روح نژادپرستي و خودبرتربيني قومي، در ميان تمام ملل وجود دارد. اما هيچ قوم وملتي همانند يهود گرفتار افراط در نژادپرستي نشده اند.
يهوديان با تعابير گوناگون تلاش مي کنند که به ديگران بقبولانند که بين اينها و خدا رابطه اي خاص و خويشاوندي وجود دارد که هيچ کس به جز يهود به اين سعادت نايل نيامده است.
. «ذات قدوس پنج چيز را به خود تخصيص داده و آنها را ثروت خويش خوانده است و آنها عبارتند از تورات، آسمان و زمين، ابراهيم، ملت اسرائيل و معبد بيت هميقداش». (تلمود ص 150)
. «بين خدا و يهود رابطه اي صميمي و ناگسستني وجود دارد». (همان ص79)
. «خداوند کمک کننده و تکيه گاه تمام اهل عالم است و براي ما از همه بيشتر، همه ملت هاي جهان حمد و ثناي ذات قدوس را مي گويند ولي حمدوثناي ما به درگاه او مقبول تر و خوش تر است». (همان ص80)
. «فرزندان اسرائيل دوستان خدا خوانده شده اند». (همان ص84)
. «بني اسرائيل محبوب خداوند است». (همان ص170)
. «ارواح يهودازارواح ديگرانافضلتراست، زيراارواح يهودجزءخداوند است، همچنان که فرزندجزء پدرش ميباشد، روحهاي يهودي نزد خدا عزيزتر است، زيرا ارواح ديگران شيطاني و مانند ارواح حيوانات است». (دنيا بازيچه يهود ص100)
. «اسرائيل نزد خداوند بيش از ملائکه محبوب و معتبر است اگر غير يهودي يک يهودي را بزند چنان است که به عزت الهي جسارت کرده است، جزاي چنين شخصي حتماً مرگ است». (همان ص102)
. «چون يهوديان با عزت الهيه مساوي هستند بنابراين تمام دنيا و هرچه در اوست ملک آنها ميباشدوحقدارندکهبرآنها تسلطکامل يابند». (همان ص103)
. «حتي اگر ملت اسرائيل شايستگي هم نداشته باشند با اين وجود هنوز فرزندان خدا خوانده شده اند». (تلمود ص84)
. «يهوديان معتقدند که به وسيله تورات شفاهي بر همه ملل دنيا امتياز پيدا کردهاند، آنها ميگويند:... خداوند تورات شفاهي را بديشان عطا فرمود تا بدان وسيله از ساير ملل جهان متمايز گردند و او (خدا) بدين جهت اين تورات را به صورت کتبي نداد تا آن که ملل ديگر همان طور که با تورات کتبي رفتار کردند، با آن چنين نکنند و نگويند ما هم جزء ملت اسرائيل هستيم، از قرار معلوم در اين جا مقصود از ملل ديگر مسيحيان است. از آن جا که کليساي مسيحي کتب مقدسه يهوديان را پذيرفت و اين کتاب ها از انحصار ملت يهود خارج شد، از اين رو تورات شفاهي که توسط کليساي مسيحي پذيرفته نشد، هويت و وجه تمايز يهوديان را که در محيط مسيحي زندگي مي کردند حفظ کرد». (همان ص 165)
. «در آئين يهود ازدواج نسل يهود وبني اسرائيل با نژادهاي ديگر ممنوع است، از آن جهت که از نژاد ديگر است، حتياگردين يهود را پذيرفته باشد... زيراکهاز دختران ايشان برايخود و پسران خويش زنان گرفته و ذريت مقدس را با امتهايکشورهامخلوطکردهاند...». (کتابعزراباب9 ش10)
با توجه به اين که آنها خود را روح خدا و خويشاوند با خدا مي دانند و براي ديگران جايگاه انساني قائل نيستند، بنابراين ازدواج يهود با غيريهود را از بزرگ ترين گناهان و نابخشودني مي دانند.
. «نطفه اي که از غيريهود منعقد مي شود، مانند نطفه اسب است و اجانب مثل سگ هستند». (دنيا بازيچه يهود ص102)
غيريهود را حيوانات انسان نما مي دانند. همه گناهان را بخشودني مي دانند به جز ازدواج با غير يهود:
. «حضرت ابراهيم گناه کاران يهود را از جهنم بيرون مي آورد، جز يهودياني که با زنان غيريهودي ازدواج کرده باشند». (تلمود ص385) و نيز:
. «... دختران خود را به اهل زمين ندهيم و دختران ايشان را براي پسران خود نگيريم... ». (کتاب نحمياء بنيباب10)
در سفر تثنيه باب33 ش29 آمدهاستکه: خوشابهحال تواياسرائيل!کيست مانند تو، اي قوميکه ازخداوندنجات يافتهايد!که اوپسر نصرت تو و شمشيرجاه توست؛و دشمنانت مطيع تو خواهند شد و تو بلنديهاي ايشان را پايمال خواهي نمود.
هم چنين:
. «اي اسرائيل که من به وسيله تو مفتخر مي شوم». (کتاب اشعيانبي باب49ش3)
. «کيست مانند تو اسرائيل ملت يکتا در زمين». (اول تواريخ باب17ش21)
. در سفر خروج باب 4 ش22 مي گويد: خداوند به فرعون گفت اسرائيل پسرونخست زاده من است به تو مي گويم بگذار پسرم خارج شود....
. «اگر يهود نبود برکت از روي زمين برداشته مي شد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمي باريد». 0دنيا بازيچه يهود ص102)
يهويان مي گويند: بهشت مخصوص يهود است و هيچ کس به جز آنها داخل بهشت نمي شود ولي جهنم جايگاه مسيحيان و مسلمانان است.
. «گناه کاران يهود حداکثر دوازده ماه در جهنم مي مانند، سپس آزاد مي شوند». (تلمود ص 381)
ملت برگزيده خدا، ما هستيم و لذا خداوند براي ما حيوانات انساني خلق کرده است. خداوند تورات را به هر قومي ارائه داد آنها نپذيرفتند و شايستگي پذيرش آن را نداشتند. ولي قوم يهود با عشق و علاقه و با شايستگي که داشت تورات را پذيرفت.
از آن جا که ملت اسرائيل امانت دار وحي والهام الهي بود، بالطبع افرادي از اين قوم به عنوان پيامبران الهي برگزيده شدند. حتي اگر ملت اسرائيل شايستگي هم نداشته باشد، معذلک هنوز فرزندان خدا خوانده مي شوند.
البته نمونه هايي از نکوهش آنها و انکار خدا در کتاب مقدس آمده است که عبارتند از:
. «و خداوند به موسي گفت اينک تو با پدران خود مي خرامي و اين قوم برخواسته در پي خدايان بيگانه رفت زميني که ايشان به آن جا در ميان آنها مي رود زنا خواهد کرد و مرا ترک کرده عهدي را که با ايشان بستم خواهند شکست... ». (سفرتثنيه باب31 ش16)
و قوم شکايت کنان در گوش خدا بد گفتند و خداوند اين را شنيده غضبش افروخته شد و آتش خداوند در ميان ايشان مشتعل شده در اطراف اردو بسوخت...
. «عصيان و سرکشي يهود در مقابل خدا» (سفرتثنيه باب31وش28)
. «يهود، قوم شکم پرست» (سفرخروج باب 16و14)
. «يهود، قوم بهانه جو» (سفر خروج باب16و14)
. «يهود، قوم بت پرست» (سفرخروج باب32و... )
. «يهودبهخداوند، فرزندمثبتميدهند» (سفرپيدايش باب6وسفرخروجباب4 ش23)
. «اذيت يهود به حضرت موسي (ع) » (سفراعداد باب16ش2)
. «يهود، قومي کوته فکر ونادان» (سفرتثنيه باب32ش6)
. «تصميم به سنگسارکردن حضرت موسي (ع) و هارون (ع) » (سفراعداد باب14ش10)
. «اعتراض بني اسرائيل به موسي و هارون» (سفرخروج باب5ش21 وباب14و16و17)
. «خشم حضرت موسي (ع) از دست يهود» (سفرخروج باب 34 ش9)
از کتاب مقدس عبري و نيز سيره علماي يهود، ديدگاه جهان شمولي يهوديت مستفادمي شود. اسرائيلي ها خود را فرزندان اسرائيل يعني از يک نيا و جدّ مشترک مي دانند.
. «زيرا يهود خدايت او را از همه ابساطت برگزيده است تا او و پسرانش هميشه بايستند و به نام خداوند خدمت نمايند». (تثنيه، 8: 5)
. «و شما را برگزيده از اين سبب که از ساير قوم ها کثيرتر بوديد زيرا شما از همه قوم ها قليل تر بوديد، لکن از اين جهت که خداوند شما را دوست مي داشت». (تثنيه، 7: 8-8)
. «زيرا او را مي شناسم که فرزندان و اهل خانه خود را بعد از خود امر خواهند فرمود تا طريق خداوند را حفظ نمايند». (پيدايش، 18: 19)
. «اکتون اگر آواز مرا فيالحقيقه بشنويد و عهدمرا نگه داريد همانا جهان از آن مناستوشمابرايمملکت کهنه و امت مقدس خواهيد بود». (خروج5: 19-6)
گروهي خاستگاه انديشه قوم برگزيده را عهد مي دانند. همان عهد و ميثاقي که خدا با ابراهيم و اين قوم بست. از ديگر خاستگاه ها مي توان به اسارت بابلي، يکتاپرستي، رابطه خدا با اسرائيل و هلنيسم اشاره کرد. برداشت هاي مختلفي نيز از برگزيدگي وجود دارد:
1. برگزيدگي به مثابه تفوق وبرتري قوم يهود
2. برگزيدگي به مثابه يک تکليف و مسئوليت ديني
3. برگزيدگي به مثابه سرّي از اسرار الهي و يک امر زباني و ملکوتي
4. برگزيدگي به مثابه حکم ازلي
5. برگزيدگي به مثابه موهبت الهي
نويسنده : سيد جواد مير خليلي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید