلي ساکت هستند و تنها اشاره هايي کوتاه و اندک در گزارش هاي تاريخ نگاران و نويسندگان و شاعران سده هاي ميانه (همچون فردوسي، بيروني، گرديزي، منوچهري و ديگران) به چشم مي خورد. همين گزارش هاي اندک، حاکي از توجه فراوان مردم به اين جشن ديرپا است.
بررسي اين منابع و نيز توجه به مطالعات مردم شناختي نشان مي دهد که آيين هاي نوروزي در سده هاي گذشته بسيار فروان تر و متنوع بوده اند. کوشش براي پاکيزگي و بالندگي محيط زيست، کاشت گل ها و گياهان، لايروبي و رسيدگي به قنات ها و جويبارها، نمايش ها و سرودها و بازي هاي همگاني، بخشي مهم و جدايي ناپذير از آيين هاي نوروزي بوده اند. اين سنت ها و آيين هاي اصيل، تا اندازه زيادي در شهرهاي کوچک و روستاهاي دورافتاده زنده مانده است.
اما آنچه از تشريفات سفره هفت سين و متعلقات ديگر آن (همچون آينه و شمعدان) مي شناسيم، ظاهراً از سنت هاي عصر قاجاري است که با تغيير در سنت هاي ديرين شکل گرفته و تا به امروز باز مانده است. براي مثال، هفت سين (چنانکه ابوريحان بيروني نقل مي کند) عبارت از هفت سيني (يا بيشتر) از دانه هاي غلات بوده که مردم کشاورز بطور نمونه و براي تخمين اينکه کداميک در سال آينده بهتر رشد مي کنند، مي کاشته اند. کاشت غلات و سبزه هاي نوروزي در روزگار معاصر، شکل دگرگون شده و نمادين همان آيين زراعي و هفت سين باستاني است که بيروني نقل کرده است.
با اينکه آيين ها و مراسم نوروزي در شهرهاي کوچک و روستاهاي دورافتاده بسيار متنوع و گونه گون است و هر يک زيبايي ها و باورداشت هاي عميقي را در خود نهفته دارد؛ اما شيوه برگزاري آيين هاي نوروزي در تهران و شهرهاي بزرگ ايرانِ امروز هيچ شباهت و ارتباطي با آيين هاي کهن و اصيل نوروزي ندارد. امروزه در اين شهرها، مراسم نوروزي منحصراً عبارت است از خريد هاي فراوان، سفرهاي طولاني و خانه اقوام و دوستان رفتن. ويژگي هاي ديگر آيين هاي نوروزي در تهران و شهرهاي بزرگ ايران عبارت است از: تخريب و تباهي زيست بوم در خانه تکاني و چارشنبه سوري و سيزده بدر، بي توجهي کامل به پاسداشت زيست بوم و کشتار ميليون ها ماهي قرمز بر اساس يک عادت جديد و نادرست شهري و تبديل يک جشن باشکوه انساني و طبيعي به بزرگترين جشنواره شکنجه و قتل عام حيوانات بي گناه در جهان. خوشبختانه اين عادت نوظهور و نادرست در روستاها و شهرهاي کوچک و نيز در ديگر کشورهاي حوزه برگزاري نوروز متداول نشده است.
از آنجا که شکل برگزاري نوروز در کشورهاي پيرامون ايران باشکوه تر و گسترده تر است، اميد مي رود تا ما ايرانيان که نوروز را از خود مي دانيم و بدان عشق مي ورزيم، بيش از ديگران در انديشه برگزاري آيين هاي اصيل و انساني نوروزي باشيم و مراسم فراموش شده نوروزي همچون پاکيزگي زيست بوم و محيط زيست، گردهمايي ها و سرودخواني ها و بازي هاي همگاني و بسياري از ديگر آيين هاي نابوده شده نوروزي را احيا کنيم.
نويسنده : رضا مرادي غياث آبادي
منبع: / سايت / آريابوم ????/?/?
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید