عقيده به بازسازي معبد يهودي در مرکز ستيزه هاي مرتبط با ادعاي حق حاکميت يهود بر اورشليم و بسط و توسعه مرزهاي اسراييل تا مناطق تحت تسلط فلسطينيان قرار داشته و کاملاً مبتني بر اجراي دقيق گفته هاي کتاب پيدايش (15:18) مي باشد.
اين موضوع مربوط به حق تسلط ماست. او که معبد شريف را تحت کنترل دارد، اورشليم را نيز کنترل مي کند. و او که اورشليم را تحت کنترل دارد بر سرزمين اسراييل هم ناظر است.1
با مقايسه ساده حلقه هاي متحدالمرکز، مي بينيم که سرزمين اسراييل نمايش دهنده حلقه بيروني است. اورشليم حلقه مياني و معبد حلقه مرکزي مي باشد. اين سه حلقه مشمول برنامه زمانبندي توسعه اسراييل مي باشند که حلقه خارجي آن در سال 1948 مطالبه شد، حلقه مياني در سال 1967 و هم اکنون حلقه داخلي در معرض شديدترين تهديدات قرار دارد.
اهميت معبد براي يهوديان و مسيحيان صهيونيست
طي 19 قرن پيش تا کنون يهوديان مذهبي روزي سه بار اين دعا را مي کنند که »آيا اينگونه رخ مي دهد که معبد با سرعت هر چه بيشتر در زمان ما ساخته شود«. رونالد پرايس ادعا مي کند تورات »ملت يهود را ملزم به بازسازي معبد مي کند تا در هر زمان که امکان آن فراهم شد به وظيفه خود عمل کنند.«2
در سال 1989 مجله تايم از يافته هاي يک سنجش گزارش داد که نشان مي داد 18 درصد اسراييليان فکر مي کنند بيست سال بعد زمان ساخت معبد است.3 نظرسنجي عمومي مشابه ديگري نيز در سال 1996 با سؤال از حق حاکميت بر معبد سليمان و بازسازي آن در اسراييل صورت گرفت. اين نظرسنجي نشان داد، 58 درصد اسراييليان در آن زمان از سازمان وفادار معبد و از بازسازي آن حمايت مي کرده اند. ظاهراً اين وسيعترين نمايش حمايت از يک سازمان در اسراييل بر سر موضوع بوده است. بالاترين درصد حمايت کنندگان جوانان اسراييلي هستند. يک جست وجوي ساده اينترنتي کلمه Temple Mount، بيش از 360/000 صفحه نمايش مي دهد. با اضافه کردن کلمه Christian مي بينيد که هنوز 55/000 صفحه اطلاعات وجود دارد.4
از ميان مسيحيان معاصري که درباره بازسازي معبد سليمان مطلب نوشته اند مي توان به توماس آيس5، راندال پرايس6، گرنت جفري7، هال ليندسي8، تيم لاهاي9 و ديوهانت10 اشاره کرد. جمع فروش کتب چاپ شده آنها از 70 ميليون نسخه در بيش از 50 زبان تجاوز مي کند. بنابراين، عقايد و نظريات اين افراد تأثيرگذار بوده و نمي توان آنها را مطالب حاشيه اي و مبهم دانست. اين مطالب از سوي بعضي از بزرگترين کالجهاي الهيات و مؤسسات مربوط به تبليغات مذهبي به علاوه نسبت وسيعي از مسيحيان انجيلي و بنيادگراي سراسر جهان نوشته شده اند. گريس هال سل تخمين مي زند 10 درصد آمريکاييها از اين جنبش حمايت مي کنند. مسيحيان و يهوديان صهيونيست، بر اين انديشه که قبةالصخره مسلمانان بايد نابود شود، معبد سوم يهود ساخته گردد، روحانيون تقديس شوند و عمل قرباني دوباره پايه ريزي شود با هم متحد شده اند. به عقيده آنان تمام اين اعمال رخ دادن پيشگوييهاي کتاب مقدس و آمدن مسيح موعود را تضمين مي کند.
اساس انجيلي بازسازي معبد
انديشه اهميت بازسازي معبد بر اين فرضيه مبتني است که پيشگوييهاي صريح کتاب عهد عتيق در مورد معبد هنوز تکميل نشده اند و براساس برخي مأخذ کتاب عهد جديد، در صورتيکه با عقايد آينده گرايي تفسير شوند وجود معبد يهودي درست پيش از بازگشت مسيح است.
معبد براي قرباني کردن
بازسازي معبد بدون برپايي همزمان آيين قرباني دوران موسي(ع) بي معناست. به عنوان مثال والورد براساس تعبير خود از سخنان دانيال نبي چنين ادعا مي کند:
با قضاوت براساس کتب مقدس، عمل قرباني دقيقاً همان کاري است که يهوديان انجام خواهند داد. جلوگيري از انجام اين عمل غير ممکن است. انجام ندادن عملي که در سال 70 ميلادي سنت بوده نه تفسيري مستدل از متن کتب مقدس دارد و نه علت بازگشت عيسي(ع) است.11
زمان بازسازي
بازسازي معبد در سال 1967 با گرفتن شهر قديمي اورشليم آغاز شد. هال ليندسي با اطمينان مي گويد: »همين حالا که در حال مطالعه هستيد تدارکات ساخت معبد سوم در حال فراهم شدن است.«
محل معابد گذشته
يکي از مسائل حل نشده افراد علاقه مند به بازسازي معبد، تعيين محل آن است. سه تئوري در اين باره از سوي تاريخ دانان و باستان شناسان ارائه شده. تئوري C توسط فادر بلارمينو بگاتي13، محقق وابسته به فرقه فرانسيس مقدس ارائه گرديد که براساس يافته هاي باستان شناسي اوليه است. او استدلال مي کند معبد در گوشه جنوبي منطقه، نزديک محلي که در حال حاضر مسجدالاقصي در آن مستقر است واقع بوده.
آنها، براساس مروري بر عملياتهاي انجام شده با اشعه فرو سرخ (مادون قرمز) بر روي معبد، ادعا مي کنند ممکن است ساختار زيرزميني، وجود طاقها را در اين منطقه در جنوب قبةالصخره نمايان سازد. اگر روميان معبد خود را روي معبد ويران شده يهوديان ساخته باشند که معمولاً سنتشان اينگونه بود، اين مکان، محل واقعي معبد مي باشد.
تئوري پذيرفته شده ديگر (A) توسط آشرکافمن14، فيزيکداني در دانشگاه عبراني ارائه شده. کاوشهاي وي براساس حسابهاي رساله ميشنا15 بخشي از تلمود (مجموعه قوانين شرعي و عرفي يهود) و محاسبات زواياي مسير ديد ميان کوه زيتون، محلي که گوساله سرخ ظاهراً قرباني شده بود و حياط شرقي معبد، جايي که محراب بزرگ قرار داشت، مي باشد.
کافمن براساس اين محاسبات معتقد است معبد درشمال غربي منطقه، حدود 330 فوت دور از قبةالصخره واقع بوده.
عمومي ترين تئوري (B) که از حمايت باستان شناسان سنتي و عوام برخوردار است اين مي باشد که معبد در محل قبةالصخره واقع بوده و براساس شواهد فيزيکي باقي مانده، معابد اول و دوم هر دو زير قبةالصخره قرار داشته اند.
تئوري کافمن به طور فزاينده از سوي مسيحيان صهيونيست مورد توجه واقع شده.
چگونگي ساخت معبد
چيم ريچمن سخنگوي مؤسسه معبد مي گويد برنامه ها و نقشه هاي معبد سوم چندين سال است وجود دارند. ساختمانهاي ديگر مربوط به معبد در حال برنامه ريزي و ساخت هستند. براي مثال خاخام اشلومو گرون16 بر ساخت نسخه عيني ساختمان حياط بزرگ شادرين جديد17، در مجاور معبد شريف نظارت کرده است.
آموزش روحانيون
براساس رسوم خاخامي، با وجود اينکه سوابق خانواده معبد در سال 70 ميلادي با پراکنده شدن يهوديان ناپديد شد، اعضاي قوم لوي18، يکي از 12 قوم اسراييل اجازه تغيير نام فاميل خود را نداشتند. استفاده از آزمايشات مدرن DNA براي تأييد صحت افراد مناسب آموزش صورت گرفته اند. خاخام ناچمن کهين19، مدير کنيسه نو اسراييل، به همراه مؤسسه تفاسير تلمود از اطلاعات نرم افزاري تمام افراد نامزد روحانيت در معبد نگهداري مي کند. ديگر سازمانهاي متعصب در اسراييل به آموزش آنان کمک مي کنند.
پرورش گوساله سرخ
مشکل روبروي روحانيون آينده معبد اين است که چگونه در انجام تشريفات مذهبي، براي شروع خدمت در معبد آينده به خلوص برسند. بر مبناي رساله چهارم کتاب مقدس، خاکستر يک گوساله سرخ پاک و بي عيب بايد با آب ترکيب شده و بر روحانيون و وسايل معبد پاشيده شود. با نابودي معبد در سال 70 ميلادي، خاکسترهاي مورد استفاده در مراسم مفقود شد و به همين دليل از آن زمان به بعد يهوديان پراکنده، تا ابد ناپاک شدند. جستجو براي يافتن خاکسترهاي آخرين گوساله سرخ ناموفق بود. با اين وجود در سال 1998، کلايدلات، گله داري در مي سي سي پي، مؤسسه استقرار مجدد سرزمين کنعان اسراييل را با هدف پرورش چهارپايان اهلي مناسب قرباني در معبد تشکيل داد.
مدت اندکي پس از اين، لات صاحب يک گوساله سرخ شد که تمام شرايط رساله چهارم، فصل 19 را دارا بود. از آن زمان، گوساله هاي سرخ در حال پرورشند و براي فرستادن آنها به اسراييل از سوي مقامات اسراييلي موافقت صورت گرفته است.
گنجينه معبد
سفارتخانه بين المللي مسيحي و ميليونها کليسا، براي سرمايه گذاري بر روي بنياد معبد اورشليم (20(JTF که توسط استنلي گلدفوت21 و چندين رهبر مسيحي انجيلي پايه ريزي شده همکاري مي کنند. تري رايزن هاور، رياست و گلدفوت، مديريت بين الملل سازمان را برعهده دارند. براساس روزنامه اسراييلي داور22 گلدفوت مسؤول بمب گذاري در هتل کينگ ديويد در اورشليم در 22 جولاي 1946 بود که در آن حادثه 100 سرباز انگليسي و مقامات عالي رتبه کشته شدند. ظاهراً گلدفوت در جمع کردن پول تا سالي 100 ميليون دلار براي JFT، از طريق شبکه هاي تلويزيوني مسيحي در آمريکا و ايستگاههاي راديويي و کليساهاي انجيلي صاحب نفوذ بوده است.
مخالفت با مسلمانان
حمايت از سازمانهاي يهودي در ميان مسيحيان صهيونيست با دشمني آنها با مسلمانان گره خورده است. به عنوان نمونه اين اظهاريه در سومين کنگره بين المللي مسيحيان صهيونيست در سال 1996 به تصويب رسيد:
ادعاي اسلامي، در قبال اورشليم با دربر داشتن ادعاي انحصاري بر معبد شريف، با مفاد تاريخي و انجيلي شهر و مناطق مقدس آن در تناقض است و اين ادعا بيشتر از سرچشمه اي سياسي - مذهبي برخوردار است تا ريشه هاي قرآني يا مسلمانان صدر اسلام.
ليندسي نيز به طور مشابه در سال 1994 پيشگويي کرد:
دو مذهب يهود و اسلام، در واکنشهاي جهاني و خدايي در تضادند. اسلام هيچگاه اورشليم را به عنوان پايتخت جدا نشدني کشور اسراييل نخواهد پذيرفت و اسراييل هيچگاه تسليم نخواهد شد. اين است بحران حل نشدني و رام نشدني که نتيجه آن به اوج رسيدن تاريخ جهان خواهد بود.
تمام نمايشات پيشگويي در اين مکان است. ما مي بينيم که ملل اسلامي در دشمني با اسراييل با هم متحد مي شوند. اين ستيزه هيچ ارتباطي با مرزها و سرزمينها ندارد ارتباط آن با موجوديت اسراييل و مطالبه اورشليم است.
نتيجه
نشان داده شد که عقيده مسيحي و حمايت آن از ساخت دوباره معبد يهود به طور کلي از آخرت شناسي ظهور عيسي(ع) قبل از هزار سال و به طور خاص به برتري جديد ميان اسراييل و کليسا و تفاسير انجام شده فراتر از تحت اللفظي و آينده گرايانه برخاسته. براساس پيشگوييهاي ظاهراً رخ نداده کتاب عهد جديد و کتاب عهد قديم، مسيحيان صهيونيست عقيده دارند معبد سوم در محل قبةالصخره يا نزديک آن در اورشليم ساخته خواهد شد. آنها همچنين اطمينان دارند مقام روحاني يهود بار ديگر مراسم قرباني و پيشکش را از سر مي گيرد. به علاوه آنان معتقدند معبدي که - تازه مي خواهد ساخته شود مورد تجاوز و هتک حرمت ضد مسيح قرار مي گيرد و معبدي چهارم جايگزين آن مي شود.
نمايان شد علت خدشه وارد شدن به اين اعتقادات و تفاسير که بر مبناي آن عمل مي کنند، درماندگي آنان در درک و فهم تفسير و عمل و طريقه قرباني عيسي(ع) است.
حمايت مسيحي از ساخت معبد يهود به صورت اجتناب ناپذيري به ادعاهاي سياسي سلطه جويانه انحصاري يهود بر معبد، اورشليم و بيشتر خاورميانه ارتباط دارد. مسيحيان صهيونيست چه از عمد و يا غير آن در دائمي کردن شکلي از آپارتايد به علاوه فعاليتهاي تطهير نژادي فلسطينيان در مناطق اشغال شده همدست هستند. صهيونيزم، تعصبات مذهبي را جاودانه ساخت و موجب تحريک خشونتهاي نژادي شد. مسيحيان صهيونيست که با عقيده به سرنوشت جنگ قريب الوقوع آخرالزماني تغذيه مي شوند و بي صبرانه مشتاق آرمگدون هستند.
پي نوشتها :
1. ييرزاييل ميدا Yisreal Meida
JewishPlans to Rebuild the Temple Time for a Temple .Randall Price.2
October 1989) Time Time for a NewTemple .Ostling .Richard N.3 6)
4. استفاده از Google-Com در تاريخ اول جولاي 2001.
Ready toRebuild ,Randall Price & Thomas Ice.5
Randall Price.6
Appointmentwith Desting ,Armageddon ,Grant Jeffery.7
Planet ,Lindsey.8
Are we living in the EndTimes ,Tim Lattaye.9
10.The cup of Trembling.Jerusalem in Bible Prophecy , Dave Hunt
11.John Walvoord Will Israel Build a Templein Jerusalem
Planet P.156 , Lindsey.12
13.Father Bellarmino Bagatti
14.Asher Kaufmann
15.Mishna Tractate
16.Rabbi Shlomo Goren
17. بالاترين بارگاه يهوديان قديم در معبد دوم.
18.Levi
19.Rabbi Nachman Kahane
20.Jerusalem Temple Foundation
21.Stanley Goldfoot
22.Davar
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید